جشنواره تجسمی فجر به دلیل آنچه پیشتر در گزارشهای ایسنا به آن اشاره شد، هنوز جایگاه قابل قبول خود را در بین هنرمندان بنام این عرصه به دست نیاورده و بسیاری از شرکتکنندگان آن را دانشجویانی تشکیل میدهند که به امید فردایی بهتر آثارشان را ارائه میدهند. با این حال دانشجویانی هم هستند که بهرغم تحصیل در رشته هنر، آشنایی چندانی با این جشنواره ندارند و حتی اینگونه عنوان میکنند که تاکنون عنوان جشنواره تجسمی فجر به گوششان نخورده است!
خبرنگار ایسنا که برای پرسش درباره جایگاه جشنواره تجسمی فجر به میان دانشجویان رشتههای هنرهای تجسمی در دانشگاه هنر و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفته است، با مواردی از این دست مواجه بوده؛ آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگوهاست.
شاید این روزها انتظار توجه به هنر خندهدار باشد
وارد حیاط دانشکده کاربردی دانشگاه هنر میشویم. یکی از دانشجویان رشته نقاشی در مقطع کارشناسی ارشد را میبینیم که روی نیمکت نشسته و در حال کار کردن با موبایل خود است. به او نزدیک میشویم و درباره جشنواره تجسمی فجر از او میپرسیم. با لبخند میگوید: «امسال در مقاطع زمانی مختلف به نمایشگاههای جشنواره تجسمی فجر سر زدم و خودم و دوستانم در جشنواره کار داشتیم. کارها به مراتب خوب بودند و نمیتوان گفت اثر خوبی بین آنها دیده نمیشد. اتفاقاً خیلی از کارها حتی فوقالعاده بودند ولی با این حال آثاری هم دیده میشد که اصلاً کیفیت نداشتند و مشخص بود که دانشجو پروژه درسی خود را در جشنواره ارائه داده است. به نظرم این امر به دلیل کم بودن شرکتکنندگان است به همین دلیل برگزارکنندگان جشنواره ترجیح میدهند فیلتر خاصی برای حضور در آن نگذارند و هر اثری را با هر کیفیتی ارائه دهند.»
او ادامه میدهد: «یکی از مشکلات عمده جشنواره تجسمی فجر ضعیف بودن اطلاعرسانی آن است. البته در دوره برگزاری جشنوارههای فجر تمامی توجهها به سمت جشنواره فیلم معطوف میشود و بیشتر برای این جشنواره اطلاعرسانی و تبلیغات میشود. البته حتی برای جشنواره موسیقی و مد و لباس فجر نیز بیلبوردهایی در سطح شهر دیده میشد اما خود من به شخصه چیزی برای جشنواره تجسمی فجر ندیدم. علت این امر توجه نداشتن به هنرهای تجسمی در ایران است انگار که هنر تنها برای موسیقیدانها یا اهالی سینماست و اصلاً توجهی به ما هنرمندان تجسمی نمیشود. پس طبیعی است که کارهای قوی در جشنوارهای مثل تجسمی فجر ارائه نشود و بازدیدکننده نداشته باشد.»
این دانشجو با بیان اینکه اطلاع رسانی و تبلیغات درست برای جشنواره تجسمی فجر میتواند تعداد بازدیدکنندگان آن و حضور هنرمندان در جشنواره را بهبود ببخشد، میگوید: «در چنین حالتی جشنواره تا حدودی بین مردم و هنرمندان جا میافتد و هنرمندان با آثار باکیفیتتری در جشنواره حضور پیدا میکنند. امسال چندین بار برای بازدید از کارها رفتم ولی هر بار نمایشگاهها خلوت بودند و خیلی کسی برای بازدید نرفته بود. اطلاع رسانی درست میتواند خانوادهها را به بازدید از جشنوارههای این چنینی بکشاند و باعث میشود هنر بهتر بین مردم جا بیفتد.»
او اضافه میکند: «چه ایرادی دارد که یک دانشجوی پزشکی به جشنوارهها و نمایشگاههای تجسمی سر بزند و از نزدیک با روند پیشروی هنر در ایران آشنا شود و آن را ببیند؟ هنر بخشی از زندگی ماست. شاید در شرایط حاضر انتظار توجه کردن به هنر چیز خندهداری باشد ولی چه میشود کرد؟ نمیتوان که هنر را به طور کلی کنار گذاشت. با آشنایی بیشتر مردم با هنر، منی که هنرمند هستم راحتتر در بین مردم پذیرفته میشوم و کمتر احساس سرخوردگی خواهم کرد.»
شرکت در جشنواره تجسمی دنگ و فنگ دارد
از این دانشجو فاصله میگیریم و به سمت چند دانشجوی طراحی لباس میرویم. از آنها درباره جشنواره تجسمی فجر سوال میکنیم. کمی فکر میکنند و با اکراه پاسخ میدهند: «نه. اصلاً این جشنواره را نمیشناسیم. درواقع بار اولی است که اسم آن را میشنویم. البته ما خیلی در جشنوارهها شرکت نمیکنیم چون فایده چندانی برایمان ندارد. ترجیح میدهیم در مزونها هنر خود را نشان دهیم و حتی از طریق آنها بهتر شناخته میشویم تا جشنوارههای دولتی.»
در ادامه از یک دانشجو ترم شش نقاشی سوال میکنیم. او لبخند میزند و میگوید: «بدم نمیآمد امسال در جشنواره شرکت کنم ولی اطلاعرسانی جشنواره درست نبود و شرایط شرکت در آن دنگ و فنگ داشت. به همین دلیل به طور کلی بیخیال شرکت در آن شدم. البته به همراه چند نفر از دوستانم از برخی نمایشگاهها دیدن کردیم و کیفیت کارها به مراتب بد نبود.»
از او سوال میکنیم که چرا سعی نمیکند در این جشنواره و یا جشنوارههای دیگر هنر و کار خود را نشان دهد؟ کمی مکث میکند و ادامه میدهد: «نمیدانم شاید تنبلی کردم. البته از طرفی شاید به دلیل خیلی معتبر نبودن جشنواره از خیرش گذشتم و آن را به فراموشی سپردم. بیشتر ترجیح میدهم در جشنوارههای معتبر شرکت داشته باشم.»
کمی فکر میکند و با خنده میگوید: «شاید سال دیگر در آن شرکت کنم و کاری را ارائه دهم.»
جشنواره تجسمی فجر چی هست؟!
با این دانشجو خداحافظی میکنیم و به سمت فرد دیگری که در حال نگاه کردن به چند برگه است میرویم. میگوید که دانشجوی ترم چهار مجسمهسازی است. میپرسیم که تا چه حد با جشنواره تجسمی فجر آشناست؟ جا میخورد و میگوید: «چی؟ جشنواره تجسمی فجر؟ چی هست اصلاً؟!»
پس از اینکه به او توضیح میدهیم که جشنواره تجسمی فجر چیست، از او درباره اینکه چرا سعی نمیکند جشنوارههای این چنینی را بشناسد و حالا یا حتی بعداً برایشان کار بفرستد؟ سوال میکنیم. پاسخ میدهد: «قبلا حتی قبل از اینکه به دانشگاه بیایم فعالیت داشتم و در جشنوارههای مختلف شرکت کرده بودم. ولی هر بار کارم رد میشد و دیگر ناامید شدم و ترجیح دادم که به خطر پارتی بازیهای جشنوارهها شرکت نکنم. ولی حالا با دوستم صحبت میکنم شاید سال دیگر در جشنواره تجسمی فجر شرکت کردیم.»
در ادامه به سمت عدهای دانشجوی طراحی پارچه و فرش میرویم. از آنها درباره جشنواره تجسمی فجر میپرسیم. این دانشجویان نیز کمی به هم نگاه میکنند و میگویند: «جشنواره را نمیشناسیم. اصلاً هیچی از رشته خودمان هم نمیدانیم چه برسد به جشنواره تجسمی فجر.»
جشنواره تجسمی فجر به رزومهمان کمکی نمیکند
کمی در حیاط دانشگاه هنر قدم میزنیم. جلوتر میرویم. دو دانشجوی صنایع دستی را میبینیم و از آنها درباره جشنواره تجسمی فجر سوال میکنیم. بیان میکنند: «جشنواره را میشناسیم و امسال نیز به چند نمایشگاه سر زدیم. ولی شرکت در این جشنواره هیچگاه جزو اولویتهایمان نبوده و ترجیح میدهیم در برنامههای دانشگاه و یا جشنوارههای بینالمللی حضور داشته باشیم چون معتبرتر هستند. البته تا آنجا که ما تحقیق کردهایم حضور در جشنواره تجسمی فجر تأثیری در رزومهمان نخواهد داشت و به ما کمکی نخواهد کرد حتی اگر در آن برگزیده شویم.»
از این دانشجویان نیز فاصله میگیریم و به سمت دانشجویان دیگری میرویم. از چند نفر که دانشجوی ترم چهار رشته طراحی پارچه و فرش هستند سوال میکنیم. با تعجب به یک دیگر نگاه میکنند و میگویند که جشنواره تسجمی فجر را نمیشناسند. از آنها سوال میکنیم که چراکه به دنبال شرکت در جشنوارهها نیستند؟ یکی از آنها با خنده میگوید: «من که اصلاً وقت نمیکنم.»
دانشجوی دیگری میگوید: «هنوز آنقدر در رشته خود قوی نیستیم که بخواهیم در جشنوارهها شرکت کنیم.»
با این حال یکی دیگر از دانشجویان میگوید: «شاید هم تنبلی میکنیم. ولی انگار تلاش برای حضور در این جشنوارهها خیلی هم بد نباشد.»
اسم جشنواره تجسمی فجر آشناست
به سمت خروجی دانشگاه میرویم که دو دانشجوی ترم شش عکاسی که با کمی فاصله از هم ایستادهاند را میبینیم. از یکی از آنها درباره جشنواره سوال میپرسیم، میگوید که تا به حال از جشنواره چیزی نشنیده و بهتر است که از دوستش سوال کنیم. فاصله میگیرد. از دانشجوی دیگر میپرسیم. میگوید: «چی؟! جشنواره تجسمی فجر؟ چقدر اسم آن آشناست. شاید قبلاً شرکت کرده باشم. چون به جشنوارههای زیادی رفتهام. ولی حتماً این جشنواره به خوبی اطلاعرسانی نمیکند و معتبر نیست که من چیزی درباره آن نشنیدهام.»
در جشنواره تجسمی فجر خبری نیست
از دانشگاه هنر خارج میشویم و به سمت دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران میرویم. وارد محوطه دانشگاه میشویم. از چند دانشجوی رشته نقاشی درباره جشنواره سوال میکنیم. یکی از آنها میگوید: «خیلی چیزی درباره جشنواره نمیدانم، تنها در این حد که سال گذشته هم برگزار شد و چند نفر از دوستانم برای بازدید رفته بودند.»
برخی از این دانشجویان بیان میکنند که تنها اسم جشنواره را شنیدهاند و تا به حال رغبتی برای بازدید از آثار و یا شرکت در آن نداشتهاند.
در این بین یکی از دانشجویان میگوید: «کم و بیش با جشنواره تجسمی فجر آشنا هستم ولی تا به حال برای بازدید از آثار نرفتهام؛ البته برخی از دوستانم در جشنواره شرکت کردهاند و برایم عکس کارهایشان را ارسال کردهاند.»
از این دانشجویان نیز فاصله میگیریم و به سمت چند دانشجوی ترم پنج رشته معماری میرویم. از آنها درباره جشنواره فجر میپرسیم. با لبخند بیان میکنند: «تا به حال اسم آن را هم نشنیدهایم و حتی استادانمان خبر خاصی از جشنواره به ما ندادهاند. پس حتماً اتفاق خاصی در آن نمیافتد و چیزی برای ارائه ندارد که ما چیزی از آن نشنیدهایم.»
به سمت کارگاه دانشجویان رشته مجسمهسازی میرویم. تعدادی از آنها را میبینیم که به روی نیمکت نشسته و در حال صحبت با یکدیگر هستند. از آنها درباره جشنواره تجسمی فجر میپرسیم. بیان میکنند که جشنواره را میشناسند. یکی از آنها میگوید: «چند سال پیش در جشنواره شرکت کردم ولی به دلیل اینکه سیاستها و اصول جشنواره کاملاً سلیقهای است و در آن فضا را باز نمیگذارند، ترجیح دادم دیگر در اینگونه جشنوارهها حضوری نداشته باشم.»
یکی دیگر از این دانشجویان بیان میکند: «این جشنواره اعتبار خاصی ندارد وگرنه ما بدمان نمیآید در جشنوارهها شرکت کنیم و خودمان را نشان دهیم. خود من چند وقت پیش در نمایشگاه «دو واحد مجسمهسازی» شرکت کردم ولی علاقهای به شرکت در جشنواره تجسمی فجر ندارم.»
دانشجو دیگری میگوید: «در این جشنواره همه چیز وابسته به دولت است. بهتر است کمی فضا را بازتر بگذارند تا شرایط آن بهتر شود.»
انتهای پیام