همین چند روز پیش، اعلام شد یکی از خبرنگاران فرهنگی و هنری که سابقه چندین سال فعالیت در این حوزه را در کارنامه حرفهای خود دارد، به دلیل افزایش قند خون به کما رفته است. در این میان برخی از همکاران رسانهای او اعلام کردهاند که او از حدود شش ماه پیش حقوقش را دریافت نکرده و طبعا حق بیمهاش هم واریز نشده؛ تا آن روز که رسانه محل کار این خبرنگار متوجه وضعیت سلامتی او در بیمارستان شد و خودش را ملزم به پرداخت کرد.
او تنها خبرنگاری نیست که از دریافت حق بیمه یا حقوق خود محروم بوده است؛ بسیاری دیگر از خبرنگاران و بویژه خبرنگاران رسانههای مکتوب در این مدت اخیر با این مشکل مواجه بودهاند.
مشکل بیمه خبرنگاران موضوع جدیدی نیست و سالهاست که راهحل قطعی آن از دولتی به دولت دیگر منتقل میشود و همواره نیز با وعدههایی همراه بوده که با وجود عملی شدن بخشی از آنها، باز هم گره بزرگی از این مشکل را باز نکرده است.
در دورهای بخشی از یارانه رسانهها از طریق پرداخت حق بیمهشان به آنها پرداخت شد و در مقطعهایی بیشتر هم به همان شیوه سنتی واریز هزینه بیمه خبرنگاران به سبد یارانه مستقیم مدیران مسؤول؛ در مقابل، مدیران موظف باشند که نیروهای خودشان را بیمه کنند اما اینکه چقدر مدیران مسؤول خود را موظف به انجام این امر و چقدر موضوع پیگیری خواهد شد، موضوعی است که شاید به راحتی قابل تشخیص نباشد.
این درحالی است که یکی از مهمترین دلایل بیمه نشدن برخی خبرنگاران در این سالها، ارتباط مستقیم با مدیران مسؤول است که به مرور زمان باعث ایجاد راههای فرار مدیران از پرداخت حق بیمه خبرنگاران شده است.
به نظر میرسد در راستای پیگیری همین موضوع بود که معاونت مطبوعاتی تصمیم گرفت با دعوت از یک کارشناس بیمه تلاش کند با خبرنگاران ارتباط مستقیم داشته باشد. اما سوال اینجاست که شنیدن دغدغهها و مشکلات خبرنگاران چه تضمینی برای برخورد با مدیران مسؤول متخلف و احیانا توبیخ آنها خواهد بود؟ و اینکه آیا اصلا کسی در لایههای اداری خود را در قابل شرایط نامطلوب بیمه خبرنگاران مسئول میداند؟
چندی پیش محمد سلطانیفر در گفتوگویی با ایسنا درباره شرایط بیمه خبرنگاران و نتایج جلساتی که با این موضوع در معاونت مطبوعاتی برگزاری شده است، توضیح داد: در سالهای ۹۵ و ۹۶ بیمه خبرنگاران را معاونت مطبوعاتی بر عهده گرفته بود؛ بر این اساس هر رسانهای لیستی را به معاونت مطبوعاتی تحویل میداد و معاونت نیز بخشی از بیمه خبرنگاران را پرداخت میکرد. این مبلغ برای خبرنگاران ۲۳ درصد و برای غیرخبرنگار ۱۱ درصد بود.
او ادامه داد: اما این طرح خلأهایی داشت؛ برخی از رسانههایی که سهمیه بیشتری داشتند افراد دیگری را به غیر از خبرنگاران به لیست بیمه اضافه میکردند و معاونت مطبوعاتی پول بیمه آنها را پرداخت میکرد. این در حالی بود که رسانههای بزرگتری مثل «ایسنا» میگفتند چرا سهم ما کم است. این بیعدالتی و موارد دیگر باعث شد که ما موضوع بیمه را که جزو وظایف کارفرما و مدیران مسؤول است به عهده خودشان بگذاریم، این بودجه را در یارانه آنها در نظر بگیریم و آنها را موظف کنیم که خودشان نیروهایشان را بیمه کنند.
معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: از طرفی چون میدانستیم که امسال و سالهای آینده از لحاظ بیماری سالهای خوبی نخواهد بود بیمه تکمیلی را برای خبرنگاران در نظر گرفتیم. بر این اساس کلیه خبرنگارانی که عضو صندوق هنر باشند، تماما عضو بیمه تکمیلی میشوند که حدود دو سوم هزینههای درمان آنها را ما به عنوان صندوق هنر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت میکنیم. بیمه هنر کمک زیادی به روزنامهنگاران میکند و از آنجا که شامل افرادی میشوند که باید بیمه پایه داشته باشند مدیران را موظف میکنند که نیروهایشان را بیمه کنند. همچنین این بیمه به خانواده خبرنگاران نیز تعلق میگیرد.
سلطانیفر درباره تعهد معاونت مطبوعاتی در قبال بیمه خبرنگاران، یادآور شد: رسانهها دیگر موظف نیستند که به ما لیست بدهند و خودشان موظفند نیروهایشان را بیمه کنند. دیگر مدیران مسؤول در قبال نیروهایشان متعهد هستند و نه معاونت مطبوعاتی.
طبعا در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود: آیا این بهترین روش است؟ اگر آری، تاکنون چنددرصد از مطلوبیت بررسی شده که از این طریق به دست آمده است؟
انتهای پیام