سازمان بورس به بنگاه‌داری بانک‌ها دامن می‌زند؟!

سیاست‌های سازمان بورس در ماه‌های اخیر به نوعی حمایت از بنگاه‌داری بانک‌ها را نشان می‌دهد.

به گزارش ایسنا، چندی پیش رئیس سازمان بورس در پاسخ به سوالی در این مورد که "آیا بازار سرمایه باید کسب و کارهایی که صرفا کپی هستند و با زور منابع مالی حاصل از یک یا چند سرمایه‌گذار خاص روی پا ایستاده‌اند را تامین مالی کند یا خیر و آیا در صورت تامین مالی احتمال ضرر شدید به سرمایه گذاران وجود ندارد؟" به سرمایه‌گذاران و پول‌های هوشمند اشاره و اعلام کرد که "در بازار سرمایه ما، smart investor ها و  smart money ها وجود دارند و این پول‌های هوشمند و سرمایه‌گذاران هوشمند می‌دانند کجا بروند و اشتباه نمی‌کنند".

شاپور محمدی معتقد است که این سرمایه‌گذاران به دنبال سود هستند و خود در سرمایه‌گذاری که "سودآور" نباشد ورود نمی‌کنند.

از طرفی حدود دو سال است که صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه از سازمان بورس موافقت اصولی گرفته‌اند ولی اکثریت به اتفاق آن‌ها نتوانسته‌اند منابعی به دست آورند و تعداد کمی که پذیره‌نویسی کرده‌اند حداکثر تا ۱۰ درصد منابع مورد نیاز خود را جذب کرده‌اند و همچنان خالی هستند که شاپور محمدی در این باره به خالی ماندن صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه و عدم استقبال سرمایه‌گذاران حرفه‌ای از این صندوق‌ها اشاره دارد.

وی در پاسخ به ایسنا، مبنی بر اینکه چرا عده‌ای از مدیران بازار پول و بازار سرمایه قصد دارند برنامه ششم توسعه را نادیده گیرند و منابع مردم عادی را در صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر وارد کنند و سعی دارند برخلاف قانون مدیر صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر شوند؟ گفت: "مگر منابع مورد نیاز صندوق‌های جسورانه چقدر است؟"

اما باید به یک نکته اساسی توجه داشت، ما می‌دانیم که مخاطب صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر همان « smart investor ها و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای» هستند که ریاست سازمان بورس به آن اشاره کرده بود.

طی بیش از یک سالی که این صندوق‌ها از سازمان بورس موافقت اصولی گرفتند این سرمایه‌گذاران هوشمند با اینکه صندوق‌های خطرپذیر تشنه منابع بودند، در آن‌ها سرمایه‌گذاری نکردند و با این کار به اهالی بازار سرمایه با زبان بی‌زبانی گفتند که نمی‌خواهیم در صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه سرمایه‌گذاری کنیم.

پس این سرمایه‌گذاران حرفه‌ای این کار را «سودآور ندیدند» و متوجه شده‌اند که این سرمایه‌گذاری اقتصادی نیست، چراکه اگر غیر از این بود صندوق‌های خطرپذیر فعلی تا بیش از یک یا دو سال خالی نمی‌ماند.

لازم به یادآوری است که این صندوق‌های سرمایه گذاری برای این تاسیس شدند که در همان شرکت‌های زیان‌ده سرمایه‌گذاری کنند همان شرکت‌هایی که رئیس سازمان بورس راجع به آن‌ها گفت "سرمایه‌گذاران هوشمند، خود تصمیم می‌گیرند که در آن‌ها سرمایه‌گذاری کنند یا نکنند".

رئیس سازمان بورس در بخشی از توضیحاتش به ایسنا، در این زمینه به درستی به موضوع «سودآوری» اشاره کرده و می‌گوید مگر هدف این بنگاه‌ها (بنگاه هایی که با زور سرمایه‌گذاران روی پا ایستاده‌اند) در نهایت چیزی غیر از «سودآوری» است؟.

به اعتقاد وی، سرمایه‌گذاران این شرکت‌ها (که هوشمند هستند) خود می‌دانند کجا سرمایه‌گذاری کنند و هدفشان سودآوری است.

لذا باید گفت با توجه به آنچه گفته شد در عمل smart investor ها که می‌دانند کجا باید سرمایه‌گذاری کنند و کجا نباید سرمایه گذاری کنند، ترجیح دادند که در صندوق‌های سرمایه گذاری جسورانه سرمایه‌گذاری نکنند.

طبق قانون برنامه ششم توسعه منابع بانکی نباید صرف صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر شود، چرا که منابع بانکی، سپرده‌های مردم عادی است و مردم با هدف سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر در بانک سپرده‌گذاری نکرده‌اند.

اما حالا که سرمایه‌گذاران هوشمند، صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطر پذیر و آن شرکت‌ها را برای سرمایه گذاری مناسب ارزیابی نکرده‌اند آیا می‌توان این صندوق‌ها را به این بهانه که نیاز به منابع دارند با پول‌های عامه مردم که در بانک ها سرمایه گذاری شده اند، پر کرد؟ جالب اینکه رئیس سازمان بورس در این مورد می‌گوید "مگر کل سرمایه مورد نیاز صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه چقدر است؟ "

اما به راستی چه فرقی می‌کند منابع مورد نیاز صندوق‌های خطرپذیر کم باشد یا زیاد؟ سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و همان smart investor ها که رئیس سازمان بورس در مورد آنها صحبت کرده در این سال‌ها نخواسته‌اند در این صندوق‌های جسورانه، سرمایه‌گذاری کنند. حالا مگر می‌شود با این استدلال که چون smart investor ها نخواسته‌اند در این صندوق‌ها سرمایه‌گذاری کنند و نیاز صندوق‌های خطر پذیر زیاد نیست، سرمایه‌های عامه مردم را  که می‌خواهند در سپرده‌های کم ریسک بانکی، سرمایه‌گذاری کنند را به صندوق‌های خطرپذیر ببریم؟!

از طرفی می‌دانیم که امروز آفت بانک‌های ما بنگاه‌داری است و شخص رئیس سازمان هم بارها به قانون رفع موانع تولید اشاره و تاکید کرده که بانک‌ها باید از بنگاه‌داری بیرون بیایند. همچنین در ماه‌های گذشته بسیاری از مسئولان و مقامات عالی رتبه کشور نیز بر این موضوع تاکید ویژه داشتند. در عین حال ما می‌دانیم که هدف اصلی صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر در نهایت سرمایه‌گذاری در یک بنگاه است که از قضا عمدتا زیان‌ده هم هستد. آیا سرمایه‌گذاری بانک‌ها در صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه خود به معنی بنگاه‌داری بانک‌ها نیست؟

رئیس سازمان بورس در آن پاسخ خود تاکید دارد که این سرمایه‌گذاری‌ها در حد یک کرسی مدیریتی نیست اما به راستی چه فرقی دارد که در حد یک کرسی باشد یا در حد یک‌دهم کرسی؟ مگر همین ۰.۱، ۰.۱ ها نیستند که در نهایت یک کرسی را تشکیل می‌دهند؟ مگر همین ریسک‌های غیر منطقی ذره ذره به تعدادی از بانک ها تحمیل نشدند و در نهایت آن‌ها را به ورشکستگی نکشاندند؟

شاپور محمدی همچنین گفته که "احتمال دارد عده‌ای اشتباه کنند و در این بنگاه‌ها سرمایه گذاری کنند و بعد متوجه شوند که اشتباه کرده‌اند و سهم خود را بفروشند"

ولی ابهامی که در این مورد پیش می‌آید این است که در زمانی که این شرکت‌ها از بازار سرمایه تامین مالی کرده‌اند دیگر به هدف خود رسیده‌اند چه فرقی می‌کند که آن سرمایه‌گذاران در بازار ثانویه سهم‌شان را بفروشند یا نگه دارند؟ آیا در آن صورت یک رسوایی برای بازار سرمایه ایران رخ نمی‌دهد؟

خبرنگار ایسنا طی هفته‌های اخیر بارها و بارها تمام این سوالات و ابهامات را با سازمان بورس اوراق بهادار مطرح کرده اما مسئولان این سازمان از هرگونه پاسخی امتناع کردند.

گزارش از خبرنگار ایسنا، محمدرضا چراغی

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۲۹ آذر ۱۳۹۷ / ۱۳:۲۳
  • دسته‌بندی: اقتصاد کلان
  • کد خبر: 97092914793
  • خبرنگار : 71093