این شاعر و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت نمایشگاه کتاب امسال اظهار کرد: از جای ناشران کودک و نوجوان بسیار ناراضی هستم. با این وجود فکر میکنم هنوز کسی به آن شکل ادبیات کودک و نوجوان را جدی نگرفته است. سال پیش هم به همین ترتیب بود و وقتی باران میبارید غرفههای ناشران کودک و نوجوان تعطیل میشدند، چون فقط باید روی کتابها را میپوشاندیم تا خیس نشوند. من نمیگویم به فکر ناشران باشند؛ اقلا به فکر مخاطبان نمایشگاه که اغلب کودکان و نوجوانان هستند باشند. این سرما برای بازدیدکنندگان آزاردهنده است و وضعیت زمین سالن طوری است که احتمال افتادن بچهها در فرورفتگیها وجود دارد. این بزرگترین بیفکریای بوده است که امسال در رابطه با قرار دادن سالن برای ناشران کودک و نوجوان انجام شده است.
او در ادامه با بیان اینکه استقبال در روز اول نمایشگاه خیلی امیدوارکننده نبود، گفت: اما وضعیت استقبال در تعطیلات خوب است. حتی من شاهد بودم که بعضی بچههای ۱۰، ۱۲ ساله خودشان میآیند و کتاب را انتخاب میکنند که این جای امیدواری دارد؛ وقتی یک نوجوان میداند چه کتابی را میخواهد بدون اینکه والدین به او چیزی بگویند. اما با توجه به وضعیت اقتصادی شاید اولین چیزی که مردم از سبد خریدشان کنار بگذارند کتاب است. با این حال من راضی هستم. حتی در حد اینکه بیایند و کتاب را ورق بزنند باز هم امیدوارکننده است.
مدیر انتشارات لوپهتو سپس در پاسخ به سوالی درباره کیفیت نمایشگاه کتاب تهران در مقایسه با نمایشگاههای خارجی اظهار کرد: به نظر من خیلی نباید مقایسه کنیم. مثلا من به نمایشگاه بولونیا که میروم جایی برای فروش کتاب وجود ندارد. هر چند که بد هم نیست و به هر حال مردم میآیند و یکسری کتاب را در کنار هم میبینند و انتخاب برایشان راحتتر است. من این شیوه را که در نمایشگاه کتاب بیشتر کتاب به فروش برود، بد نمیدانم و بهتر است که خیلی مقایسه نکنیم چون به عنوان یک نمایشگاه در داخل ایران، امیدوارکننده و خوب است.
شعباننژاد سپس درباره وضعیت فعلی ادبیات کودک و نوجوان گفت: من اصلا با ترجمه مخالف نیستم و معتقدم نویسندگان و مخاطبان از طریق آثار ترجمه کودک و نوجوان با ادبیات خارج از کشور آشنا میشوند. اما در حال حاضر بینهایت کار ترجمه میبینیم. امیدوارم فکری شود؛ چون من نویسنده و امثال من باید به فکر تالیفهای بیشتر باشیم تا نوجوان بیشتر به ترجمه جذب نشود. نوجوانان بیش از اندازه جذب کارهای ترجمه شدهاند و وقتی ترجمه بیش از حد میشود تا حدودی به ادبیات و فرهنگ خودمان لطمه میزند. ما نویسندگان برای رفع این مسئله باید به فکر باشیم، ارشاد هم باید در مجوز دادنهایش به آثار ترجمه سختگیری کند. شاید هم اگر توجه کردن به کپیرایت وجود داشت، این همه کارهای ترجمه که همهشان هم قوی نیستند و گاهی بود و نبودشان فرقی ندارد، چاپ نمیشد.
او همچنین گفت که جدیدترین کتابهایش مجموعه چهارجلدی «بازی، شعر، نمایش» و همچنین قصههای ضربالمثل بهنام «تو نخندی من بخندم» و «بشنو و باور نکن» است و افزود: کارهای جدید دیگری که امسال نشر لوپهتو منتشر کرده، چهار جلد «اتلمتل» از مصطفی رحماندوست است و یکسری کار ترجمه از مهدی مهدوی که قصههایی مثل «سیندرلا» و «گربه چکمهپوش» با ورژنی جدید منتشر شده چون قبلا این کتابها زیاده چاپ شده اما تصاویر بازاری داشتند؛ در ورژنی که منتشر شده، تصویرسازی خوبی انجام شده است.
انتهای پیام