به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «مهین شمسیخانی» مسئول اقامتگاه بومگردی گیله بوم میگوید: «امروز دختران قاسمآبادی از چادرشب و چرم کیف میسازند و به گردشگران میفروشند.» به گفته او بسیاری نمیدانند که شمالیها هم چادرشب میبافند.
او چادرشب قاسمآبادیها را ترکیبی از قالیبافی و پارچهبافی دستی میداند و میگوید: «چادربافی قاسمآبادیها موتیفهای مختلفی دارد. هر موتیف اسم و داستان خاصی دارد.» او و همسرش قصه چادرشب را برای گردشگران «گیله بوم» تعریف میکنند. میگوید: «کارگاههای چادرشب را شناسایی و فعال کردیم.» برای گردشگران تور کارگاه چادربافی میگذارند. نیروهای جوان هم تشویق شدهاند تا وارد کار شوند. میگوید:« آنها امروز سعی میکنند که صنایع دستی را با توجه به نیازهای روز تهیه کنند.» گردشگران هم چند ساعتی را با خانوادهها و در کارگاهها میگذرانند، بافت چادرشب را از نزدیک تجربه میکنند و از صنایع دستی روستا میخرند. شمسیخانی از آن به یک معامله برد برد یاد میکند. میگوید:«یکی از خانمهایی که مزون دارد از طرحها و موتیفهای چادرشب در لباسهایش استفاده میکند.» او و همسرش را صنایع دستی قاسمآباد به کلبه آجری-چوبی متعلق به پهلوی در این روستا رساند. همان روستایی که رقص معروف سنتی دارد که بسیاری علاقهمند به دیدنش هستند. قاسمآباد سفلی نمدمالی هم دارد. آخرین نمدمال قاسمآباد پیرمردی است که شمسیخانی وهمسرش با تعریف تور نمدمالی سعی کردهاند در میان گردشگران برای او مشتری پیدا کنند. گردشگرانی که میتوانند ساعتی در کارگاه او نمدمالی را تجربه کنند.
شمسیخانی میگوید: «گردشگران اروپایی برخلاف تصور بسیاری، سرزمینهای شمالی ایران را دوست دارند.» او در «گیله بوم» میزبان آلمانیها، هلندیها، فرانسوی و سوئیسیهای بسیار زیادی است. میگوید:«ما در گیله بوم فقط کار اقامتی انجام نمیدهیم بلکه دنبال ارائه فرهنگ هستیم.» کارهای فرهنگی او و همسرش شامل معرفی موسیقی، غذا، آداب و رسوم و صنایع دستی روستا میشود. هیچ یک از گردشگران گیله بوم غذاهای مرسوم رستورانها را که در کوبیده و جوجه خلاصه میشود نمیخورند. همه غذاهایی که دراین بومگردی سرو میشود سنتی و کار زنان روستای قاسمآباد است. شیرینی محلیهای فراموش شده روستا را هم دوباره روی میز آوردهاند. او میگوید:«حتی برخی از روستاییان هم این شیرینیها را فراموش کرده بودند اما ما در روستا کسانی را پیدا کردیم که میتوانستند آنها را تهیه کنند.»
«آب دندانی» و «مین پر» دو شیرینی محلی هستند که گیله بومیها آن را روی سفره گردشگران آوردهاند. او میگوید: «اروپاییهایی که اینجا میآیند دوست دارند از نزدیک بامردم آشنا شوند، مزههای جدید را بچشند و آداب و رسوم قدیمی را ببینند.» او گردشگرانی هم از آسیا و اروپا دارد اما اروپاییها بیشتر به گیله بوم میآیند. میگوید: «آنها عاشق غذاهای خانگی هستند. بسیاری از آنها گیاهخوارند و در غذاهای سنتی ایران از جمله گیلان هم غذاهای گیاهی زیادی پیدا میشود.» هدف آنها از ایجاد گیله بوم آوردن گردشگران انبوه نیست. میگوید: «ما نمیخواهیم به هر قیمتی گردشگر بیاوریم.» پیش از رسیدن مسافران به گیله بوم به آنها میگویند که در بافت روستایی زندگی میکنند، بنابراین باید با ملاحظه بیشتری آنجا حضور یابند و به قوانین حاکم بر روستا احترام بگذارند. او میگوید: «گردشگران و مسافران ما مثل کسانی که یک ویلا میگیرند و هر طوری که راحتند رفتار میکنند، نیستند. خوردن هر نوع خوراکی و نوشیدنی اینجا جایز نیست. همچنین کشاورزان زود میخوابند بنابراین از یک ساعتی به بعد گردشگران باید رعایت کنند و سرو صدا ایجاد نکنند.» گردشگران اجازه آوردن ظروف یک بار مصرف را به محوطه ندارند. او میگوید: «در ۵ سال گذشته یک زباله از گیله بوم به روستا نرفته.»
او کار مدیریت زباله را طاقت فرسا میداند و میگوید: «زبالهها به خشک و تر تفکیک میشوند. تمام زبالههایتر به کمپوست تبدیل میشود که در باغ گیله بوم استفاده میشوند. در بطریهای پلاستیکی نشا کاشته میشود و به عنوان هدیه به گردشگران میدهیم تا به شهرهایی برود که امکان بازیافت آنها وجود دارد.»
گیله بوم از جمله بومگردیهایی است که با هدف و رسالت ایجاد بومگردیهایی در توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست وفادار مانده است. هسته اولیه بومگردیها که توسط کارشناسان آشنا با حوزه ایجاد شده، همچنان برعهد خود پایدار ماندهاند.
انتهای پیام