چیزی که ادبیات را خانه‌نشین می‌کند

عباسعلی وفایی با اشاره به کاربردی نبودن رشته ادبیات با روش‌های فعلی که منجر به بی‌کاری دانشجویان آن می‌شود، می‌گوید: این رشته باید از این حالتی که جنبه محفوظاتی و تئوری دارد فاصله بگیرد. امروزه هیچ رشته‌ای نباید خالی از این لطف باشد که در جامعه مورد بهره‌برداری قرار گیرد، پس باید جنبه‌های کاربردی و کارکردی پیدا کند.

این عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره میزان علاقه‌مندی دانشجویان، خصوصا دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: اگر بخواهیم مقایسه‌ای به‌ نسبت گذشته داشته باشیم باید گفت بنا بر دلایل مختلفی این علاقه‌مندی فروکش کرده است. ضمن این‌که جایگاه رشته زبان و ادبیات فارسی در بین رشته‌های دانشگاهی نسبتا تنزل پیدا کرده، که این به انگیزه ورود دانشجویان به این رشته و شغل آینده‌شان برمی‌گردد.

او افزود: امروزه کسی که در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ‌التحصیل می‌شود نمی‌تواند شغلی به دست بیاورد، که همین انگیزه  ورود نخبگان را به این رشته کمتر می‌کند و ممکن است جزء الویت‌های آخر آن‌ها رشته ادبیات باشد که این صورت نازیبایی دارد. اما برخی رشته‌های علوم انسانی همچنان مورد توجه هستند و انگیزه ورود بچه‌ها به آن‌ها بیشتر و بالطبع به ادبیات کمتر است.

وفایی با بیان این‌که زبان و ادبیات فارسی روزگار بدحالی دارد، گفت: به نظر می‌آید که خیلی برنامه‌ریزی خوبی برای این رشته نشده درحالی‌که برنامه‌های خوبی می‌شد انجام داد. کسانی هم که به رشته ادبیات فارسی می‌آیند بی‌انگیزه هستند و علاقه‌ای ندارند. به‌طور کلی، نسبت به گذشته تعداد کسانی که با علاقه و انگیزه خاصی به این رشته بیایند و به معنای واقعی دانشجوی ادبیات فارسی باشند و تحقیق و پژوهش کنند و مطالعات دامنه‌داری داشته باشند خیلی کم‌تر شده که متاسفانه این مسئله خیلی صورت زیبایی برای زبان و ادبیات تاریخی ما نیست. 

این استاد دانشگاه همچنین به کاربردی نبودن رشته زبان و ادبیات فارسی با شیوه‌های فعلی اشاره کرد و ادامه داد: به‌خاطر همین کاربردی و مهارتی نبودن است که می‌بینیم بسیاری از فارغ‌التحصیلان رشته‌های دیگر به میدان ادبیات فارسی وارد می‌شوند و ادعایی هم دارند و خود را صاحب‌نظر می‌دانند. اگر بخواهیم رشته ادبیات فارسی را نجات دهیم باید این مسائل را حل کنیم که البته باید نجات دهیم، چون اگر نجات ندهیم زبان‌مان را نجات نمی‌دهیم. هیچ کشوری نیست که افراد خوش‌فکر در زبان ملی‌شان تحصیل نکنند. همچنین اول زمینه جذب آن‌ها در کار را هم باید فراهم کنیم.

عباسعلی وفایی با اشاره به پیشنهاد خود مبنی بر تشکیل کانون ویراستاران، بیان کرد: در حال حاضر چقدر انجمن‌ها و کانون‌های مختلف در کشور داریم؛ همانند کانون حساب‌رسان که فقط کسانی وارد آن می‌شوند که تحصیلات مرتبط دارند. اگر ما با توجه به غلط‌هایی که امروزه در کتاب‌ها و مطبوعات داریم و هیچ متولی‌ای هم برای صیانت از رسم‌الخط وجود ندارد، یک کانون ویراستاران در کشور داشته باشیم که متخصصانی بر این موارد نظارت کنند، آن‌وقت باز هم رشته زبان و ادبیات فارسی دغدغه کار خواهد داشت؟

او در ادامه در پاسخ به سوالی درباره وضعیت کتاب‌های ادبیات فارسی در دانشگاه، گفت: کتاب‌های تخصصی یک مقدار وابسته به استاد است، که البته درستش هم همین است. ادبیات آن‌قدر دامنه درازی دارد که محدود کردن آن اصلا کار درست و دقیقی نیست. در خصوص فارسی عمومی، باید به این توجه کرد که خیلی از کتاب‌ها جنبه بازاری دارند. با مطالعه‌ای که چند سال پیش انجام شد قریب ۵۰۰ کتاب فارسی عمومی و با برخی روایت‌ها ۷۰۰ کتاب فارسی برای دانشگاه تدوین شده که این آفت بزرگی است؛ یعنی هر کس در دانشگاهی درس می‌دهد، اگر به ازای هر ساعت تدریس ۱۰ هزار تومان حق‌التدریس بگیرد که در طول ترم شاید حتی به ۵۰۰ هزار تومان هم نرسد، با تالیف کتاب چندبرابر آن را دریافت می‌کند.

وفایی در پایان بیان کرد: الان در اغلب دانشگاه‌ها استادان کتاب دارند و همان را تدریس می‌کنند و درآمد مالی هم از آن‌ کتاب‌ها دارند. این آفتی است که برخی بچه‌ها را بیشتر زده می‌کند چون مطالبی را می‌خوانند که تکراری است یا قبلا خوانده‌اند و مطالب این کتاب‌ها خیلی برای بچه‌ها لطفی ندارد. به علاوه جنبه مهارتی هم در این کتاب‌ها ضعیف است و روش‌های نوین را هم کمتر مشاهده می‌کنیم. همچنین این‌که متاسفانه درس فارسی عمومی را در بسیاری از موارد حتی در دانشگاه‌های مادر، استادان صاحب‌نام و باتجربه تدریس نمی‌کنند و درس فارسی عمومی را اغلب به فارغ‌التحصیلان و تازه‌کاران می‌دهند؛ اما چه اشکالی دارد که یک استاد مطرح سر کلاس دانشجویان مهندسی برود و فارسی عمومی درس بدهد؟

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۳ بهمن ۱۳۹۷ / ۰۱:۲۲
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 97110201340
  • خبرنگار : 71626