به گزارش ایسنا، تیم ملی فوتبال ایران با شکست برابر ژاپن از جام ملتهای آسیا کنار رفت. حذف از جام ملتها پایانی بود بر رویاهای بیپایان فوتبال دوستان ایرانی. در حالی که در طی ۵ سال متوالی تیم ملی ایران با کیروش بر ردهبندی فیفا به عنوان ملاک عملکرد خوب خود تکیه زده بود، در اولین بازی حساس تیم ملی، در جام ملتها شکست خورد.
مربی که آنقدر از قهرمانی تیمش و عملکرد خودش مطمئن بود که وسط بازیها بیانیه میداد و به هر کسی که دلش میخواست میتاخت. اما واقعیت این است که پایان تلخ کارلوس کیروش نیز به دست خودش رقم خورد. هیچکس به اندازه او در این ناکامی و حاشیههای پس از آن مستقیم نقش نداشت.
متأسفانه در طی سالیان اخیر او در فرصتهای مختلف هر کاری کرد که هواداران پرسپولیس که بعد از هر برد دلشان میخواست متحد باشند را دشمن تیم ملی و شخص خودش کرد. از بازیکنانی چون جلال حسینی و قوچاننژاد چشم پوشید و شاید هم نخواست لیگ فوتبال ایران را خوب ببیند.
نباید فراموش کرد، ۸ سال حضور کیروش در فوتبال ایران با همه تلخی و شیرینیهایش بیش از هر کس، برای خود این مربی پرتغالی خوب و لذتبخش بود. فوتبال ایران در این سالها با تیمهای قدرتمند آسیا کمتر بازی داشت. تیمهایی چون ژاپن، استرالیا و عربستان تیمهایی بودند که در این سالها تیم ملی ایران کمترین بازی را با آنها داشت. دیدار با ژاپن در نیمه نهایی جام ملتهای ۲۰۱۹ دومین بازی ایران با ژاپن در این ۸ سال بود. ۸ سال یک مربی روی نیمکت ایران نشست و در این مدت ژاپن چند مربی به خود دید اما در این سالها که چیزی جز ثبات در تیم ملی ایران ندیدیم، فوتبال ایران تغییر چندانی نکرد. فوتبالی خشن و دفاعی و کم تحرک.
* رفتار عصبی بازیکنان
به نظر میرسید این رفتار عصبی توأم با خشونت بازیکنان به دلیل رفتارهای کارلوس کی روش بود که به این بازیکنان تزریق شده بود. جدی گرفتن هر بازی چیز خوبی است ولی درگیری و کتک کاری بازیکنان بعد از بازی با ژاپن یا حتی در بازی دوستانه در تهران، بازی با قطر در تهران و کره در انتخابی جام ملتها، حاشیههایی بود که نمیتوان به راحتی از آن گذشت.
جای دوری نرویم. در همین بازی با یمن، ویتنام، عراق بارها شاهد اعتراض بی موقع و بیش از حد بازیکنان بودیم. بعید نبود اگر دقیقه یک تیم ملی از عمان عقب میماند، میتوانست به بازی برگردد. چه دلیل داشت بازیکن این همه به داور مسابقه اعتراض کنند. بالاخره در بازی با ژاپن چوب این اشتباه را خوردیم. سرمربی تیم ملی به چه دلیل در کوران جام ملتها بیانیه میدهد؟ چه نظارتی روی رفتار او شده است؟ اصلاً کسی جرأت داشت رفتار او را مدیریت کند؟
* شایسته محوری به جای خصومت
در این سالها کیروش مدام از میراثی ماندگار برای ایران صحبت کرد، از کاستیها گلایه کرد، ولی از ۱۷ روز اردو در بهترین کمپ دنیا یعنی اسپایر نگفت. از اخلاق بد و فضای مسمومی که به فوتبال ایران تزریق کرد، نگفت. از خصومت و دشمنی که بین هواداران فوتبال و مدیران ورزش ایجاد کرد، نگفت. از تحقیرهایی که به بازیکنان داخلی و لیگ روا داشت حرفی نزد. میراث کیروش اگر هم میراث ساختاری برای تیم ملی فوتبال باشد قطعاً میراث کینه و بغضها در بین اهالی فوتبال هم بود.
همین تیم ملی ژاپن بازیکنانی چون کاگاوا در دورتموند که بازیکن سابق یونایتد است و اوکازاکی با تجربه را به تیم دعوت نکرد، آن هم به این دلیل که این بازیکنان در تیمهای خودشان بازی نمیکنند. در این بین با احترام برای کنعانی زادگان، مدافعان بهتری از او در فوتبال ایران بودند که به تیم ملی دعوت نشدند. بازیکنانی چون قوچان نژاد، جلال حسینی و خیلیهای دیگر میتوانستند در این جام به میدان بروند. آقای گل لیگ ایران جایی در تیم ملی نداشت. بازیکنانی که در لیگ میدرخشند چه راهی دیگر برای دعوت شدن به تیم ملی دارند؟
کارشناسان باید واکاوی کنند چرا علیرضا جهانبخش بازیکن تکنیکی، سامان قدوس پدیده چند هفته اخیر لیگ فرانسه در تیم ملی انتظارات را برآورده نکردند و احسان حاج صفی که تخصص بازی در چپ را دارد به مرکز زمین میآید و بازی میکند. چرا اینقدر تیم ملی به پرتاب اوت تاکید داشت. چرا کار تکنیکی و تمرینی بعد از ۸ سال در تیم ملی ندیدیم.
شاید آقای مربی! کارهای مهمتری در این ۸ سال داشته است. آن هم پاسخ به هر نقد و اظهارنظری که متوجه او شده است. واقعاً وظیفه یک مربی پاسخ دادن به منتقدان آن هم با بدترین ادبیات است؟
* این همه هزینه، چه دستاوردی حاصل شد؟
در طول این ۸ سال بیش از ۲۳ میلیون دلار برای کارلوس کیروش هزینه شد. برای برد در هر بازی دوستانه و حتی مساوی پاداشهای به موقع داده شد و هزینه مالی زیادی آن هم در شرایط سخت اقتصادی برای این مربی هزینه شد، با این حال چه دستاوردی جز بردن تیمهای درجه دوم آسیا به دست آمد.
شاید مخالفان این ایده موفقیت ایران در صعود دو دوره به جام جهانی با کیروش را نکته مثبت کاری او بدانند اما واقعاً صعود به جام جهانی را نمیتوان دستاورد موفقیت آمیزی برای کارنامه فوتبال ایران قلمداد کرد. کیروش با فوتبال ایران نمیتواند به دلیل صعود به جام جهانی به این رزومه افتخار کند. چراکه برانکو، ویرا، حشمت مهاجرانی هم توانستند این کار را انجام دهند، شاید در شرایط سختتر و بدتر از کیروش.
* نداشتن بازی دوستانه خوب
معلوم نیست تلاش برای حفظ کردن جایگاه ایران در رده بندی فیفا است یا ناتوانی فدراسیون و یا هر دو که تلاشی برای بازیهای دوستانه خوب صورت نگرفت. انگار تیم ملی عادت نداشت با تیمی بازی کند که گل بخورد و تلاش کند به این تیم گل بزند و در چنین شرایطی بعد از خوردن یک گل شیرازه تیم از هم میپاشید. تیم ملی بعد از خوردن گل اول به گونهای بازی میکرد که انگار با ۵ گل از حریف خود عقب است. درست مثل بوسنی ۲۰۱۴ و حالا ژاپن ۲۰۱۹. فدراسیون فوتبال ایران در این زمینه کوتاهی بزرگی کرد و نتوانست حریفان خوبی را برای بازی دوستانه با ایران دعوت کند.
اما شاید در ورای همه این حرفها، واقعیت تلخ این روزهای فوتبال ایران این باشد که این همه دلارها و سرمایهای که در هشت سال گذشته به پای تیم ملی و کیروش ریخته شد هیچ دستاورد ملموسی برای فوتبال ایران حاصل نشد.
امید است که فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش در برنامه ریزی آینده برای انتخاب سرمربی تیم ملی راهی را در پیش بگیرد که در پی آن بتوان موفقیت برای فوتبال ملی و عبور از "نشدهها" را محقق کرد.
انتهای پیام