به گزارش ایسنا، در مدت زمان اخیر اسامی متعددی برای هدایت تیم ملی فوتبال ایران مطرح شدهاند. زیدان، مورینیو، رنار، بلان، کلینزمن، مونتلا و حالا علی دایی و برانکو، همه این اسامی گزینههای بودهاند و هستند که حول نیمکت تیم ملی فوتبال ایران میچرخد. برخی از این اسمها همان اوایل و پس از طرح اولیه تکذیب شدند اما به نظر برخی از نامها همچنان شانس مربیگری در تیم ملی ایران را داشته باشند.
به نظر میرسد همه این مربیان و نامهای دیگری که به عنوان گزینه مطرح شده یا خواهند شد، تنها در حد خبر به نیمکت تیم ملی ایران نزدیک شدهاند و رسانهها و هواداران فوتبال نیز تنها سرگرم نامهایی شدهاند که هیچگاه تأیید یا تکذیب رسمی نشدهاند.
طبیعی است گاه هواداران به دلیل نگرانی از آینده تیم ملی و هیجان شناخت سرمربی تیم ملی، مدتها با هر کدام از این اسمها سرگرم باشند و بعضاً بحثهای کارشناسی هم میان اهل فن درباره این نامها شکل بگیرد اما ترس همه اهالی و علاقمندان فوتبال آنجایی است که فدراسیون فوتبال روزی از همه این نامها عبور کند و سکان هدایت تیم ملی را به یک مربی درجه سه خارجی یا مربی داخلی بسپارد. نگرانی که با شواهد و قرائن موجود، چندان هم از ذهن دور نمینماید.
مهدی تاج ابتدا قبل از پایان سال ۹۷ اعلام کرد که درباره سرمربی آتی تیم ملی به جمع بندی رسیدهاند و از بین دو گزینه اروپایی، سرمربی تیم ملی بزودی مشخص میشود. این موضوع تا اواخر فروردین ۹۸ کش آمد تا اینکه محمود اسلامیان گفت که قبل از اتمام فروردین سرمربی ایران مشخص خواهد شد. فروردین گذشت و سرمربی مشخص نشد تا اینکه مهدی تاج بار دیگر اعلام کرد در اواسط اردیبهشت نام سرمربی ایران اعلام میشود.
رفته رفته به اواسط اردیبهشت هم نزدیک میشویم اما در تازهترین نظر محمود شیعی عضو دیگر هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال گفته که مهدی تاج چندین گزینه مختلف را به هیأت رئیسه معرفی کرده است. این خبر برخلاف صحبتهای تاج است که گفته بود از میان دو گزینه اروپایی، یک مربی انتخاب خواهد شد.
شیعی حتی با پاسخی دو پهلو از احتمال سرمربیگری علی دایی در تیم ملی فوتبال ایران به صورت تلویحی سخن گفته است تا شاید مدت زمان بیشتری را برای تعیین سرمربی تیم ملی ایران خریده باشد چرا که این اظهارنظر عضو هیأت رئیسه، دوستداران و کارشناسان فوتبال را بار دیگر درگیر تحلیل و بررسی درباره نیمکت تیم ملی و این بار مربیگری یک مربی داخلی میکند.
اخیراً مهدی تاج گفته است، "در انتظار تعیین تعداد تیمهای حاضر در جام جهانی هستند و بر اساس تعداد تیمهای حاضر در این مسابقات که درصد شانس ایران برای صعود به مسابقات را کاهش و افزایش میدهد، سرمربی را انتخاب خواهند کرد"، اگر این اظهارات رئیس فدراسیون فوتبال را در کنار صحبتهای متناقض سایر اعضای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال بگذارید به سیاست نخنمای مسؤولان فدراسیون در انتخاب سرمربی تیم ملی ایران پی خواهید برد.
اگر قرار است سرمربی مناسبی برای تیم ملی انتخاب شود که بر اساس خواستهها، تواناییها و داشتههای فوتبال ایران کار کند، چه اهمیتی دارد که از آسیا چهار تیم به جام جهانی میرود یا هفت تیم؟ به نظر میرسد تاکتیک قدیمی بازی با اسامی و خرید زمان بدون طرح دغدغههای واقعی نمیتواند مشکلی از کاستیهای تیم ملی حل کند. این مهم شاه بیت اتفاقات اخیر پیرامون سرمربی آینده تیم ملی است.
امید است فدراسیون فوتبال و مسئولانش بیش از این که خود را درگیر سیاسیکاریها و بازی رسانهای پیرامون انتخاب سرمربی آینده تیم ملی کنند با طرح واقعی دغدغهها و مشکلات پیش رو در انتخاب جانشین کیروش زمینه همراهی جامعه فوتبال در راه رقابتهای انتخابی جام جهانی را هموار کنند. قطعاً طی هر مسیری غیر از این، پایانی ناخوشایند همچون تجربه تلخ حاشیههای سرمربی سابق را به سراغ فوتبال ایران خواهد آورد.
انتهای پیام