آزادی و جوانان؛ تأملی بر نکات کلیدی بیانیه رهبری

۹ بار اشاره به واژه «آزادی» از نکات قابل تأمل بیانیه مقام معظم رهبری است و این تعریف از آزادی اجتماعی: «حق تصمیم گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه افراد جامعه».

به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: بیانیۀ راهبردی رهبری در آغاز چهل و یکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حاوی نکات فراوانی است اما برای این نویسنده بیش از همه ۹ بار اشاره به واژه «آزادی» یا «آزاد» در این متن اهمیت دارد و در شگفتم که چرا غالب رسانه‌های مکتوب از این بخش غفلت کردند.
کافی است در ادبیات اصول گرایی که بیشترین داعیه را در ترویج گفتمان رهبری دارند و در دو دهۀ اخیر تأمل کنیم تا دریابیم شماری از چهره‌های شاخص آنان، حتی در لفظ هم از این اصطلاح پرهیز می‌کنند. بگذریم از اینکه گاه در مذمت آن سخن می‌گویند.
در این متن اما واژه «آزادی» مقدم بر اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری آمده و شاید گفته شود این مفاهیم به ترتیب اولویت و اهمیت چیده نشده‌اند.
تعبیر «آزادی اجتماعی» هم به نظر تازه می‌آید و این تعریف برای آن ارائه شده است: «حق تصمیم گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه افراد جامعه».
ممکن است برخی بر این نویسنده خرده بگیرند که در عمل هم این اتفاق می‌افتد یا نه اما در نظر داشته باشید وقتی در عالی‌ترین سطح تأکید می‌شود بر همین پایه و از این پس می‌توان پاره‌ای از رویکردها -فی‌المثل نظارت استصوابی در انتخابات- را ارزیابی کرد و از شورای نگهبان پرسید آیا حق تصمیم گیری و عمل کردن (انتخاب گزینه مورد نظر) سلب یا محدود نشده است؟
در بندی دیگر بر «مشارکت مردمی در موضوعات سیاسی به ویژه انتخابات» تأکید شده و پرسش پیش‌گفته از نهاد ناظر بر انتخابات را بر این اساس هم می‌توان تکرار کرد.
باز به «آزادی» باز می‌گردم. چندی است که در ستایش آزادی از زبان چهره‌های شاخص اصول گرایی خاصه بخش رادیکال آن نمی‌شنویم و اگر همراه طعن و لعن نباشد با تفاسیری از این دست است که مراد، «آزادی از» قیود فرهنگ غربی یا دنیای مادی است نه آن «آزادی» که با انقلاب فرانسه وارد ادبیات سیاسی جهان شد و یکی از سه شعار اصلی انقلاب اسلامی در ایران بود.
خوش‌بختانه در این متن تعریف پیش گفته از «آزادی» ارائه شده و جای تفسیر باقی نگذاشته است. از آزادی از تحمیل و زورگویی قدرت‌های سلطه‌گر جهان نیز البته سخن گفته شده اما به آن بسنده نشده و به «آزادی اجتماعی» به شرحی که آمد نیز پرداخته‌اند. یگانه قیدی که آمده این است که این آزادی نباید در تقابل با اخلاق، قانون، ارزش‌های الهی و حقوق عمومی باشد و این چهار نیز به شکلی در قانون اساسی آمده و فراتر از برخی دایره‌های تنگ است که در برخی گفتارها و تحلیل‌ها به تکرار خوانده یا شنیده بودیم.
به همین خاطر انتظار زیادی نیست که صداوسیما به قرائت متن بسنده نکند و پرداختن به مقولۀ آزادی و مشخصاً «آزادی اجتماعی» را نصب العین خود قرار دهد.
از کلمات بسیار تکرار شدۀ دیگر در این متن البته «جوانان» است و جای شگفتی هم ندارد چون خطاب اصلی آن نیز جوانان اند. اشاره به جمعیت جوان و در واقع متولدین بعد از انقلاب با عدد و رقم اما تازه است: «‌۳۶ میلیون نفر در سنین میانۀ ۱۵ تا ۴۰ سالگی اند.»
یعنی به اندازه کل جمعیت ایران در زمان انقلاب ۵۷ جمعیت متولد بعد از انقلاب در سن تصمیم‌گیری و انتخاب داریم و اگر در نظر بگیریم بخشی از جمعیتی که انقلاب اسلامی را درک کردند در طول این ۴۰ سال از دنیا رفته‌اند و به آن ۳۶ میلیون نفر جمعیت زیر ۱۵ سال را نیز اضافه کنیم به این نتیجه می رسیم که اکثریت جمعیت کنونی کشور یا در زمان انقلاب، نبوده‌اند یا کودک بوده‌اند و بی‌سبب نیست که رسانه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان امسال این همه به پخش مستندهای انقلاب اهتمام نشان دادند.
نسلی پای این برنامه‌ها نشست که انقلاب را ندیده بود و تنها در کتاب‌های درسی برای اخذ نمره خوانده بود و از صداوسیما هم چنین فیلم‌هایی پخش نشده بود و حالا با این تصاویر روبه رو شده‌اند.
سرمایه گذاری اصلی بر روی این جمعیت عظیم است که بخشی از آن همان جوانان انقلابی‌اند که ستایش می‌شوند و بخش دیگر جوانانی که به سبک زندگی متفاوتی ابراز علاقه می‌کنند و الزاماً هم تضادی با حاکمیت سیاسی ندارند ولی جلوه‌های مورد انتظار را رعایت نمی‌کنند.
اینکه آیت‌الله خامنه‌ای این جمعیت جوان را تفکیک نکرده و از «کُل» ی به نام ۳۶ میلیون ایرانی ۱۵ تا ۴۰ ساله و مشخصاً ۱۴ میلیون تحصیل کرده یاد کرده‌اند و برای واژۀ جوان، صفات و قیود دیگر نیاورده‌اند قابل توجه است:
«باید با همت و هوشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان و فعالان جوان شانه‌های خود را زیر بار مسؤولیت دهند». شاید گفته شود در ادامه «نگاه انقلابی و روحیه جهادی» آمده است. آری، اما مخاطبان کلیت جوانان هستند.
کوتاه اینکه جامعه را چند پاره نکنیم و به تنوع و رقابت بها دهیم. مراد ثقفی – متفکر معاصر- در گفت و گویی که به تازگی از او منتشر شده می‌گوید: هیچ انقلابی علیه یک جمهوری شکل نمی‌گیرد. هر چه دُز جمهوریت بالا رود دوام نظام هم تضمین می‌شود و هر چه از غلظت جمهوریت با تشدید نظارت استصوابی یا کاهش آزادی کاسته شود تهدیدات جدی تر می‌شوند.
هر که می‌تواند حسب سلیقه و علاقه خود پیام مورد نظر را از این بیانیه برداشت کند و معلوم است که وجوه انقلابی و سازش ناپذیری آن می چربد اما به عنوان یک ناظر حق دارم بیش از مفاهیم دیگر مجذوب «آزادی» شوم و به استناد آن مطالبه کنیم.
ممکن است برخی در انتقاد به عرصه‌های واقعی اشاره کنند. این گفتار اما نه کلیشه‌ای است نه رسمی و نه یک سویه. نه سفارشی. تنها برای این یادآوری است که کافی است ادبیات این متن با ادبیات برخی از مدعی‌ترین مدعیان پیروی از رهبری مقایسه شود تا بدانیم اشاره و یادآوری برخی مفاهیم تا چه اندازه اهمیت دارد و قابل ارجاع است.

یادمان باشد یکی از موانع گفت‌وگوهای انتقادی میان بخش‌های اصلی و رسمی قدرت با منتقدان در سال‌های اخیر ادبیات متفاوت بوده حال آنکه برخی مفاهیم مشترک، مجال گفت‌وگو می‌دهد و ما بیش از هر مقوله دیگر به گفت‌وگو نیاز داریم.

انتهای پیام

  • جمعه/ ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ / ۱۲:۳۶
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 97112613401
  • خبرنگار : 71357