به گزارش ایسنا، محمدعلی مظاهری در سومین همایش ملی جایگاه و نقش مادر که در تالار مولوی دانشکده علومتربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد عنوان کرد: مادران شاغل شدهاند اما بین شاغل بودن و فرصت برای تربیت ارتباط مستقیمی وجود نداشته است. در ایران هم نتایج جدی برای اینکه مادران شاغل بیتوجه به مسائل تربیتی هستند به اثبات نرسیده است. دادههای یکسانی از این امر وجود ندارد و باهم تضاد دارند.
وی افزود: مشکل جدیتر، مسئله حذف پدران از فرایندهای والدگری و فرزندپروری است. حضور در خانه با الزام چندپیشهگی، سیاستگذاریها و...، پدران را مجبور کرده تا به بیش از یک شغل برسند. چندپیشهگی با عدم حضور والدین در خانوده ارتباط مستقیم دارد؛ یعنی اینکه پایههای تربیتی در خانواده حضور ندارند. یادمان باشد که سیاستگذاریها در این زمینه نباید کلاً بر مبنای اقتصادی باشد.
مظاهری با بیان اینکه «ما آقایان را در حوزه خانواده از سیاستگذاریها حذف کردهایم»، مطرح کرد: معاونت زنان و خانواده، معاونت خانواده و زنان و... در دنیای خانواده امروز مطرح است و آقایان در این حوزه دیده نمیشوند. در حال حاضر خانواده با زن بسته شده و مسائل خانواده به زنان تقلیل پیدا کرده و اگر بخواهیم در این چارچوب سیاستگذاری کنیم، مردان در این حوزه قرار نمیگیرند.
نقش پدر را باید در حمایت از مادر پررنگتر کنیم
رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی اظهار کرد: مسائل خانواده، صرفاً تقلیل دادن موضوعات به مسائل زنان نیست؛ در این صورت ما خانواده نصفهای را داریم. مرد، پدر و یا شوهر حضور ندارد. در مورد روانشناسان هم که صحبت میکنیم، میبینیم که تمرکز بیشتر بر روی زنان و خانواده است و مردان را میدانیم که به مشاوره نمیآیند و رها میکنیم. خود ما روانشناسان این امر را پذیرفتهایم و هر وقت عکس این موضوع عمل کردیم، نتایج عالی را دیدهایم. نقش پدر را باید در حمایت از مادر پررنگتر کنیم.
وی عنوان کرد: ارزشها و استانداردهای سبک زندگی، بر اساس همان تغییرات و خیلی از اتفاقات دیگر تغییر کرده است؛ این تغییرات باعث میشود که ما تلاطمی را در خانواده تجربه کنیم. در روابط خانواده با جهان خارج هم این مسئله را داریم. شبکههای خویشاوندی بسیار کاهش پیدا کرده است. زمانی که از روابط با خویشاوندان صحبت میکنیم از همسالان، حامیان و همصحبتها حرف می زنیم و اینها در حال حاضر حذف شدهاند.
مظاهری تصریح کرد: روابط با همسایگان در حال کمرنگترشدن هستند. همسایگان از منابع تامین حمایتهای عاطفی هستند. نظارت اجتماعی، چیزی است که در سطح محله و اقوام و آشنایان صورت میگیرد. در حال حاضر مؤلفههای عاطفی و روانی کاهش پیدا میکنند و نظارت اجتماعی غیررسمی هم کاهش مییابد. فرایند غیررسمی به خوبی میتواند نقش کنترلکنندگی خودش را ایفا کند.
رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: مادری که این حمایتها را از دست میدهد و آن تغییرات را تجربه میکند، ایفای نقشش به چالش کشیده میشود. خارج از روابط خانواده و در سطح جهانی، توسعه صنعت ارتباطات و فرایندهای جهانیشدن را داریم. در واقع جهانیشدن اتفاق افتاده است. این توسعه شگفتانگیز همه را دربرگرفته است. اساساً همه به شدت تحت تاثیر دستگاههای الکترونیکی هوشمند هستند. فرهنگمان را میتوانیم در آن عرضه کنیم و دیگران هم به همین شکل میتوانند عمل کنند.
وی ادامه داد: فرایندهایی که تحت عنوان فرهنگزدایی و فرهنگپذیری میشناختیم، امروزه از طریق صنعت ارتباطات بسیار تشدید شده و خودش را نشان میدهد و گفتن این که این ابزار خوب نیست، کاری را حل نمیکند. باید به روش دیگری با این مسئله مواجه شد. روابط اعضای خانواده به همین نسبت کاهش پیدا کرده. اسم این صنعت ارتباطاات است، اما به همان نسبت که با دنیای بزرگتری رابطه ایجاد کرده، روابط را با اعضای خانواده کاهش داده است.
فضای مجازی رقبای سختتری برای مادر تنها شده ما هستند
این روانشناس بالینی عنوان کرد: به موازات این مسئله نقش تربیتی خانواده و نهادهای سنتی هم به طرز زیادی به چالش کشیده شده است. فرزندان بیش از آنکه تحت تاثیر خانواده باشند، تحت تاثیر فضای مجازی هستند و رقبای سختتری هم برای مادر تنهاشده ما شکل گرفته و اگر همه را باهم نبینیم میتواند برای ما مشکلساز شود. اما چه میتوان کرد؟ آیا راهحلهایی وجود دارد؟
مظاهری گفت: هیچ چیز جای خانواده را نهایتا نخواهد گرفت. خانواده میتواند جای خودش را بگیرد، اما تغییریافته. خانواده میتواند تغییر کند، اما باید اهمیت خودش را حفظ کند.
رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه «یکی از مواردی که بسیار مهم است، مهدکودکها هستند»، اظهار کرد: در مقیاس بزرگتر نظام تامین حمایت از مادر قابل بررسی است. زمانی که قرار است بارداری شروع شود باید حمایتها جدی گرفته شود. در سطح جهانی میبینید که مادران مورد حمایت قرار میگیرند و این حمایت هم بیش از آنکه مادی باشد حمایت روانشناختی است، اما ما آن را فرض میگیریم که باید وجود داشته باشد و بر روی آن کار نکردهایم.
میتوانیم نظام جامع حمایت از کودک و مادر را در کشور ساماندهی و اجرا کنیم
مظاهری خاطرنشان کرد: ما میتوانیم، نظام جامع حمایت از کودک و مادر را در کشور ساماندهی و اجرا کنیم. هرجا در سطح جهان این کار انجام شده، پاسخهای بسیار خوبی گرفته شده. در کشورهای مختلف نظام جامع حمایت از مادر و کودک شکل گرفته و کارش را انجام میدهد.
وی افزود: آمریکاییها میگویند ما به ازای هر یک دلاری که در این نظام خرج کردهایم ، ۲۰ دلار در بلندمدت سود کردهایم. به جای اینکه پلیسها و افراد نظارتی را بیشتر کنیم، بر روی نظام بهداشت سرمایهگذاری کردهایم و یک دلار را به بیست دلار در بیستسال سرمایهگذاری کردهایم که این واقعا ارزشمند است و مطمئن هستیم که گزارشات بعدی چندین برابر خواهد شد.
رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی عنوان کرد: در این زمینه هنوز هیچ کاری را بهطور جدی شروع نکردهایم. بحث آموزش به والدین بسیار جدی است. مادر مادر است و خودش هم بهتر از من می داند که باید چه کاری را انجام دهد، اما با این تغییرات و جهان پر آشوبی که مواجه هستیم، باید تغییرات لازم انجام شود و روشهای بسیار زیادی وجود دارد. به عنوان مثال با استفاده از فضای مجازی میتوانیم افراد زیادی را تحت پوشش قرار دهیم و روانشناسان میتوانند بسیار در این امر موثر باشند.
مظاهری با اشاره به اینکه «در مورد مادران تحقیقات مختلفی انجام شده است»، گفت: به عنوان مثال مادران ایرانی بلد نیستند با فرزندانشان بازی کنند، خصوصا اگر اسباببازی نداشته باشند و بسیاری از مادران گیج به ما نگاه میکنند. در صورتی که که این پتانسیل بسیار مهمی است که کودک با بازی رشد و تحول پیدا میکند. مادران ما بلد نیستند با کودک بازی کنند، در صورتیکه که بهراحتی میشود با بازی آموزش داد.
وی ادامه داد: دلیل دیگر هم این است که آموزشوپروش ما رقابت را ترویج میکند و در نتیجه یک عجله بیش از حدی در آموزش به بچهها داریم. ما این موضوع را در والدین بسیار دیدهایم که تاکید بیشاز اندازه در آموزش دارند که میتوان از این موارد شروع و والدین را تصحیح کنیم.
مظاهری تاکید کرد: ما باید پدران را وارد خانواده کنیم. آنها را برگردانیم به جریان تربیت. تمام تحقیقات نشان میدهد که حضور پدران خصوصاً در سنین اولیه از اقدام به بارداری تا ۵ تا 6 سال اول ارتباط بسیار مستقیمی نیست و از طریق حمایتی است که به مادر دارد و بعد از آن در دوران نوجوانی میتواند پررنگتر از مادر باشد.
رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: همه ما با این جمله طلایی آشنا هستیم که کودک بدون مادرش وجود ندارد؛ درواقع رشد بهینه بدون مادر در او شکل نمیگیرد. در یکی از احادیث منتسب به حضرت علی(ع) آمده است: فرزندانتان را برای زندگی در دنیای آینده تربیت کنید، به دلیل اینکه اینها باید با آینده سازگار شوند نه اینکه در عصری که خودتان زندگی کردهاید.
وی افزود: این مسئله را میبینید که همه فرایند و جریان طبیعت برای این است که کودکان برای ورود به دنیای بزرگسالان و زندگی موفقیتآمیز آماده شوند. این اتفاق نمیافتد مگر اینکه پیشبینی آینده را داشته و آنچیزی که از حضرت علی به ما رسیده که کودکان را برای آینده تربیت کنید را آویزه گوش داشته باشیم.
مظاهری خاطرنشان کرد: این فرایند به یک مسئله دیگر هم گره خورده. دنیای امروز با یک خصوصیت شناخته میشود و آن هم سرعت و گستره تغییراتی است که در حال اتفاقافتادن است. اگر تغییراتی را که در بیست سال گذشته اتفاق افتاده با ۵۰ سال گذشته مقایسه کنید، اساساً قابل قیاس نیست. سرعت تغییراتی که در حال اتفاقافتادن است، آنقدر زیاد است که به عبارتی نه ما در ایران بلکه همه دنیا در حال عقبافتادن از این تغییرات هستند.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه «در گذشته تغییرات در هوا فضا و ژنتیک حدوداً هر ۴۰ سال، یکبار بود»، گفت: این سرعت تغییر چهار سال پیش به ۵ سال تغییر کرد. در تیغههای دانش، اگر ۵ سال چیزی نخوانید بیسواد تلقی میشوید و کلاً رابطه شما با آن علم قطع خواهد شد؛ یعنی در عرض این ۵ سال تمام این علوم نو شدهاست. در بقیه علوم هم به همین شکل است اما کمتر، این مسئله به این معناست که سرعت تغییرات به شدت زیاد شده است. پیشبینی برای سال ۲۰۳۰ این است که تقریباً در هر یک سال این سرعت تغییر خواهد کرد که این میتواند بسیار نگرانکننده باشد و در حال اتفاقافتادن است.
نقش مادری در این دنیای پرآشوب و در حال تغییر بسیار مشکل است
مظاهری عنوان کرد: گاهی اوقات، آنقدر تکنولوژی سریع پیش میرود تا ما چیزی یاد بگیریم کهنه شده و عملاً در حال عقبافتادن از آن هستیم. نقش مادری که پایه و اساس تربیت است در این دنیای پرآشوب و در حال تغییر بسیار مشکل میشود، اما شدنی خواهد بود و این مسئله ویژهای است که باید به آن توجه داشته باشیم.
وی ادامه داد: تغییرات در سطح خانواده در ایران، کوچکشدن اندازه خانوادهها، کمترشدن تعداد افراد و ساختارهای قدرت در خانواده به چالش کشیده شدهاست. در مورد زنان، زنان در جامعه ما جلوتر و بیشتر از ما تغییر کردهاند. مشاهده روزمره ماهم این را نشان میداد. رشد فعالیت اجتماعی و موفقیتها در سطح جامعه ما کاملا گویای این موضوع است. در تحقیقاتی که در همین حوزه در دانشگاه داشتیم، در مورد استانداردهای خانواده بر روی مادران، دختران و مادربزرگها و پسران، پدران و پدربزرگها، نشان داده شد که خانمها از نسل دوم تغییر کردهاند و آقایان تازه به این فکر افتادهاند که تغییر کنند.
مظاهری مطرح کرد: این چارچوب را زمانی که به جامعهشناسها ارائه کردیم برایشان جالب بود که با توجه به روشهای متفاوتی که با آنها برای پژوهش داریم به نتایج یکسانی در حال رسیدن هستیم. قوانین هنوز تغییر نکردهاست اما عملاً تغییر در جامعه اتفاق افتاده و ساختارهای قدرت به چالش کشیده شده و دیگر آن ساختار قبل را نداریم.
رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی خاطرنشان کرد: تعداد قوانینی که ما با آن روبهرو هستیم و اصلاً به فرایندهای خانواده کمک نمیکند، بسیار است. کودک همسری، پیامد فوری و اجتنابناپذیرش کودک مادری است. کودکی که باید مراقبت از او انجام شود باید مراقب یک کودک هم باشد. والدگونه شدن فرزندان، کودکی که خودش به شدت نیازمند دریافت مراقبت برای رشد خودش است، زمانی که مجبور میشود مسئولیت مراقبت از دیگری را به عهده بگیرد، نه تنها از رشد خودش میماند، بلکه ما تاثیرات درازمدتی حتی در سالمندی آنها میبینیم.
مظاهری گفت: متاسفانه تعداد این ازدواجها رو به فزونی هم بودهاست. کودک مادران زیر ۱۵ سال، قبل از سال ۸۴ به زیر ۲۵۰ رسیده بود که الان به ۱۵۰۰ تا رسیده است. این امر نه تنها برای خود کودک مادر مشکلات جبرانناپذیری را به وجود میآورد بلکه احتمال سقط جنین، بدشکلی جمجمه و احتمال بسیاری از این بیمایها را برای خود کودک افزایش میدهد. همه افراد و کسانی که در حوزه علوم انسانی هستند باید این آگاهی و اغنا را در سیاستگذاران ایجاد کنند که زمان برای تغییرات مهم ایجاد شده و نباید از تغییر ایجاد کردن بترسیم.
انتهای پیام