به گزارش ایسنا، کانون اصلاح و تربیت جایی است برای اصلاح و تربیت بخشی از کودکان و نوجوانان کشورمان جهت دستیابی به زندگی بهتر و همچنین برای دریافت آگاهی از جرایمی که شاید در زمان ارتکاب آنها از تبعات و تاثیرشان بی خبر بودند. در این کانون سعی می شود تا مددجویان زندگی خود را به شکل عادی و مانند دیگر کودکان فرا بگیرند و برای زندگی پس از کانون آماده شوند.
«کانون اصلاح و تربیت » مرکزی برای نگهداری، اصلاح و تربیت و تهذیب اطفال غیربالغ و بزهکار یا بزهکارانی که کمتر از ۱۸ سال تمام سن داشته باشند، است که برحسب مقررات قانون دادگاه اطفال مصوب 1338، نگهداری این افراد به کانون اصلاح و تربیت سپرده می شود.
طبق گفته یکی از مسوولان کانون اصلاح و تربیت، هدف از نگهداری کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال در کانون اصلاح و تربیت، جداسازی آنها از مجرمان بزرگسال و در درجه دوم اصلاح و تربیت و بازگشت این افراد به سطح جامعه است زیرا همه ما موظفیم در راستای احقاق حقوق کودکان و نوجوانانی که مجرم نیستند و قربانی مسایل اجتماعی هستند، تلاش کنیم.
در کانون اصلاح و تربیت در هر قسمت اطفال بر حسب سن با رعایت تبصره ذیل ماده ۱۳ قانون دادگاه اطفال، سابقه ارتکاب جرم و حتی الامکان از نظر نوع جرم و درجه تربیتپذیری طبقهبندی میشوند. در واقع اطفال و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت در سه گروه دختران، گروه ویژه (پسران کمتر از۱۴ سال) و گروه سایر( پسران ۱۸–۱۴ سال) قرار می گیرند.
براساس این گزارش، طبق قانون سن بلوغ برای دختران ۹ سال و برای پسران ۱۵ سال در نظر گرفته شده و به افراد کمتر از ۹ سال دختر و کمتر از ۱۵ سال پسر، طفل گفته می شود که شرایط ویژه ای برای رسیدگی به اعمال معارض با قانون این بچه ها وجود دارد که در قانون اعم از قانون مجازات اسلامی و نیز آیین دادرسی کیفری این مطالب ذکر شده است. همچنین در قانون تا سن ۱۸ سال تمهیدات خاصی اندیشیده شده است، یعنی جرائم افراد ۱۵ تا ۱۸ سال، تحت شرایط خاصی رسیدگی می شود و به لحاظ اینکه این شرایط سنی از حساسیت ویژه ای برخوردار است، قانون و مقنن برای آنها چتر حمایتی در نظر گرفته است.
مقنن در مواد قانونی تناسب جرم و مجازات را برای نگهداری نوجوانان در کانون اصلاح و تربیت در نظر گرفته و بستگی به درجه جرمی است که مجازات تعیین شده و میزانش متفاوت است از جمله جزای نقدی و مجازات جایگزین مثل انجام خدمات عمومی رایگان.
در بازدیدی که از کانون اصلاح و تربیت به همراه وزیر دادگستری افغانستان و برخی از مسوولان سازمان زندان ها داشتیم ، مصطفی محبی مدیرکل زندان های استان تهران که ما را نیز همراهی می کند می گوید که کانون اصلاح و تربیت 160 مددجو دارد که از این تعداد 7 نفر دختر هستند. همچنین 70 نفر از کل مددجویان کانون اصلاح و تربیت در مدرسه کانون در حال تحصیلاند و بقیه نیز آموزش فنی و حرفه ای می بینند.
وی با بیان اینکه کانون اصلاح و تربیت یک مدرسه بزرگ است، ادامه می دهد: مهمترین جرایم مددجویان کانون اصلاح و تربیت – که به آنها معارضین قانون – گفته می شود، مربوط به سرقت ، ضرب و جرح و مواد مخدر است و جرم قتل بسیار کم است.
محبی ادامه می دهد: مددجویان کانون اصلاح و تربیت مجرم نیستند زیرا مجرم برای نوجوانان کلمه سنگینی است و محکومیت این افراد حبس -حبس های کوتاه مدت- و نگهداری است البته میزان محکومیت آنها بستگی به شدت جرم شان دارد.
همراه مسوولان سازمان زندان ها در بازدید از کانون اصلاح و تربیت وارد آمفی تئاتر آن می شویم. مددجویان هنرمندی را می بینیم که در حال تمرین تئاتر با صدای بلند هستند و می گویند: «خدایی حقم نبود، زمین گیرشدم، خدایی حقم نبود، پیر شدم ، اسیر شدم...» سوز صدایشان و حرکات موزون هنری شان ما را مجذوب می کند.
پس از آمفی تئاتر وارد ورزشگاه کانون اصلاح و تربیت می شویم. ورزشگاه کانون شامل دستگاه های بدنسازی، زورخانه، زمین فوتسال و ... است. فوتبالیست های نوجوانی را میبینیم که با شور و هیجان خاصی در حال بازی هستند.
در گوشه ای از سالن پسر نوجوانی توجه ام را جلب می کند و به سراغش می روم از او دلیل حضورش در کانون را می پرسم. محمد نوجوانی 16 ساله است و می گوید: سه هفته است که به کانون اصلاح و تربیت آمده و اگر چه اینجا جای خوبی است اما دلش برای مدرسه و برای دوستانش تنگ شده است.
او در شرح ماجرایش می گوید که در حال عبور از خیابان مولوی بوده که یک موتور سوار با دو سرنشین به ماشینی که چهارنفر داخلش بودند نزدیک شد و یکی از موتورسوارها گوشی یک نفر را از داخل ماشین دزدید و به من که نزدیک آن حوالی بودم گفتند که تو گوشی را دزدیدی و دو نفر از دوستانشان را هم به عنوان شاهد ماجرا انتخاب کردند و آنها هم شهادت دادند. اما من گوشی را ندزدیدم و اکنون هم به دلیل اتهام سرقت به صورت بازداشت موقت اینجا هستم. ( گفتنی است که این مطلب فقط گفته های مددجوست و این موضوع تا زمانی که جرم اثبات شود و تصمیم گیری در موردش برعهده مقام قضایی است.)
محمد با نگاهی غمگین و صدایی بغض آلود باز تکرار می کند که من سرقت نکردم.
او ادامه میدهد که سوم راهنمایی است و اکنون سه هفته است که مدرسه نمی رود. از کانون می گوید که شرایطش خوب است و هر سه شنبه خانواده اش به دیدارش می آیند ولی با این حال دلش تنگ است.
براساس این گزارش، در ادامه بازدید از کانون اصلاح و تربیت، وارد مجتمع کارگاهی مرکز شماره 12 کانون اصلاح و تربیت تهران می شویم. در این مجتمع مددجویانی که به فراگیری حرفه می پردازند، صبح ها در کارگاه های مختلف مانند آرایشگری، معرق کاری، نجاری و ... کار می کنند و یا در مدرسه در رشته های کار و دانش مانند تعمیرات، برق، کامپیوتر و... حضور می یابند. در کانون اصلاح و تربیت ۱۳ رشته فنی و حرفهای وجود دارد و نوجوانان پس از فراگیری و آموزش های لازم ، گواهی نامه مهارت از سازمان فنی و حرفه ای بدون برچسب سازمان زندان ها یا کانون اصلاح و تربیت را دریافت می کنند.
گفتنی است با وجود اینکه کانون اصلاح و تربیت زیرمجموعه سازمان زندانهاست ولی به عنوان زندان به آن نگاه نمی شود بلکه این کانون مانند مدرسه شبانه روزی است که بحث آموزش و اصلاح و بازپروری در آن دیده می شود و امکانات خوبی را از نظر آموزشی برای کودکان و نوجوانان فراهم کرده است.
وارد خوابگاه مددجویان می شویم که با تخت های منظم و تمیز چیده شده است و مددجویان بعد از ظهرها می توانند وقت خود را در ورزشگاه یا خوابگاه سپری کنند.
به گفته یکی دیگر از مسوولان کانون اصلاح و تربیت، نوجوانانی که در سن 18 سالگی وارد کانون اصلاح و تربیت می شوند را می توان طبق قانون جدید به مدت 5 سال یعنی تا سن 23 سالگی در کانون نگه داشت.
براساس این گزارش، وارد محوطه استخر کانون اصلاح و تربیت می شویم، دیدن استخر بزرگ کانون با جکوزی و سونا هم خالی از لطف نیست. پس از استخر وارد خوابگاه کانون اصلاح و تربیت می شویم. اطفال و نوجوانان کانون در سه گروه دختران، گروه ویژه (پسران کمتر از۱۴ سال) و گروه سایر( پسران ۱۸–۱۴ سال) قرار می گیرند و به همین نحو هم خوابگاه هایشان با هم متفاوت است. همچنین قسمتی که دختران در آن نگهداری میشوند از پسران مجزاست.
براساس این گزارش، از کانون اصلاح و تربیت بیرون می آیم و به تابلویش نگاه می کنم. واقعا کانون، مدرسه بزرگی است. مدرسه ای برای پرورش کودکان ونوجوانانی که روزی به خاطر غفلت و قصور والدین یا حتی جامعه وارد آن شده اند. اگر چه تمامی کودکان و نوجوانان کانون از شرایط آنجا ابراز رضایت داشتند ولی به هر حال هیچ کجا خانه خود آدم نمی شود و به قول «ارد بزرگ» "راه آشتی را کسی باید بیابد که خود سبب جدایی شده است." انشالله که روزی کودکان و نوجوانان این کانون و حتی نوجوانانی که در معرض اشتباه هستند راه آشتی را بیابند و به آغوش جامعه بازگردند و دیگر آنها را در کانون نبینیم.
زهرا میرزایی- خبرنگار حقوقی ایسنا
انتهای پیام