تاریخنویسان این جشن را به حماسه آرش کمانگیر نسبت دادهاند، اسطورهشناسان هم آن را به طلوع ستاره تیشتر(tištar) پهلوی، تیر یا تیشتریه (tištarya) در اوستا مرتبط دانستهاند.
مهمترین آیین تیرما سیزده شو، اجرای رسم "لالِ شیش" است که به همین بهانه، این جشن را لاللالیشو ( lăl.lăli.šu) هم مینامند. شیش به معنای چوب نازک است و لال هم کسی است که در شب تیرما سیزده بدون این که حرفی بزند به خانههای مردم میرود و با همان ترکهها آرام بر تن آنان میزند. در شب سیزده، مردم منتظر لال و گروهش بودند، آنها پیامآوران تندرستی و سعادت و دورکننده بلاها و رنجهایند.
مومن توپا ابراهیمی، محقق و نویسنده مازندرانی درباره آیین تیرماه سیزده شو در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: تاریخ تیرماه سیزده یا همان سیزدهم تیرماه طبری مصادف با 13 آبان خورشیدی است و از گذشتههای دور مردم مازندران و گیلان جشن آن را از یک شب جلوتر میگرفتند.
وی با بیان اینکه برای ریشه این شب و روز دو روایت وجود دارد، افزود: نخستین روایت گفته شده است که آرش کمانگیر در شب و روز 13 تیرماه طبری تیر خود را برابر قراردادی که "منوچهر پیشدادی" با "افراسیاب" داشت، برای مشخص شدن حد و مرز از روی یکی از کوههای رویان تا آنسوی رود جیحون پرتاب کرد و بعد از پرتاب تیر خود آرش پاره پاره شد.
این محقق و نویسنده مازندرانی تصریح کرد: روایت دیگر در خصوص این شب این است کهکاوه آهنگر مصادف با همین روز علیه ضحاک قیام میکند و ورود شبانه لال شیش زنها به خانه ها نماد یاران کاوه و فریدون هستند که وارد خانهها می شوند و برای سربازان فریدون و کاوه آذوقه جمع میکنند تا به ضحاک حمله کنند، اینکار مخفیانه صورت می گیرد تا مامورین ضحاک متوجه نشوند.
توپاابراهیمی گفت: البته روایت آرش کمانگیر ارجحیت دارد و همه مردم این مناطق و مورخان به آرش کمانگیر استناد میکنند.
وی با بیان اینکه رسم و رسوم این شب در گیلان و مازندران با اندکی تفاوت برگزار می شود، خاطرنشان کرد: در قسمت جلگهای و دشت، انار، هنداونه و پرتقال و در کوهستان گندم برشته به نام "هشتیکا" و میوههای تابستانی مانند سیب ترش، امرود، زرشک، آلوچه جنگلی و کدو را برش میدادند، خشک میکردند، برای این شب نگه میداشتند و می خوردند.
این محقق و نویسنده مازندرانی با اشاره به اینکه اینگونه مجالس با ساز و دهل همراه نیست و نیمه مخفی است اما با امیری خوانی و حافظ خوانی همراه میشود، افزود: در این شب اقوام و فامیل دور هم جمع میشدند و به تناول میوهها و هشتیکا مشغول میشدند و البته تخم کنف را هم برشته میکردند و میخوردند.
توپاابراهیمی با بیان اینکه نیمی از برگزاری مهمترین قسمتهای برگزاری تیرماه سیزده بر عهده بانوان است، گفت: پخت غذاهایی چون "آغوز دکورده نون" یعنی نان آمیخته با گردو از خوراکی های این شب بود و برای تهیه این نان مغز گردو را میسابیدند، دنبه گوسفند را خرد، با آن خمیری آماده و در عصر روز 12 تیرماه با سرشیر مخلوط میکردند و می پختند و از باقیمانده خمیر هم پیکره و عروسک درست میکردند و میگفتند این نماد حضرت خضر است و این پیکره در سیلوی گندم و ارزن میانداختند و اعتقاد داشتند که این امر موجب برکت ذخیره خواربارشان خواهد شد.
وی ادامه داد: در قسمتهای کوهستانی در این شب فراخور هر خانواده گوسفند و یا گاوی را ذبح و از چربی و بخشی از گوشت آن قورمه یا قارمه درست میکردند که هم در این شب استفاده می شد و هم در طول پائیز و زمستان از آن بهره می بردند.
این محقق مازندرانی اضافه کرد: این قارمه یا قورمه را که به آن قالپی گفته میشد در جای خنک نگه میداشتند و در نیمه شب تیرماه سیزده شو و در زمان حضور لال شیش زنها در خانهشان، به آنها میدادند.
توپاابراهیمی با بیان اینکه همه اقوام و فامیل که در این شب دور هم جمع می شدند در بین خود یک امیری خوان ( موسیقی محلی مازندران) داشتند، تاکید کرد: خانمهایی که در مجلس حضور داشتند سنجاق سر، انگشتر و یا نشانهای که داشتند را به کسی که گرداننده مجلس بود میدادند و وی داخل کوزه میانداخت، سپس امیریخوان دست خود را داخل کوزه میکرد و انگشتر و سنجاق را درمیآورد و بعد یک بیت امیری میخواند و معمولا مضمون امیری در واقع فال صاحب انگشتر یا سنجاق بود.
وی با اشاره به اینکه گروه لال شیش زنها بین 3 تا 5 نفر بودند، گفت: کسانی که برای لال شیش زنی میرفتند در حالیکه صورت خود را میپوشاندند و یا سیاه میکردند به صورت مخفیانه میرفتند، داخل خانهها میشدند، حرفی نمیزدند و شیشها را که نشانه هوشیاری برای اعضای آن خانواده بود آهسته به بدن همه میزدند. لال اِنه لال اِنه/ پار بورده امسال اِنه/ پار بورده امسال اِنه/ مهمانِ پارسال اِنه/ سرخانِ سوار اِنه/ مه مارِ برار اِنه از محتوای آواز محلی جوانان به مناسبت این روز و شب بوده است.
تهیه و تنظیم از سپیده پورشعبان خبرنگار ایسنا
انتهای پیام