به گزارش ایسنا، شاید در هیچ جای دنیا سابقه نداشته باشد که دو کشور چندین دهه تنش، اختلاف و حتی جنگ با یکدیگر را تجربه کرده باشند و چندین کشور منطقهای و غیر منطقهای و طرفهایی در داخل و خارج هم برای ایجاد شکاف میان آنها تلاش کنند اما باز تا این حد به هم نزدیک باشند؛ این سرمایهای است که باید آن را محافظت کرد.
سفر تاریخی حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان به عراق از جنبههای زیادی حائز اهمیت است؛ یک نمایش قدرت جمهوری اسلامی ایران در برابر کسانی است که با وجود ۱۶ سال حضور نظامی در عراق مجبورند در سکوت کامل رسانهای و چراغ خاموش به عراق بروند؛ یک موقعیت اقتصادی ویژه برای ایران است تا از بازار پر کشش عراق بیشترین استفاده را بکند و میتواند فرصتی برای دستاندر کاران مسائل سیاسی و امنیتی دو کشور باشد تا هماهنگیهای خود را بیشتر کنند؛ بیش از همه اینها اما سفر روحانی فرصتی است تا پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اعتقادی دو ملت بیشتر به نمایش درآید و مستحکمتر شود که این خود شالوده روابط دو کشور در سالهای پیشرو خواهد بود.
با تاکید میتوان گفت سرمایهای چون نزدیکی فرهنگی و اعتقادی و ریشههای مشترک مردم ایران و عراق بیش از هر چیز دیگری میتواند در آینده روابط میان دو کشور سهیم باشد و این موهبتی است که کشورمان از آن برخوردار است و میطلبد چنین ظرفیتی در کنار جاذبههای اقتصادی و همکاریهای سیاسی-امنیتی ایران و عراق بیشتر در کانون توجه قرار گیرد به ویژه اینکه بسیاری در منطقه و خارج از منطقه مترصد نشستهاند تا این پیوندها را از هم بپاشند.
اهمیت پایگاه اجتماعی ایران در عراق و روابط میان دو ملت که در مراسمی چون اربعین به خوبی نمود پیدا میکند، آنجا بیشتر به چشم میآید که از حجم گسترده تبلیغات و تلاشهای رقبا و دشمنان منطقهای و غیر منطقهای ایران برای ایجاد اختلاف بین دو ملت آگاه باشیم؛ مسائلی چون تنشهای تابستان گذشته در بصره که به آتش زدن کنسولگری کشورمان انجامید، شایعات درباره انگیزه سفر عراقیها به ایران که باعث برخوردهای قهر آمیز برخی ایرانیان با مسافران عراقی شد و شعارهای ضد ایرانی که گاه و بیگاه در تظاهراتهای مردم عراق شنیده میشود همه و همه بخشهایی از این تلاشهاست.
تنشهای تابستان گذشته در بصره که به آتش زدن کنسولگری کشورمان انجامید، شایعات درباره انگیزه سفر عراقیها به ایران، شعارهای ضد ایرانی در تظاهراتهای مردم عراق تنها بخشی از تلاشها برای ایجاد شکاف میان ملتهای ایران و عراق است.
در سالهای پس از سقوط صدام که عراقیها به تدریج توانستند اداره امور کشور خود را از آمریکاییها پس بگیرند، جمهوری اسلامی ایران تا حد زیادی توانسته جایگاهی ویژه هم در بعد سیاسی و هم در بعد اقتصادی و اجتماعی عراق برای خود به دست آورد و هم اکنون نفوذ گستردهای در جامعه عراقی دارد اما در هر حال باید قبول کرد که عراق از لحاظ نظامی، امنیتی و سیاسی روابط تنگاتنگی با آمریکا دارد و حاضر نیست پشتیبانی این کشور را از دست بدهد و در سویی دیگر یک کشور عرب است که به خاستگاه عربی خود هم اهتمام ویژهای دارد.
در دوره اخیر در عراق به ویژه از سالهای پایانی نخست وزیری حیدر العبادی، نوعی تلاش برای حفظ فاصله با ایران آغاز شده است که در دوره عادل عبدالمهدی، نخست وزیر کنونی نیز همین سیاست پیگیری شده است. در واقع بغداد تلاش میکند با نوعی سیاست بیطرفی در همه مسائل منطقه، هم روابط خود را با کشورهای عربی و آمریکا حفظ کند و هم دوستی ایران را داشته باشد. برقراری روابط رو به رشد سیاسی با عربستان و تا حدی امارات متحده عربی و شراکت استراتژیک اقتصادی با اردن در کنار همراه شدن با بخشی از تحریمهای آمریکا که البته دولت بغداد ناگزیر به پیروی از آن بوده، همه و همه نشان میدهد که دولتمردان عراقی در حال ایجاد یک توازن در تعامل خود با مثلث آمریکا-جهان عرب- ایران هستند که در برخی موارد یقیناً خوشایند ما نخواهد بود.
با توجه به شرایط سیاسی-اجتماعی عراق که به سرعت در حال تغییر و تحول است به نظر میرسد تمرکز بر روی جریانهای سیاسی و احزاب عراقی که گاهی هم قدرت را در این کشور به دست میگیرند گرچه مفید است اما نمیتواند کافی باشد. در واقع در رابطه با عراق، این سرمایه گذاری بر ظرفیتهای اجتماعی عراق است که میتواند آینده جایگاه ایران در این کشور همسایه را بیمه کند و خوشبختانه تا حدود زیادی شرایط آن هم برای ایران فراهم است. در این زمینه البته ما باید قبول کنیم که ملت عراق فقط شیعیان و استانهای جنوبی عراق نیستند که قرابت فرهنگی و اعتقادی بیشتری با کشورمان دارند.
کردها که تقریباً ۲۰ درصد جمعیت عراق را تشکیل میدهند و عربهای سنی که در غرب و مرکز این کشور به ویژه استانهای صلاح الدین، الانبار و نینوا ساکن هستند هم دو طیف اصلی دیگر جمعیت عراق هستند که هم بر سیاستگذاریهای کلان در این کشور تأثیر قوی دارند و هم در جهتگیری کلی جامعه عراق در قبال موضوعات مختلف سهیم هستند. ارتباط مؤثر ایران با این دو جریان یقیناً در جایگاه کشورمان در آینده عراق تأثیر ویژهای دارد.
در این بین جایگاه ایران در میان کردهای عراق که در طول تاریخ تقریباً روابط خوبی با کشورمان حتی قبل از انقلاب داشتهاند-البته این روابط در دورههای مختلف با فراز و فرودهایی مواجه بوده- جایگاه قابل قبولی است. روابط گسترده اقتصادی و تعامل سیاسی-امنیتی میان ایران و دولت منطقهای اقلیم کردستان و احساس مثبت کردهای عراق در قبال ایران و ایرانی که ریشه آن عمدتاً به سالهای جنگ ایران و عراق و پناه آوردن تعداد زیادی از آنها به ایران باز میگردد، به گونهای است که همانند شیعیان در نواحی جنوبی عراق، نگرانی چندانی درباره تعاملات آنها با کشورمان وجود ندارد اما ارتباط ایران با بخش دیگر جامعه عراق که عربهای سنی هستند، با توجه به تبلیغات گستردهای که عربستان و امارات در میان آنها انجام میدهند، نیازمند کار جدی برای خنثی کردن تحرکات این دو کشور است. البته سفر اخیر رئیس پارلمان عراق به ایران که خود یکی از نمایندگان عربهای سنی این کشور محسوب میشود و تعاملاتی که با رهبران سیاسی و شیوخ قبایل سنی وجود دارد، نشان میدهد تمایل از طرف مقابل هم برای نزدیک کردن روابط وجود دارد.
نسل جدید جوانان خسته از جنگ عراقی که اتفاقاً سرمایه گذاری گستردهای از سوی برخی کشورها هم روی آنها انجام میشود، در سالهای آتی یقیناً حرف اول را در سیاستگذاریهای کشورشان خواهند زد که باید این امر در کانون توجه ایران قرار بگیرد.
گذشته از موضوع قومیت و مذهب در عراق، نسل جدید جوانان خسته از جنگ عراقی که اتفاقاً سرمایه گذاری گستردهای از سوی برخی کشورهای منطقه و حتی غرب بر روی آنها انجام میشود هم وجود دارند که در سالهای آتی یقیناً حرف اول را در سیاستگذاریهای کشورشان خواهند زد. البته همین امروز هم تحرکات و اعتراضات خیابانی علیه اوضاع معیشتی و سیاسی عراق را همین جوانان اداره میکنند. با توجه به تمایلات نسل جوان امروز عراق و تلاشهای و هزینههای هنگفتی که از سوی برخی کشورهای منطقه و آمریکا برای جهتدهی به افکار آنها انجام میشود، یقیناً ایران اگر بخواهد در آینده عراق پیوندهای اجتماعی و فرهنگی خود را حفظ کند باید به شکل ویژهای به این موضوع نیز بپردازد.
در پایان باید گفت گرچه ایران از یک موقعیت ویژه در همه زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عراق برخوردار است و نفوذ بلامنازع دارد اما با توجه به سیال بودن تحولات در عراق و سرعت تغییرات در این کشور و نیز سرمایه گذاریهای گستردهای که از سوی رقبای ایران در عراق در حال انجام است، یقیناً حفظ این جایگاه کاری مهم و البته سخت خواهد بود و اگر اهتمام ویژهای به آن داده نشود، در آینده با رقبای سر سختی در همه جنبههای روابط با عراق مواجه خواهیم بود.
انتهای پیام