به گزارش ایسنا، روزنامه الاهرام مصر در یادداشتی به قلم تیفین مسعد با عنوان "آنچه پس از کنفرانس ورشو تغییر کرد و آنچه تغییر نکرد" نوشت:
کنفرانس موسوم به "کنفرانس تقویت آینده صلح و امنیت در خاورمیانه" پانزدهم فوریه (26 بهمنماه) به کار خود پایان داد. نمایندگان تقریبا 60 کشور جهان در این کنفرانس حضور یافتند. هیات آمریکایی در بالاترین سطح و بیشترین تعداد شرکت کرد و همین امر نشان داد که دعوت شکل گرفته اساسا یک دعوت آمریکایی بوده است.
معاون رییس جمهور آمریکا و وزیر خارجه وی و مشاورش (دامادش) و فرستادهاش در زمینهی فرآیند صلح به همراه شماری از معاونان و دستیاران ترامپ شرکت داشتند. از سوی اسرائیل نخست وزیرش بنیامین نتانیاهو و به نمایندگی از سوی کشورهای عربی وزیران خارجهشان حضور داشتند و برخی از مهمترین کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان در سطح پایینی شرکت کردند و وزیران خارجه این دو کشور حضور نداشتند و وزیر خارجه انگلیس تصمیم گرفت در واپسین لحظات در آن حضور شود و اعلام کرد آمده تا ریاست جلسهای در مور یمن را برعهده بگیرد.
وزیر خارجه اتحادیه اروپا نیز به دلیل "برنامههای کاری" غایب بود. روسیه نیز که یکی از مهمترین پروندههای کنفرانس یعنی پرونده سوریه را در اختیار دارد، حاضر به مشارکت نشد و تشکیلات خودگردان فلسطین نیز به عنوان طرف اصلی کشمکش با اسرائیل کنفرانس را تحریم کرد.
این تناقض شکل گرفته از نظر سطح شرکتکنندگان ما را در همان لحظه اول در جریان اختلاف شکل گرفته در مورد کنفرانس قرار میدهد که گفته میشد هدف از آن "تقویت آینده صلح و امنیت در خاورمیانه است." البته سطح مقامات شرکتکننده تنها شاخص تناقض شکل گرفته در دیدگاههای مطرح شده در مورد کنفرانس نیست بلکه دستور کار نشست نیز از تمرکز یافتن علیه ایران تغییر یافت و بر تعداد بسیاری از مسائل تمرکز یافت که از نظر اهمیت این شاخص دست کمی از شاخص قبلی ندارد.
کاملا بدیهی است کنفرانس دو روزه و یا کمتر از آن محال است بتواند به طور جدی مسائل پیچیده مربوط به سوریه و یمن و طرح "صلح" با اسرائیل و نبرد در فضای مجازی و تسلیحات کشتار جمعی را مورد بحث و بررسی قرار دهد، اما سومین شاخص به موضعگیری خود لهستان به عنوان میزبان کنفرانس مربوط میشود. با آنکه همه میدانند که کنفرانس هدفی جز صفبندی در مقابل ایران ندارد و سایر موارد یاد شده درواقع هدف از آن تحریف افکار عمومی است.
معاون وزیر خارجه لهستان در سفر خود به تهران در اواسط ماه گذشته میلادی تاکید کرد که این کنفرانس در صدد مخالفت با ایران نیست و سرکنسول لهستان در نیویورک نیز گفت کشورش هیچ گاه مدعی نشده ایران عامل تهدیدی علیه آن به شمار میرود.
در اینجا میخواهیم به آنچه که پس از کنفرانس تغییر کرده و آنچه تغییر نکرده بپردازیم و بگوییم: اگر هدف از برگزاری کنفرانس پیریزی ائتلاف نظامی علیه ایران بود، باید بگوییم چنین هدفی تحقق نیافته است. به طور بسیار خلاصه باید گفت برخی از شرکتکنندگان مخالف رویارویی نظامی با ایران هستند. اگر کشورهای اروپایی میخواستند وارد این رویارویی شوند قبل از کنفرانس هیچگاه درصدد دستیابی به یک مکانیزم مالی جهت نجات اقتصاد ایران و دور زدن تحریمهای آمریکا بر نمیآمدند.
نتانیاهو خود میداند که این هدف تحقق نیافته است و به همین دلیل نتانیاهو فورا پس از نوشتن توئیتی در مدح و ستایش دیدار خود با نمایندگان شماری از کشورهای عربی به منظور تقویت مصلحت مشترک دو طرف در زمینه "جنگ با ایران" اصطلاحات به کار رفته دراین توییت را تغییر داد و اصطلاح "مبارزه با ایران" را جایگزین "نبرد با ایران" کرد، زیرا در این کنفرانس نه توافقی در زمینه نبرد با ایران صورت گرفت و نه کسی به نتانیاهو اختیار داد تا به نمایندگی از سوی کشورهای عربی از جنگ با ایران سخن به میان آورد.
علاوه بر همه اینها موضوع انزوای ایران بیش از اندازه بزرگنمایی شده است، زیرا همزمان با برگزاری ورشو نشست سهجانبه روسیه، ایران و ترکیه در سوچی جهت بررسی بحران سوریه برگزار شد و این همان پیامی است که روسیه با این اقدام میخواست ارائه دهد.
البته موارد یاد شده بدین معنا نیست که پس از این کنفرانس هیچ تغییری روی نداده است زیرا صرف نشستن با اسرائیل جهت سخن گفتن در مورد خطر نفوذ ایران در منطقه یا به گفته وزیر خارجه آمریکا "جاهای سهگانه یعنی حوثیها، حماس و حزبالله" در بردارنده یک نوع تغییر است، زیرا این موضوع در راستای تغییر یافتن منابع تهدیدکننده امنیت ملی جهان عرب شکل گرفت و میخواهد ایران را به جای اسرئیل در مقدمه منابع یاد شده قرار دهد و این همان چیزی است که نتانیاهو به آن اشاره کرد و گفت: "مراسم شامی که در روز اول برخی از کشورهای عرب را با اسرائیل گردهم آورد" یک اقدام تاریخی " به شمار میرود و این همان برگ برنده است که نتانیاهو در انتخابات قریبالوقوع اسرائیل از آن بهره خواهد برد.
در مورد رابطه آمریکا و روسیه باید گفت هر چند این رابطه به دلیل معاهده موشکهای هستهای و اختلاف موضع دو کشور در مورد ایران و سایر مسائل منطقه بحران زده است، اما در طی کنفرانس و در حاشیه آن ما مشاهده کردیم که وزیر خارجه آمریکا طی اظهارات روشن و واضحی به این بحران علیه روسیه شدت بخشید و از آن مهمتر اینکه ما یک پمپئو با همتای لهستانی خود طرحهای تقویت حضور نظامیان آمریکایی در لهستان را بررسی کرد و این همان موضوعی است که لهستان با حساسیت بسیار با آن برخورد میکند. این بدان معناست که تنش جدیدی در راه است که بر پیچیدگیهای رابطه میان آمریکا و روسیه خواهد افزود.
بار دیگر باید یادآور شد که مشکلات جهان عرب با ائتلافهای نظامی حل نمیشود و صلح و امنیت که کنفرانس ورشو آنها را عنوان دستور کار خود انتخاب کرد، تحقق نخواهند یافت مگر آنکه یک دیدگاه فراگیری در مورد طرحهای نیروهای سهگانه منطقه یعنی اسرائیل، ایران و ترکیه فراهم شود. ما منتظریم تا جهان عرب یک طرح مشترک براساس منافع کشورهای خود ارائه دهد.
انتهای پیام