مصطفی شوقی کارگردان مستند «شورش علیه سازندگی» که پیش از این ساخت مستندهایی چون «هویدا» و «علم» را در کارنامه کاری خود دارد، در جدیدترین اثرش به سراغ بحرانهای اقتصادی و اجتماعی دهه هفتاد در مشهد و اسلامشهر رفته است.
او در راه ساخت این مستند با چالش های متعددی روبرو بوده، از محدودیت های پرداختن به چنین موضوعی در تاریخ سیاسی ایران تا دسترسیهای محدود و دشوار به منابع مورد نیاز برای انجام این پروژه.
به گفته مصطفی شوقی «شورش علیه سازندگی» برای حضور در جشنوارهها و حتی برگزاری اکرانهای خصوصی برای این مستند هم با مشکلاتی روبرو شده و برخی از آنها لغو شده است. با این حال او شب گذشته فانوس بخش مستندهای تاریخ سیاسی جشنواره عمار را دریافت کرد.
شوقی در گفتوگویی با ایسنا اظهار کرد: فیلم «شورش علیه سازندگی» دوبار در جشنواره عمار به نمایش درآمد. در بخش مستندهای تاریخی سیاسی پخش شد. من به عنوان یک مستندساز دوست دارم که اثرم را طیفهای مختلفی از جامعه ببینند. جشنواره حقیقت یا عمار برای من تفاوتی نمیکند و تفکیکی برای مخاطبان قائل نیستم.
این مستندساز درباره آنکه به رغم تکمیل فرم حضور در جشنواره دوازدهم حقیقت، اثرش توسط هیئت انتخاب پذیرفته نشد، بیان کرد: جشنواره سینما حقیقت جشنواره ویژه و خاص فیلم های مستند است و هر فیلمسازی دوست دارد که در آن حضور داشته باشد اما متاسفانه من نتوانستم امسال در بخش رقابتی این رویداد شرکت داشته باشم. اکنون که جشنواره حقیقت پایان یافته و حتی جوایزش را هم به برگزیدگانش داده است، میتوان گفت این رویداد سینمایی اشکالاتی در پذیرش آثار و داوریها دارد و به نظر میرسد نگاه خاصی در این جشنواره حاکم است. امیدواریم این جشنواره امکانی باشد برای حضور همه سلیقه ها.
شوقی با بیان اینکه "بعد از ساخت این مستند مورد بیمهری بسیاری قرار گرفتم" اظهار کرد: دیده نشدن در جشنواره حقیقت تا فشارهای غیرفرهنگی که از طرف برخی سازمانها و نهادها برای عدم نمایش این مستند صورت گرفت برخی از مشکلاتم بود. «شورش علیه سازندگی» یک مستند مستقل تاریخی سیاسی است اما متاسفانه گرفتار نگاههای سلیقهای شد. امیدوارم یک فضای سالم برای نمایش این اثر به وجود بیاید و کسانی که پیگیر هستند تا این مستند حتی اکران خصوصی هم نداشته باشد مقابل من قرار بگیرند، با هم صحبت و این موضوع را حل کنیم.
او در پاسخ به اینکه چرا برخی اکرانهایش از جمله نمایش در خانه مهر رضا در ۱۸ دی ماه کنسل شده است؟ گفت: نمیخواهم خیلی درباره این اتفاق صحبت کنم اما به نظر میرسد برخی سوء تفاهمها و نگاههای ناشی از عدم شناخت نسبت به این مستند و کلینگری درباره آقای هاشمی باعث چنین اتفاقی شد. برخورد غیر فرهنگیای در حال وقوع است که از عدم شناخت حاصل می شود، اگر بدانند فضای این مستند چگونه است قطعا دیگر شاهد چنین برخوردهایی نخواهیم بود. البته شاید هم میدانند، با این اوصاف فعلاً پیش روی ما هیچ آیندهای نیست!
شوقی در ادامه این مصاحبه درباره نحوه تولید و ساخت این مستند توضیح داد: از حدود دو سال و نیم یا ۳ سال پیش تحقیقات این مستند آغاز شد، در آن زمان آقای هاشمی رفسنجانی زنده بودند. ایده ساخت این مستند هم از یک سوال جدی که سالها در ذهنم وجود داشت آغاز شد، اینکه "در دهه هفتاد در ایران چه گذشت؟" . ایام نوجوانی و جوانی من در دهه ۷۰ سپری شد که در انتهایش هم روزنامهنگار شدم. خودم در آن دهه زندگی کردم و دوست داشتم اتفاقاتی که در آن دهه رخ داده بود را مورد بررسی قرار دهم. جامعه در حال تغییر بود و زیر پوست شهر تغییرات اساسی در نحوه زندگی مردم و حتی فکر مردم به وجود میآمد. از آن دهه پرشور آرمانگرایی انقلاب خارج شده بودیم و خود دولت به معنای کسی که در حال اجرای برنامهها و سیاستها بود تلاش میکرد تا عصر جدیدی را آغاز کند. بنابر این مستند «شورش علیه سازندگی» درباره دهه ۷۰ است. دهه تعدیل اقتصادی که از آن به عنوان سازندگی یاد میشود. البته همراه با این موج توسعه، تغییرات بنیادینی هم در حال وقوع بود.
این مستند ساز ادامه داد: شورشهای مشهد در ۹ خرداد ۷۱ و شورشهای اسلامشهر در ۱۴فروردین ۷۴ دو موضوع اصلی و محوری این مستند هستند. رخدادهای اقتصادی و اجتماعی دهه ۷۰ و بیان روایتهای ناگفته از شورش های مشهد و اسلامشهر را مورد بررسی قرار دادیم و به دنبال دلایل وقوع این رویداد رفتیم. فیلم با قبول قطعنامه ۵۹۸ و ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی شروع میشود و با پایان سال ۷۵ نیز به انتها میرسد. من اصرار داشتم که روایتهایم تا سال ۷۵ تمام شود زیرا به دنبال امروز آقای هاشمی نبودم و مقطع مورد بررسی من دهه هفتاد بود.
وی افزود: در واقع در کنار تحول اجتماعی مسئله دیگری در کشور در حال وقوع بود. فشارهای بسیار زیادی بر روی طبقه فرودست یا حاشیه جامعه وجود داشت که بخشی از آن به خاطر تغییر ساختار اقتصادی طبیعی به نظر می رسید. در این میان تعارض هایی شکل گرفته بود، این نیرویهای اجتماعی از طبقه فرودست که به طور اصولی یا ساختاری مدافع آرمانهای انقلاب اسلامی بودند و آنها انقلاب را شکل داده بودند و در نزد رهبران، صاحبان اصلی انقلاب بودند بین مرز آرمان گرایی و تغییر زندگی که در حال وقوع بود قرار گرفته بودند.
این مستندساز با اشاره به اینکه "من در گفت و گو با مخالفان جدی و حتی خشن و موافقان بسیار مهربان دولت هاشمی رفسنجانی این مسئله را مورد بررسی قرار دادم" گفت: در فیلم «شورش علیه سازندگی» در میانه این دو روایت ایستادم و فیلم محل مباحثه این دو گروه شد. خیلی ها آن را دیدند و از مخالفان تا موافقان آن را منصفانه دانستند.
شوقی اضافه کرد: یک گزارش رسمی از آنچه با عنوان واقعه ۹ خرداد مشهد یاد میشود وجود دارد که همان موقع در رسانهها و روزنامهها چاپ شد اما لایه دومی از روایت وجود دارد که من سعی کردم آن را در فیلم بیاورم. شاید برای اولین بار است که آن را خواهید شنید اینکه کانون این بحران از کجا شروع شد، چه شاخصه هایی وجود داشت، چه اتفاقی درون آن رخ داد و در نهایت سعی کردیم به آدم های نزدیک به واقعه که صاحب آن روایت هستند رجوع کنیم. از مدیران وقت محلی تا استاندار، رئیس کمیته امداد وقت خراسان و محمد حسین جعفریان روزنامه نگار و مستندساز، صاحبان روایت ۹ خرداد مشهد هستند.
این مستندساز افزود: در مورد واقعه اسلامشهر با وجود آن که در یک نصف روز انجام شد مانند طوفانی بود که اثرات خاصی در آن منطقه ایجاد کرد و باعث شکوفایی بخشی از آن منطقه شد. اکنون اگر به اکبرآباد و نسیم شهر بروید متوجه تفاوتش با دیگر مناطق خواهید شد. اما متاسفانه هیچ روایت رسمی و یا حتی غیر رسمی از این واقعه وجود ندارد. هنوز یک تحقیق مستقلی درباره آنچه که آنجا رخ داده انجام نشده است و کسانی هم که در زمان این رخداد در آنجا حضور داشتند، حاضر نشدند جلوی دوربین من بیایند و شاید هم هنوز مُهر محرمانگی آن واقعه شکسته نشده است. با این حال من سعی کردم در حد بضاعتی که داشتم درباره این واقعه صحبت کنم و پروندهای را باز کنم که آدم ها بتوانند بعدها آن را دنبال کنند.
او در ادامه گفت: اتفاقات دیماه سال گذشته رخداد بدی بود که در میانه تولید این مستند به وقوع پیوست. در حقیقت ما تا آن زمان اعتراضات اقتصادی این چنینی نداشتیم و نمونه مشابه آن فقط در خرداد ۷۱ و فروردین ۷۴ رخ داده بود. کار را در آن زمان با وجود آن که ۷۰ درصدش انجام شده بود، متوقف کردم تا این دوران خاص اقتصادی بگذرد و در اردیبهشت ماه امسال آن را ادامه دادم. ممکن بود این فیلم، این گونه به ذهن متبادر کند که درباره امروز ساخته شده است و مورد قضاوت امروزی و دیروزی تاریخ قرار بگیرد بنابر این حدود هشت ماه کار متوقف ماند و احساس کردم که باید از این لایه احساسی که در سطح جامعه به وجود آمده است گذر کنیم تا بتوان مجدد به این موضوع پرداخت. چیزی که فیلم من را نجات داد حضور محسن هاشمی رفسنجانی جلوی دوربین این مستند بود. درواقع آن چیزی که در ذهن داشتم و میخواستم مستندی منصفانه و بیطرفانه باشد در نهایت با شرکت همه طرفهای مدعی از جمله مخالفان بسیار خشن و موافقان مهربان شکل گرفت.
شوقی درباره دسترسی به منابع و آرشیوهای مورد نیاز این مستند خاطرنشان کرد: در مورد منابع واقعا دستم بسته بود. هم در حوزه تصاویر و هم در حوزه فیلم های آرشیوی تصاویر بسیار کمی وجود داشت و من با دستان خالی و چنگ و دندان سعی کردم برای اولین بار آنها را به نمایش بگذارم. یکی از مشکلات اصلی تاریخنگاری ما این است که بیتفاوتی عجیبی در تهیه آرشیوها وجود دارد و این اتفاق بسیار غم انگیزی است. تصاویری که از دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی در این مستند به کار رفته، تصاویری هستند که درست در سر جای خودشان قرار گرفته اند.
انتهای پیام