این مدرس دانشگاه در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: متاسفانه در حال حاضر در مدارس جو مسمومی به خاطر کنکور برای همه درسها و خصوصا برای درسهایی مثل ادبیات به وجود آمده است. بچهها اصلا ادبیات نمیخوانند و از آن لذتی نمیبرند و فقط به دنبال تست زدن هستند. لذت این درسها از بچهها گرفته شده است. حالا در دانشگاه، ما میخواهیم به بچهها بگوییم ادبیات فقط نکاتی نیست که بتوانند با آن چند تست بزنند و میتوانند از منظر اندیشه به آن نگاه کنند. البته که همیشه افراد علاقهمند به ادبیات در کلاسها بودهاند و حتی بعضا به ادبیات تغییر رشته دادهاند اما اینها موارد نادری هستند که از قبل زمینه داشتهاند. ما اگر بتوانیم به بچهها یاد بدهیم که یک نامه اداری بتوانند بنویسند کلی هنر کردهایم.
او درباره میزان امیدواریاش به دانشجویانی که در کلاسهایش هستند برای اینکه دنبالکنندگان ادبیات یا نویسنده و پژوهشگر ادبی بشوند، گفت: ممکن است احتمال این اتفاق، ۲۵ صدم درصد باشد. هدف فارسی عمومی این است که آخرین حلقه اتصال یک دانشجو با زبان مادریاش باشد تا او مجددا یکسری متون را ببیند و با ادبیات معاصر هم آشنا شود. بنابراین خروجی این درس نمیتواند دانشجویانی که پژوهشگر ادبی یا نویسنده بشوند، باشد. ما اصلا چیزی فراتر از ادبیات دبیرستان نمیتوانیم به بچهها بگوییم. فقط مقداری ادبیات را دانشگاهی میکنیم و از منظر اندیشه یکبار دیگر آثار کهن را به بچهها میگوییم.
واردی با بیان اینکه علاقه دانشجویان به درس ادبیات نسبتا خوب است، اظهار کرد: در درسهای عمومی برای ایجاد علاقهمندی نسبت به درس، خود استاد خیلی مهم است. البته بعضیها معتقدند که متن درسی حرف اول را میزند اما به نظر من استاد خیلی مهم است و میتواند از یک متن بد، کلاس خیلی خوبی بسازد. بنابراین خود استاد، تفکرات و شخصیت او و اینکه بتواند برای دانشجوی غیرادبیات نکات جذابی بگوید اهمیت دارد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز درباره کتابهای درسی ادبیات و اثرات یکسان نبودن آن در دانشگاهها، گفت: در همه دانشگاهها، در هفت، هشت سال اخیر میتوان گفت که به طور متوسط ۱۴ کتاب فارسی عمومی وجود داشته و تدریس شده است که همه اینها جنگی از متون ادبی و بستر خوبی برای تدریس هستند و هیچ نیازی نیست متنی که تدریس میشود همهجا یکسان باشد. گاهی خوب است توفیق یک متن را در جاهای مختلف ببینیم و بهتر است که یکسان نباشد و خود دانشگاهها قدرت تصمیمگیری داشته باشند. اگر یک دانشگاه تشخیص بدهد یک متن یا یک کتاب قرار است تدریس بشود، هیچ اشکالی ندارد و هیچ لزومی ندارد که همه جای کشور یک کتاب یکسان تدریس شود.
واردی ادامه داد: الان ما در اینجا «سخن شیرین فارسی» را تدریس میکنیم که کار همکاران خودمان است، اما در دانشگاههای تهران تدریس نمیشود. این تنوع و امکان انتخاب باعث میشود که مجموعههای متعددی ایجاد شود تا ما هم بتوانیم بین اینها انتخاب کنیم و سبب میشود که مجموعه یک دانشگاه ترغیب شوند و مجموعهای برای دانشجویان خودشان به وجود بیاورند. درباره دروس متنی نه اما در دروسی که مبانی نظری دارد باید بگذارند خود استاد تصمیم بگیرد که چه متنی را به دانشجویانش تدریس کند و نمیتوان یک نسخه یکسان برای همه پیچید.
این مدرس دانشگاه در پایان گفت: من در سایر متون درسی هم این نظر را دارم. دروسی که همانند «کلیله و دمنه» متن است که هیچ، اما دروسی که مبانی نظری دارد باید بگذارند خود استاد تصمیم بگیرد که چه متنی را به دانشجویانش تدریس کند و نمیتوان یک نسخه یکسان برای همه پیچید.
انتهای پیام