یک پیشنهاد برای یک سنگ قبر

یک پژوهشگر تاریخ معاصر پیشنهاد می‌کند: اگر ضوابط آستان حضرت عبدالعظیم امکان بدهد، دوستداران میراث فرهنگی تمایل دارند تا سنگ قبری در شان "عبدالله مستوفی" تهیه کرده، به جای سنگ قبر کنونی او نصب کنند.

به گزارش ایسنا، قبرستان‌های قدیمی شهر ری، چند سالی است یا از این ور بوم افتاده‌اند و متولیانشان با کندن سنگ قبرهای قدیمی و نصب سنگ‌هایی از جنس مرمر محوطه قبرستان‌ها را شاید زمین اسکیت و فوتبال درست کرده‌اند، یا از سمت دیگر بوم، آن قدر بی‌تفاوتی به خرج می‌دهند که هر چه از مقبره‌های بزرگان تاریخ و فرهنگ کشور در طول سال‌های گذشته باقی مانده، با مرور زمان در حال تخریب‌اند و در این میان متولیان شهری و نهادی مانند میراث‌فرهنگی پا پس کشیده‌اند تا این بخش از تاریخ هم با پای به قعر تاریخ بپیوندد. درست مانند آن‌چه امروز بر سر مزار «عبدالله مستوفی» در آستانه حضرت عبدالعظیم آمده است. سنگ قبر مستوفی که امروز فقط یک نام روی آن باقی مانده، به اعتقاد فعالان تاریخ و فرهنگ آن‌قدر حقیر است که باید بارها میان قبور چشم گرداند تا نشانی از قبر او پیدا کرد.


حمیدرضا حسینی _ تهران‌پژوه تاریخ معاصر _ درباره‌ی این پیشنهاد به ایسنا می‌گوید: وضعیت قبر «عبدالله مستوفی» - تهران‌پژوه دوره قاجار - در شأن او و جایگاهش نیست، که چنین سنگ مزاری در آستانه حضرت عبدالعظیم (ع) متعلق به او باشد که برای تهران قدم‌های بزرگی برداشته است.

او با بیان این‌که پیشنهاد می‌کند تا عده‌ای از فعالان حوزه‌ی تاریخ یا میراث فرهنگی سنگ مزار مناسبی برای عبدالله مستوفی تهیه کنند، می‌گوید: هر چند ضوابط و قوانین انجام چنین کاری را نمی‌دانم که آیا
به جز وارثان و اقوام درجه اول متوفی کس دیگری اجازه‌ی انجام این کار را دارد یا خیر و اگر این اجازه داده می‌شود شرایط آن چگونه است؟ اما فکر می‌کنم ما می‌توانیم به عنوان فعالان میراث فرهنگی و علاقمندان به عبدالله مستوفی این کار را انجام دهیم، قطعاً آماده سازی یک سنگ مزار هزینه عجیب و غریبی ندارد، که بخواهیم برای انجام آن از دستگاه‌های دیگر کمک بگیریم.

این فعال میراث فرهنگی و روزنامه‌نگار، با اشاره به وضعیت قبرستان‌های تاریخی قرار گرفته در شهر ری مانند «ابن بابویه»، «امامزاده عبدالله»، «مجموعه آستان حرم عبدالعظیم» و به خصوص «باغ توتی» ادامه می‌دهد: بسیاری از بزرگان تاریخ ایران و مفاخر شهر تهران، در این قبرستان‌ها دفن شده‌اند که «عبدالله مستوفی» یکی از آن‌هاست، اما متأسفانه اکثر آن‌ها وضعیت نامناسبی دارند و شهرداری آن‌ها را این‌ها را به حال خود رها کرده است و از سوی دیگر، زمانی‌که قصد مداخله در وضعیت آن‌ها را دارند، به نظر می‌رسد، بیشتر آسیب زننده است تا این‌که بخواهند برای حل موضوع کمکی کنند.

این پژوهشگر تهران معاصر، گورستان‌های «ابن بابویه» و «امامزاده عبدالله» را بخشی از میراث فرهنگی و هویت تاریخی پایتخت می‌داند که شهرداری نمی‌تواند نسبت به آن‌ها بی تفاوت باشد و ادامه می‌دهد: تقریباً در دهه‌های گذشته هم هیچ کاری برای قبرستان‌ها انجام نشده است، هر چند شهرداری عملکرد خوبی در رسیدگی به بهشت‌زهرا و حتی قطعه‌های «هنرمندان» و «نام‌آوران» دارد، از سوی دیگر امکاناتی که در اختیار دارد، قابل توجه است و مرتباً آن‌ها به روز می‌شوند، اما چنین اقداماتی معمولاً برای گورستانی مانند «ابن بابویه» و «امامزاده عبدالله» توسط شهرداری انجام نمی‌شود.

حسینی با اشاره به این نکته که شهرداری تهران در برخی نقاط نیز نمی‌تواند به صورت مستقیم مداخله کند، ادامه می‌دهد: «آستان حضرت عبدالعظیم» نمونه‌ای از این مکان‌هاست، اما معتقدم شهرداری هیچ‌گاه در این زمینه با آستان عبدالعظیم وارد تعامل و مذاکره نشده است، بلکه فتح بابی برای حفظ هویت این گورستان‌ها ایجاد شود.

او با اشاره به این‌که سال‌ها قبل قبور «باغ توتی» یک‌بار یکسان‌سازی شده بودند، ادامه می‌دهد: درست در نقطه‌ای که مزار «عبدالله مستوفی» است، یک مقبره در گذشته ساخته شده بود. آن‌جا، پدر عبدالله مستوفی یعنی «میرزا نصرالله مستوفی» از مستوفی‌های بزرگ دوره قاجار به خصوص در دوره ناصرالدین شاه و سایر اعضای خانواه مستوفی مانند «میرزا محمود وزیر» - برادر بزرگ‌تر عبدالله مستوفی - که دوره‌ای سمت وزارت تهران (متولی امروزی شهر تهران) را بر عهده داشته است، دفن بوده‌اند.

وی با بیان این‌که این مقبره‌ها در دهه‌های گذشته از بین رفته‌اند، می‌افزاید: اکنون مشخص نیست سنگ قبرهای آن‌ها در کجا قرار دارد، حتی هیچ نشانی از قبر «میرزا نصرالله مستوفی» یا «میرزا محمود وزیر» وجود ندارد، قبر «عبدالله مستوفی» و یکی دو نفر از اعضای فرعی‌تر و ناشناخته‌تِر این خانواده فقط باقی مانده‌اند، در این میان عکس سنگ مزار عبدالله مستوفی هیچ تناسبی با شأنیت این شخصیت وجود ندارد.

او ادامه می‌دهد: در حال حاضر هیچ سند یا مستنداتی از سنگ مزارِ از بین رفته‌ی عبدالله مستوفی وجود ندارد و احتمالاً هیچ وقت نمی‌توان نشانی از آن به دست آورد، چون هیچ تصویرِ مستندی از آن در میان اسناد و مکاتبات وجود ندارد. در واقع آن‌چه امروز از از سنگ مزار عبدالله مستوفی باقی مانده، اصلاً مشخص کننده جایگاه او نیست، روی سنگ فقط یک نوشته وجود دارد «عبدالله مستوفی»، بنابراین وقتی کسی از کنار قبر او می‌گذرد، وی را نمی‌شناسند که چه کسی بوده و چه کارهایی برای تهران انجام داده است؟

وی اضافه می‌کند: باید سنگی روی مزار او گذاشته شود که نشان‌دهنده‌ی جایگاه او باشد و اشاره کند که وی در تاریخ معاصر ایران چقدر نقش داشته و شهر تهران وامدار اوست، درست مانند سنگ قبر ستارخان در باغ توتی که اشاره شده او سردار ملی و از افراد مؤثر در جنبش مشروطه بوده است، یا سنگ مزار شیخ محمد خیابانی که به جایگاه او در تاریخ معاصر ایران اشاره کرده است، نمی‌توان روی سنگ قبر انشا نوشت، اما دست‌کم می‌توان در یکی دو جمله کوتاه نوشت که آن متعلق به چه کسی است و چه جایگاهی دارد.

حسینی معتقد است: می‌توان عبدالله مستوفی را پایه‌گذار تهران‌شناسی و تهران‌پژوهی دانست کسی که اگر کتاب "شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار" را نمی‌نوشت، بسیاری از زوایای تاریخ قاجار و به ویژه تاریخ تهران برای ما ناشناخته می‌ماند.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ / ۰۸:۰۶
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 97121909719
  • خبرنگار : 71191