به گزارش ایسنا، دیوید هرست، روزنامهنگار برجسته انگلیسی در مقالهای برای سایت میدل ایست آی نوشت: قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد عربستانی در کنسولگری این کشور در استانبول جایگاه واقعی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در جهان عرب را نشان داد. او و سایر سرکشان منطقه دیگر عوامل ثبات در خاورمیانه به حساب نمیآیند. بن سلمان شخصی نیست که بتوان به او اعتماد کرد چراکه در انجام مأموریتهایش مرتکب اشتباهات بزرگ میشود. وقتی اره در دست دارد و مورد اعتماد نیست، پس وقتی به سلاح هستهای دست یابد چه کار خواهد کرد؟ وقتی ولیعهد است و قابل اعتماد نیست اگر پادشاه شود اوضاع چگونه خواهد بود؟
هرست تأکید کرد که خاشقجی به عربستان گفته بود که به دنبال ریاستجمهوری دونالد ترامپ آماده حوادث غافلگیرکنندهای باشد. اگر تلاشها برای سرپوش گذاشتن بر دست داشتن عربستان در حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به تدوین قانون "جاستا" منجر شد پس جامعه جهانی منتظر باشد که کنگره قانون دیگری درباره این جنایت تدوین کند؛ قانونی که خیلی شدیدتر و جدیتر از قانون "جاستا" باشد.
هرست گفت: آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) سیاستی را درباره عربستان در پیش گرفته که کاملا با سیاست مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا یا خود دونالد ترامپ متفاوت است.
این نویسنده سیاست ترامپ درباره نادیده گرفتن تحولات کنونی جهان را به سخره گرفت. او حمایت آمریکا از محاصره قطر را مثال زد درحالی که دوحه میزبان بزرگترین پایگاه آمریکایی در منطقه است. ترامپ همچنین به نصیحت جیمز ماتیس، وزیر دفاع خود گوش نداد و تصمیم گرفت نیروهایش را از سوریه خارج کند.
هرست در عین حال معتقد است که سقوط محمد بن سلمان مشکل بزرگی برای آمریکا و اروپاست. سه اقتصاد بزرگ جهان عرب عربستان، مصر و امارات هستند در حالیکه همگی از مشکلات بزرگی رنج میبرند. عربستان از بزرگترین کسری بودجه در طول تاریخ خود پرده برداشته است. اقتصادش برای اولین بار از ۱۰ سال پیش با مشکل مواجه شده است. به دلیل افزایش مالیات هزاران کارگر خارجی این کشور را ترک کردهاند و حجم سرمایهگذاری در این کشور از ۷.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ به ۱.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ رسید.
سرمایههایی که عربستان در سال میلادی گذشته به خاطر مصادره درآمدها و داراییهای شاهزاده و تجار متهم به فساد از دست داده، به هشت میلیارد دلار میرسد.
دوبی با مشکلات واقعی درباره رکود در بخش مسکن روبهروست و بازار بورس آن نیز یک چهارم ارزش خود را از دست داده است.
در مصر بدهیهای دولت به حدی رسیده که دیگر قابل کنترل نیست. این بدهیها در سال ۲۰۱۵ به دلیل سوءمدیریت و پروژههای عظیم و سلطه ارتش بر اقتصاد کشور دو برابر شد. در حالی که کشورهای فقیر عربی مثل سودان، اردن و تونس شاهد اعتراضات گسترده علیه گرانی و مالیات هستند.
در پایان این مقاله آمده است: شرایطی که موجب انقلابهای بهار عربی در سال ۲۰۱۱ شد امروز بسیار دشوارتر از شرایط هشت سال پیش است. تنها فرق وضعیت الان با وضعیت هشت سال پیش در این است که منطقه در حال حاضر ضعیف شده و دیگر قادر به حل نزاع اجتماعی نیست و سه کشور "شکستخورده" یعنی سوریه، یمن و لیبی در منطقه وجود دارند.
انتهای پیام