به گزارش ایسنا، آفتاب یزد نوشت: «زنی در راهروهای بخش زنان بیمارستان رو به روی پذیرش فریاد میزند، گریه میکند، ضجه میزند و میگوید: «ای خدا، ای خدا، یک نفر به داد ما برسه؛ اینها بچه ما رو کشتند اینها باعث کشته شدن بچه ما شدند. اینها مدیون ما هستند!» گاهی روی زمین میافتد و گاهی با پاهای لرزان بلند میشود به سمت پذیرش میرود، گریه میکند و حرفهایش در هقهق گریه نامفهوم میشود، ناگهان مردی وارد راهرو میشود با صدای بلند داد میزند: «بچه من کجاست؟ بچه منو کشتین! بچه مو کجا بردین؟ چرا این کارو با من کردین؟» و نزدیک به بخش پذیرش که میشود او هم به هقهق میافتد و صدایش در نجوای درد و ناله گم میشود! اینجا بیمارستان ... است! یکی از گرانترین و شیکترین بیمارستانهای تهران که روز گذشته یک نوزاد احتمالا بر اثر سهلانگاری و خوابآلودگی پزشک در این بیمارستان فوت کرد!
همچنان در دل پدر غوغاست
میگویند مادر نوزاد حال خوبی ندارد. تازه از بیمارستان مرخص شده و به اجبار به خانه منتقلش کردهاند اما پدر نوزاد در بیمارستان است. مردی پریشان حال که هر از گاهی پلههای بیمارستان را بالا و پایین میکند و گویی دنبال یک روزنه امید میگردد! پسرش که تنها یک هفته از بهار زندگیاش میگذشت حالا در سردخانه بیمارستان لای پنبهها و پارچههای سفید پیچیده شده و حال پدر هر لحظه خرابتر میشود! گویا از طرف بیمارستان با کلانتری محل تماس گرفتهاند تا بیاید و پدر نوزاد را با خودش ببرد، پدر غم دیده و ناراحت با ماموران صحبت میکند و گاهی صدایش تبدیل به فریاد میشود که «من فقط حقمو میخوام! اینها باعث مرگ پسرم شدهاند!» ماموران او را به آرامش دعوت میکنند، از او دلجویی میکنند و بعد هم میروند اما در دل پدر غوغاست.
خدایا خودت حقمونو بگیر!
زنی که ساعتی پیش در راهروهای بیمارستان فریاد میکشید، مادر این مرد غمدیده و مادر بزرگ نوزادی است که حالا چند ساعت است که چشم از دنیا فروبسته است! گریه میکند، آرام و بیصدا ضجه میزند اما انگار که دستش به جایی بند نباشد مدام آسمان را نگاه میکند و از خدا کمک میخواهد. گاهی صدایش بلند میشود و میگوید: «خدایا خودت حقمونو بگیر» و دقایقی بعد نیز آرام و بیصدا گریه میکند.
انگشت پای پسرم را قطع کردند!
پدر نوزاد مدعی است: «همسر من پیش دکتر ... در این بیمارستان عمل سرکلاژ برای جلوگیری از سقط جنین انجام داده بود. در ماه آخر بارداریاش به سر میبرد که ما متوجه شدیم کیسه آبش پاره شده، او را به بیمارستان منتقل کردیم اما دکتر نبود، چند ساعتی منتظر ایستادیم تا دکتر بیاید و بعد از این که دکتر آمد گفت که اتاق عمل شلوغ است و طول میکشد تا نوبت به ما برسد! او بدون این که همسرم را به اتاق عمل منتقل کند چون بچه در رحم همسرم هنوز نچرخیده بود، پاهای او رو به پایین بود و دکتر در حین باز کردن سرکلاژ دوتا انگشت کوچک پای بچهام را هم قطع میکند! بعد که دیدند این اتفاق افتاده همسرم را به سرعت به اتاق عمل منتقل کردهاند و بچه را خارج کردهاند، اصلا به من نگفتند که این کار را با بچهام کردهاند، فورا بچه یکروزه را بیهوش کردند و انگشتان پا را پیوند زدند! و بعد بچه را به NICU منتقل کردند!»
پدر سرش را پایین میاندازد و اشکهایش مثل باران بهاری جاری میشود.
دکتر به من میگفت: به شما پول میدهم اما شکایت نکنید!
بعد از چند دقیقه سرش را بلند میکند و در حالی که هنوز هم اشکهایش جاری است، میگوید: «به ما اجازه ملاقات با کودک را نمیدادند و میگفتند که بچهتان یک مریضی مشکوک دارد! یک روز میگفتند قلبش مشکل دارد یک روز میگفتند مشکل خونی دارد، از بچه آزمایشهای متعدد میگرفتند و نمیگفتند که مشکل بچه چیست! در آخر بعد از یک هفته امروز بچه من بر اثر عفونت فوت کرد و دکتر معالجش که مربوط به بخش NICU است به من گفت که بر اثر عفونت فوت کرده است. اصلا به من اطلاع نداده بودند که با بچه ام این کار را کردهاند. به من می گفتند که یک خراش کوچک روی انگشت پای بچهام افتاده من اصلا نمیدانستم که انگشتش را قطع کردهاند! من خودم با سر و صدا آنها را مجبور کردم تا اجازه دهند و بچهام را ببینم وقتی پایش را دیدم متوجه شدم که اوضاع خراب و پای بچه عفونت کرده است! من همان دیروز که پای بچه را دیدم شکایت کردم ولی امروز بچهام فوت کرد. هیچ کدام از این شکایتها برای من بچه نمیشود، پسر من یک هفته زندگی میکرد و تمام علائم حیاتی را داشت. بچهام بر اثر عفونت دیگر نفس نکشید!»
او مدعی شد: «دکتر به من میگفت به شما پول میدهم اما شکایت نکنید! گفت من همه هزینههای شما را پرداخت میکنم فقط شکایت نکنید! اما من خون بچهام را با پول عوض نمیکنم. به دکترش گفتم قانون باید بین ما قضاوت کند! پرسنل بیمارستان به من میگفتند که پای پسر شما خوب شده اما پسرتان بیماری دیگری دارد! شما به فکر بیماری دیگرش باشید! نمی خواستند بگویند که پسر من دچار عفونت شده، اگر زودتر به من گفته بودند من راه چارهای برایش پیدا میکردم اما این کار را نکردند.»
پدر بچه مدعی است: «وقتی از دکتر پرسیدم چرا این کار را با ما کردی گفت من خواب آلود بودم و متوجه نشدم!»
نزدیک به ۴۰ میلیون هزینه کردهام
کمی صدایش بلند می شود و تقریبا با داد میگوید: «اینها میخواستند آبروی بیمارستانشان حفظ شود! رئیس بیمارستان به خاطر آبروی بیمارستان پشت دکترش را گرفت! رییس بیمارستان به من میگفت مریضی بچه شما مشکوک به متابولیک است و اصلا به عفونت ربطی ندارد! روز گذشته وقتی فهمیدند که من شکایت کردم کل خون بچه را عوض کردند و به من گفتند که در جهت بهبود حال بچه این کار را انجام میدهند! مادرش خیلی حال بدی دارد و اصلا نمیدانم چطور باید با او صحبت کنم؛ توقع دارند که در مقابل این موضوع سکوت کنم چطور میتوانم تحمل کنم که بچهام جلوی چشمم پرپر شود و من هیچ چیزی نگویم؟ من نزدیک به ۴۰ میلیون برای زایمان همسرم در این بیمارستان هزینه کردهام. هر یک روزی که همسرم در این بیمارستان بستری بود من دو میلیون تومان پرداخت میکردم! پای بچه من را قیچی کرده بودند و خودشان در جریان بودند اما به من برگه پذیرش دادند و تا ۸ میلیون را به حسابشان واریز نکردم بچهام را بستری نکردند! من هشت میلیون به حساب بیمارستان ریختم تا همسرم و بچهام در بیمارستان بستری باشد.»
این را میگوید و صدای هقهقش بلند میشود. در بین گریه میگوید: «همه اینها به جهنم کاش فقط بچهام زنده میماند! کاش خوب میشد!» و دوباره شروع به گریه میکند!
تلاشها برای صحبت با رئیس بیمارستان در این رابطه کارساز نیست! هر چه با تلفنهای بیمارستان هم تماس گرفتیم هیچکس پاسخگو نبود! به ناچار با دکتر زنان معالج بیمار که موجب به وجود آمدن این فاجعه شده بود تماس گرفتیم اما پیگیریها بینتیجه بود و تلفن همراه دکتر به کلی از دسترس خارج بود! برای بررسی بیشتر این موضوع و خطاهای پزشکی که شمارشان کم نیست با دو مسئول تماس گرفتیم.
خطای پزشکی در ایران کمتر از نرم جهانی!
مصلحی، دبیر شورای عالی نظام پزشکی در رابطه با خطاهای پزشکی میگوید: «این که خطاهای پزشکی تا چه اندازه در حال افزایش است را نمیتوان این طور عنوان کرد؛ چراکه باید این موضوع مورد بررسی قرار گیرد اما بنابر آمارهایی که در حال حاضر وجود دارد خطاهای پزشکی در ایران نسبت به نرم جهانی بسیار کم است! البته یک خطای پزشکی هم ناراحتکننده است اما باید توجه داشته باشیم که هیچ پزشکی به صورت عمد دلش نمیخواهد که بیمارش را ناراحت و ناراضی کند اما وقتی خطای پزشکی اتفاق میافتد باید فردی که خطای پزشکی روی او یا عضوی از اعضای خانوادهاش انجام شده، به سازمان نظام پزشکی مراجعه کرده و مراحل نظارت و شکایت را انجام دهد؛ باید این موضوع در دادسرای نظام پزشکی مطرح شود و اگر نیاز به دادخواست بود باید تنظیم شود! این شکایت به هیاتهای بدوی منتقل میشود و اگر فرد شاکی باز هم به رای هیات بدوی اعتراض داشت به هیات انتظامی تجدید نظر میرود و باز هم اگر به رای هیات تجدید نظر معترض داشت، هیات عالی است که به کار آنها رسیدگی می کند. خواهش من این است که اگر افراد متشاکی این کار را انجام دادند و فکر می کنند که به نتیجه نرسیدهاند، به سازمان نظام پزشکی مراجعه کنند و ما حتما پیگیریهای لازم در این زمینه را انجام خواهیم داد اما اگر این مراحل را طی نکردهاند حتما جهت اخذ شکایت به سازمان نظام پزشکی مراجعه کنند. چون قانون پیشگیری و شکایت را به همین مراحل قانونی سپرده است.»
پروندههای پزشکی باید به صورت تخصصی مورد بررسی قرار گیرد
او درباره نگاه احساسی به این گونه موارد میگوید: «رسیدگی به این مسائل دارای دو بعد است؛ بعد اول مسئله احساسی ماجرا است و بعد دوم رسیدگیهای قانونی است. ما نمیتوانیم از بعد احساسی به مسئله رسیدگی کنیم اما از بعد قانونی ساز و کارهای لازم به شرحی است که توضیح دادم برای این که به کارآمدی قانونی که برای این کار در نظر گرفته شده، بپردازیم. کافی است که آرای هیاتهای انتظامی را مورد بررسی قرار دهیم. در این صورت متوجه می شویم که درصد قابل توجهی از شکایات منجر به رای و محکومیت شده است، البته محکومیت دارای بندهای مختلفی است اما اگر از نظر عواطف انسانی بخواهیم در نظر بگیریم، بله ضربه بسیار مهلک و بدی به خانواده این طفل وارد شده! این را نباید فراموش کرد که اگر به جای قانون بنشینیم، نمیتوانیم عواطف و احساسات را در مراحل قانونی دخیل کنیم بلکه باید در همین حیطه اختیارات به پرونده های این چنینی را مورد بررسی قرار دهیم! اگر این خانواده در سازمان نظام پزشکی شکواییه پر کنند و همه مسائل را شرح دهند سازمان نظام پزشکی به هر یک از خطاهای انجام شده در این پرونده به صورت جداگانه ورود خواهد کرد و مورد را مورد بررسی قرار میدهد؛ به هر حال قانون بسیار در این امر موثر عمل کرده و تمام مسیرهای قانونی را پیش بینی کرده است. همین که هیاتهای متفاوتی برای رسیدگی به پرونده های پزشکی تشکیل شده نشان از این دارد که موضوع رسیدگی به پرونده های پزشکی بسیار پیچیده است و باید به صورت تخصصی مورد بررسی قرار بگیرد.»
صدور حکم و تشخیص بر عهده قاضی است
ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت در این رابطه می گوید:« برای رسیدگی به تخلفات پزشکی راههای متفاوتی وجود دارد، کار پزشکی چون یک کار تخصصی است در اکثر کشورها قسمت عمده رسیدگی به تخلفات با کارشناسی جامعه پزشکی انجام میشود، چون این کار در حوزه پزشکی به عنوان یک حرفه نگاه میشود! در کشور ما، هم شاکی ها می توانند در قوه قضاییه شکایت کنند و هم در سازمان نظام پزشکی می توانند این شکایت را انجام دهند. در قوه قضاییه حکم دهنده قاضی است و قاضی معمولاً از کارشناسان پزشک استفاده میکند اما صدور حکم و تشخیص بر عهده قاضی است در مواردی که شکایت به قوه قضاییه برده میشود، صدور حکم با قاضی است و قاضی نظر کارشناسی را بسته به تشخیص خودش صادر میکند اما در دادگاههای سازمان نظام پزشکی رسیدگی های انتظامی صورت میگیرد.»
نظر قاضی برای انشای حکم باید جلب شود
او در ادامه تصریح کرد: «در دادگاههای سازمان نظام پزشکی دیه مورد بررسی قرار نمیگیرد بلکه اخذ دیه در دادگاه های قوه قضاییه است و این موضوع نیز بنا به نظر قاضی اتفاق میافتد. جنبههای کیفری قضیه بیشتر در دادگاهها مورد بررسی قرار میگیرد؛ قانون تعیین کرده که سازمان نظام پزشکی میتواند هیاتهای انتظامی داشته باشد و اکثریت اعضای این هیاتهای انتظامی آن را پزشکان تشکیل میدهند اما در این هیاتها نیز یک قاضی وجود دارد که معرفی شده از طرف قوه قضاییه است. درست است که در این جلسات قاضی هم تنها یک حکم دارد اما نظر قاضی برای انشای حکم باید جلب شود.»
او در پایان تاکید کرد: «قانون فعلی برای رسیدگی به خطاهای پزشکی همین است و این قوانین بسیار ریشهدار هستند و چندین دهه است که برای رسیدگی به خطاهای پزشکی از همین قوانین استفاده می شود! بیمارستان یک موسسه است و شکایت از بیمارستان هم جنبه های مختلف دارد و هم در دادگاه عمومی میتوان از بیمارستان شکایت کرد و هم به وزارت بهداشت میتوان شکایت برد و هم میتوان شکواییه را در سازمان نظام پزشکی تنظیم نمود؛ البته مردم مطالبات خاص خود را دارند که باید به آنها رسیدگی شود! باید در هیاتها و دادگاههای نظام پزشکی سریعتر مشکلات مردم رسیدگی شود، افکار عمومی ولو در این رابطه درست است که ذینفع نیستند اما باید توجیه شوند. این خانواده هم به قوه قضاییه و هم به سازمان نظام پزشکی شکایت کنند مطمئناً به حقوقشان خواهند رسید و به این پرونده نیز مثل سایر پروندهها رسیدگی خواهد شد.»
انتهای پیام