به گزارش ایسنا، روزنامه آرمان امروز نوشت: انتقادات به عملکرد دولت و شخص رئیسجمهور تا آنجا افزایش پیدا کرده که برخی از دلواپسان مدعی شدند که این دولت در اوایل سال ۹۸ دست به استعفا زده و انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. نکته قابل توجه آن است که این گروه هیچزمانی از تخریب دولت دست برنخواهند داشت. حتی خبرها حاکی از آن است که در گوشه و کنار جلساتی برای به زمین زدن دولت برگزار میشود و با ارائه اطلاعات غلط به مردم درصدد ایجاد تشنج در کشور هستند تا مردم را علیه دولت تحریک کنند. برخی دلواپسان در این دوره که آزادی بیان و قلم دارند از آن سوءاستفاده کرده و بدون احساس مسئولیت و درک نکردن تأثیر زیانبار آن بر نسل جوان، به نشر شایعات میپردازند و موجب ناامیدی در سطح کشور میشوند. همچنین اخیراً برخی نزدیکان رئیسجمهور اظهار نظر کرده و از او بهعنوان مظلومترین رئیسجمهور یاد کرده و او را در شرایطی قلمداد کردهاند که از سوی جناحهای سیاسی کشور تحت فشار شدید قرار دارد. این در حالی است که مشابه چنین اظهاراتی را در دولتهای گذشته هم مشاهده میکردیم. «آرمان» برای تحلیل این موضوع با اسماعیل گرامیمقدم گفتوگویی داشته است که در ادامه میخوانید.
دلواپسان اخیراً شایعاتی درباره کنارهگیری دولت طی شش ماه ابتدایی سال ۹۸ مطرح کردهاند.
بعید است دولت آقای روحانی آن قدر ضعیف باشد که با این توهمات و شایعات از کار کنارهگیری یا استعفا دهد. مقام معظم رهبری در باب استیضاح وزرا فرمودند که در شرایط کنونی به صلاح نیست. به مراتب اولیتر استیضاح یا سوال رئیسجمهور در شرایط جنگ اقتصادی به مصلحت کشور نیست. افرادی که بهدنبال تضعیف دولت بوده و درکی از مصالح کشور و منافع ملی ندارند مشخص است که تنها مسائل دیگری را در اولویتهای خود قرار میدهند. برخی از آنها هم ناآگاهانه دائماً درصدد تضعیف دولت هستند. نباید از یاد برد که همین مخالفان دولت در مشهد به بهانه گرانی جرقه تظاهرات را در سال ۹۶ زدند و در ادامه شاهد توسعه آن تظاهرات در ۱۰۰ شهر شدند. در آن تظاهرات شعارهای ساختارشکنانه سر داده شد که اصل نظام را نشانه گرفته بودند تا جایی که برای اولین بار از درون آن جرقه شعارهایی مانند «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» به گوش رسید. افرادی که در سالهای اخیر با همین برچسبها رقیب خود را از میدان خارج کرده و توانستند در مجلس حضور پیدا کنند یا دولت را در دست بگیرند، چگونه این تهاجم را نسبت به دولت توجیه میکنند؟ متأسفانه برخی از دستگاهها و ازجمله صداوسیما هم به این مساله دامن میزنند. در شرایط کنونی قطعاً عدم انسجام میان قوا و مردم به نفع هیچجریانی نخواهد بود و به نفع کشور هم نیست. مخالفتهایی که ابتدا دلواپسان و مخالفان دولت نسبت به برجام داشتند شاهد بودیم که کشورهای دشمن مانند آمریکا، اسرائیل و عربستان هم با برجام مخالف بودند و از آن بهعنوان توافقنامه بد یاد میکردند و شاهد هستیم که در ایران مخالفان دولت شعار و صحبتهای آنها را تکرار میکنند که توافق برجام توافق بدی است. زمان نشان داد که تیم وزارت خارجه و در رأس آن آقای ظریف در همراهی با آقای روحانی، در راستای حفظ منافع ملی توافقنامه خوبی را به امضا رساندند. طی چهار سال دوره اول ریاست جمهوری آقای روحانی شاهد کاهش بسیار زیاد بیکاری، تک رقمی شدن نرخ تورم، رشد اقتصادی از منفی ۶ به مثبت ۵ و دهها اتفاق مثبت بودیم، بنابراین تمام این موضوعات نشاندهنده آن است که این توافق هم توافق خوبی بوده و بهنظر من اینگونه انتظارات که بهزودی دولت آقای روحانی سقوط خواهد کرد یک موضوع کاملاً بیمنطق است. در مقابل هم این دلواپسان باید حواسشان باشد که جرقهای مانند اعتراضات دی ۹۶ برای سقوط دولت روحانی رخ ندهد، چرا که با توسعه اینگونه اعتراضات در سطح کشور هیچفردی نمیتواند اتفاقات و چالشها را مدیریت کند.
برخی از فرمایشات مقام معظم رهبری که آمریکا در سال ۹۸ برنامههایی برای کشور دارد در جهت منافع سیاسی خود استفاده میکنند.
برآورد مقام معظم رهبری از فتنه ۹۸ درباره برنامههای کشورهای دشمن برای ایران بود اما دلواپسان از فرمایشات ایشان به نفع منافع خودشان مصادره به مطلوب دارند. شاهد این موضوع درگذشته هم بودیم، اما بهطور کل نسبت به آن دسته از مخالفان دولت که نوید کنارهگیری و سقوط دولت را میدهند، تنها دو حالت وجود دارد؛ یا آنها علم غیب دارند که ما در جریان نیستیم یا واقعاً خودشان برای کنار زدن دولت برنامهای دارند. تا جایی که میدانیم اینها صاحب کرامت نیستند که دارای علم غیب باشند و اینگونه پیشبینیهای بزرگ را داشته باشند مگر آنکه آنها برنامهای داشته باشند و روشن است که دنبال تضعیف دولت هستند. مخالفان دولت کاملاً میدانند که دولت روحانی تمام توان خود را در جهت رفاه مردم به کار گرفته و تهدیدهای نظامی و اقتصادی را انجام داده که در نهایت آنهایی که مخالف برجام بودند از برجام خارج شدند، چون به خوبی میدانند که این دولت ماندگار است و به همین دلیل دست به تضعیف دولت میزنند تا در آینده برای خودشان در انتخابات ۱۴۰۰ بهانهای داشته باشند تا بتوانند آرای مردم را جلب کنند اما تمام این تخریبها تنها آب در هاون کوبیدن است. این دسته گروههای تندرو تا زمانی که رویکرد خود را تغییر ندهند و با مطالبات مردم حرکت نکنند مردم به آنها روی خوش نشان نخواهند داد کما آنکه در این سالها هم مشاهده شده که بهصورت مکرر شکست را از مردم پذیرفتند. در کل بهنظر میرسد که مسائل دولت و دیگر قوا بسیار مسائل بغرنجی است و به دست یک جریان اقلیت نمیتواند مورد تضعیف قرار بگیرد یا اینکه به مرحله سقوط کشیده شود.
برخی دلواپسان بدون احساس مسئولیت و درک نکردن تأثیر آن بر نسل جوان، به نشر شایعات میپردازند. این شایعات تا چه اندازه در روحیه جوانان تأثیرگذار است.
من هم درک نمیکنم که چرا یک جریان تا این اندازه آزادی عمل دارد که از هر طریقی امید یا اعتماد مردم را به تلاطم میاندازد و مسائلی را مطرح و با دامن زدن و جوسازی به نظام آسیب وارد میکند که در نهایت هیچفرد یا نهادی هم نمیتواند جلودار این جریان باشد. هنگامی که مشاهده میشود برخی جریانات در کشور با حمایتهای فولادی در جهت ناامیدی مردم، به سوی هر آن چه تمایل دارند حرکت میکنند باید با آنها مقابله کرد. به عنوان نمونه وزیر اقتصاد، یا وزیر امور خارجه در جهت امیدواری مردم سخنی میگویند با همین جریانها بلافاصله فضایی را میسازند که کاملاً بر خلاف این امیدواریهاست و آینده کشور را تیره و تار نشان میدهند. بهنظر میرسد که این جریان غافل از آن است که داخل همین کشتی نشستهاند. آنها به جهت منافع جریانی و گروهی است که مخالفتهای بیمنطق و تخریبکننده علیه دولت انجام میدهند. نارضایتیهایی در میان مردم نسبت به حوزه اقتصادی در کشور وجود دارد و همگی میدانند این نارضایتیها به جهت اعمال تحریمها بر کشور است و مسئولان مقصر این موضوع نیستند اما جریان مخالف دولت بهگونهای عمل میکند که تمام این اتفاقات به جهت عملکرد ضعیف دولت بوده است. این نارضایتیها را نمیتوان تنها بر دوش دولت گذاشت. قبلاً تصمیماتی در سطح بینالمللی اتخاذ و باعث تحریمها شد. بنابراین نباید به عوامفریبی پرداخت و راه دیگری را به مردم نشان داد، چرا که واقعیت نیست.
برخی اخبار حاکی از برگزاری جلساتی برای نابودی دولت منتخب مردم است، تا چه اندازه این جلسات برای ایجاد التهاب و تشنج در جامعه است؟
جریان مخالف دولت از ابتدای کار آقای روحانی در ریاست جمهوری، درصدد القای بیکفایتی او بوده است. اتفاقاتی در کشور رخ داد که همگی نشاندهنده آن بود که در پشت صحنه به سقوط دولت فکر میکنند و تمام دسیسهها و مسیرها را پیمودند تا آقای روحانی و دولتش را به زانو درآورند. دلواپسان در مجلس گذشته حضور داشتند و به استیضاح وزرا پرداختند که در ادامه به جای آن که به مطالبات ملی توجه کنند تنها به سوی مطالبات شخصی حرکت کردند و به همین جهت وزرا را کنار زدند. برای سوال از رئیسجمهور از طرق مختلفی حرکت کردند اما تمام دسیسهها ناموفق بود و مطمئناً در آینده هم راهی از پیش نخواهند برد. باید به این دست از گروهها تاکید داشت که اگر مردم از روحانی بازگردند برای اصولگرایان و دلواپسان سودی نخواهد داشت، چرا که تجربه گذشته و مخالفتهای دلواپسان با آقای روحانی و کشاندن مردم به خیابانها نهایتاً باعث شد تا چند صباحی مدیریت اداره چند شهر دچار تزلزل و دشواری شود و چقدر سوءاستفادهها از این تظاهرات رخ داد.
اخیراً داماد آقای روحانی در یادداشتی عنوان کرده که رئیسجمهور تنها و مظلوم است و این موضوع بازتابهای منفی داشته است. ارزیابی شما چیست؟
در صورتی که اعضای نزدیک به رئیسجمهور از او دفاع کنند معتقدم که هیچایرادی ندارد، چرا که هر شخصی دارای هویت شخصی و حقیقی خود است و باید برایش احترام قائل شد. نگرانی ایشان هم قابل درک است اما درباره این که آقای روحانی تنهاست؛ باید گفت چنین نیست و آقای روحانی قطعاً تنها نیست. اصلاحطلبان با تشویق و پیگیریهای خود توانستند برای روحانی رأی جمع کنند و هیچزمانی از رأی خود پشیمان نیستند؛ اگر چه اصلاحطلبان از برخی عملکردهای آقای روحانی نقد دارند چون دولت آقای روحانی در ابتدای چهار سال ریاستش زمان خود را برای اجرای برجام قرار داد که این موضوع به نتیجه هم رسید. این که آقای روحانی توانست پرونده هستهای ایران را در آن دوره به سرانجام برساند، نتیجهای بسیار مهم بوده و جای قدردانی از روحانی وجود دارد، اما از این جهت که آقای روحانی در مرحله دوم ریاستش میتوانست از اصلاحطلبان برای پیگیری مطالبات مردم در چیدمان دولتش استفاده کند و از ظرفیت، قابلیت و تجربه اصلاحطلبان استفاده کند، جای انتقاد وجود دارد؛ چراکه شاهد موضوعی عکس آن بودیم به این دلیل که دفتر رئیسجمهور تصمیمگیر نهایی بودند. به این ترتیب که تمام و کمال برخی از تصمیمات در دفتر آقای روحانی گرفته میشد و این موضوع باعث ناامیدی بخشی از اصلاحطلبان شد. کلیات اصلاحطلبان در راستای حفظ منافع ملی همچنان پشت آقای روحانی هستند و از او حمایت میکنند اما باید گفت در کنار همین حمایتها بر عملکرد دولت نقدهای جدی اما منصفانه دارند.
داماد رئیسجمهور از عملکرد حلقههای نزدیک به روحانی انتقاد کرده و گفته است که آنها روحانی را در میدان تنها گذاشتند و حتی آیتالله هاشمی هم به آقای روحانی گفته بودند که حلقه نزدیک شما مشکلساز میشود. تحلیل شما چیست؟
به حلقه اول آقای روحانی نقد وارد است و برخی عملکردها و سخنان موجب خدشهدار شدن آقای روحانی شد و بهنظر برخی باعث کند شدن اجرای برنامههای آقای روحانی و ایجاد نارضایتی در مردم و جریانات سیاسی بهویژه اصلاحطلبان شد. آقای روحانی در هیچزمانی در این زمینه مانعی ایجاد نکرد و نسبت به مواضعی که از سوی چهرههای نزدیک به ایشان اتخاذ میشد موضع نگرفت. ضمن اینکه برخی حرفها مانند اینکه پیروزی آقای روحانی بهخاطر خود ایشان بوده و دیگران نقشی نداشتهاند، چندان منطقی نبود. روشن است که اگر اصلاحطلبان نبودند روحانی نه در سال ۹۲ و نه در سال ۹۶ به آسانی نمیتوانستند اکثریت آرا را به دست آورد. اگر اصلاحطلبان میتوانستند نامزد خود را وارد انتخابات کنند، پیدا بود چه اتفاقی میافتاد. نباید واقعیتهای شیرین را به کام ملت تلخ کردند و بذر ناامیدی را در میان مردم و طرفداران پاشید. ما سوالمان این است که چنددرصد اصلاحطلبان با آقای روحانی همراهی کردند؟ یعنی چند گروه بودند؟ به اینها اگر نمره داده و درصدبندی کنیم. اصولگرایان پشت آقای رئیسی قرار گرفتند و حزب اعتدال و توسعه و اصولگرایان معتدل هم پشت آقای روحانی بودند و بیش از ۹۵ درصد اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کردند. من میگویم ۹۵ درصد نه، بگوییم ۵۰ درصد، یا ۵۰ درصد بگوییم نه فقط ۳۰ درصد، ۳۰ درصد هم نه بگوییم ۲۰ درصد، آقای روحانی آیا ۲۰ درصد کابینهاش را به اصلاحطلبان اختصاص داد؟ خیر؛ این گونه نبود. آیا در انتصاب استانداران ۵۰ درصد اصلاحطلب تعلق گرفت؟ روشن است که دلیل ناامیدی چه بوده است. بنابراین فکر میکنم که داماد آقای روحانی این نقد را به خودشان داشته باشند که چرا در مقابل زیادهخواهیها و مصادره به مطلوبها توسط دفتر رئیسجمهور، به آنها تذکر داده نشد. ما حتی یک مورد هم نداریم که آقای روحانی سخنی بگوید که نشاندهنده این باشد که دفتر رئیسجمهور در فلان موضوع اشتباه عمل کرده است. به هر حال اتفاقاتی که افتاد و این اقلیتی کوچک باعث بدعتهای بسیار و حتی چه بسا موجب از بین رفتن یا سست شدن احتمال ائتلافهای آینده و خدشهدار شدن اعتماد مردم شد. در نهایت باید گفت به جهت همین موضوعات اصلاحطلبان تصمیم دارند تا در هر انتخاباتی با هویت اصلاحطلبی خود به انتخابات وارد شوند.
انتهای پیام