زرویی رفت و امروز روز طنز نوشتن است

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز

رضا ساکی
قضیه ما طنزنویس‌ها فرق دارد. ما وقتی یک نفر را از دست می‌دهیم بیشتر طنز می‌نویسیم.
یعنی با طنز نوشتن سعی می‌کنیم خودمان را آرام کنیم و به استادمان بگوییم کارمان را درست یاد گرفته‌ایم.
یعنی این‌طور نیست که برای درگذشت یک طنزنویس مجله را منتشر نکنیم. اتفاقا ویژه‌نامه منتشر می‌کنیم و کاریکاتور خودش را می‌زنیم روی جلد.
البته مثل آدم‌های دیگر در فراق یار گریه می‌کنیم اما از طنزنویسی دست برنمی‌داریم. یعنی نمی‌توانیم دست برداریم؛ چون اگر طنزنویسی بمیرد و ما طنز ننویسم احساس می‌کنیم شش بر صفر بازی را به روزگار باخته‌ایم.
اصولا طنزنویس‌ها در جمع لبخند می‌زنند و لبخند می‌آفرینند و در خلوت گریه می‌کنند؛ برعکس ریاکاران که در جمع تظاهر می‌کنند به اندوه و گریه و شادی‌شان در خلوت است.
پس امروز روز طنز نوشتن من است. امروز اگر طنز ننویسم آقای زرویی را ناراحت می‌کنم چون اگر طنز من را در ایسنا نبیند می‌گوید:
موهای شقیقه من سفید شد که تو طنز بنویسی، نه بشینی توی ایسنا گریه کنی. من در خانه ننشستم که شما کار را تعطیل کنید.
من وقتی گل‌آقا رفت طنز ننوشتم؟
چرا نوشتید استاد
من وقتی حالت رفت طنز ننوشتم؟
چرا نوشتید استاد
وقتی جلی و فرجیان و پورثانی و... رفتند طنز ننوشتم؟
چرا نوشتید استاد
تو مگر صلاحی رفت طنز ننوشتی؟
چرا نوشتم استاد
مگر احترامی رفت طنز ننوشتی؟
چرا نوشتم استاد
تو خودت بمیری ستون طنز ایسنا تعطیل می‌شود؟
نمی‌شود استاد
مگر ما طنزنویسان جز همین طنز چیز دیگری داریم؟
نداریم استاد
پس برو طنزت را بنویس و حال خوب به مردم بده
حال خوب وقتی شما نیستید؟
حال خوب حق مردم است، چه ما باشیم چه نباشیم
باقی بقای‌تان

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۱ آذر ۱۳۹۷ / ۱۶:۰۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 97091105174
  • خبرنگار : 5004