به گزارش ایسنا، در نخستین هفته نمایش تعدادی فیلمِ مستندِ باستانشناسی توسط اتاق مستند کارفه، سهشنبه اول آبان مستند «کشف امپراتوری گمشده آرتا»، ساخته شبکه آرته (فرانسه) و سپس فیلم «خانهام روی تپههاست» به کارگردانی شهرام درخشان و تهیهکنندگی ارد عطارپور که تلاش پروفسور یوسف مجیدزاده در محوطه باستانی جیرفت را نشان میدهد، به نمایش درآمد.
با پایان نمایش این دو فیلم، پژمان مظاهریپور مستندسازی که اغلب کارهایش مربوط به باستانشناسی است، اظهار کرد: علم باستان شناسی یک علم جدید است و سینمای مستند باستان شناسی نیز با یک تفاوت چند ده ساله با رویش این علم به وجود آمده است، در این نوع مستندها، دوربین همراه با باستان شناسان به عنوان یک علم یا تکنیک فرامتن عمل می کند، همراه باستان شناس کشف و مستندسازی میکند و دادهها را ثبت میکند.
وی با بیان اینکه سینمای مستند باستانشناسی در بیست سال اخیر در کشور ایجاد شده است، افزود: نمونههای پیش از انقلاب در مورد محوطهها ساخته شدهاند و یک کاوش باستانشناسی در زوایای مختلفی دیده و ثبت میشود.
او با بیان اینکه مستند «خانهام روی تپههاست» به کارگردانی شهرام درخشان در سال ۸۱ و در زمان زلزله بم ساخته شد، اضافه کرد: فیلم «کشف امپراطوری گمشده آرتا»، یک سال بعد توسط یک گروه فرانسوی ساخته شد،اما اکنون دیگر نمیتوان تصاویری که در فیلمهای به نمایش درآمده وجود داشتند را امروز در جیرفت و «کُنار صندل» دید، این محوطهها به مرور با پایان کاوشها و بررسیها در آنها متروکه شدهاند.
مردم نمیدانند چطور با سایتهای باستانشناسی رفتار کنند
مظاهریپور با تاکید بر اینکه سینمای مستند باستان شناسی در واقع ارتباط بین باستان شناس و مردم را ثبت میکند، اظهار کرد: باستانشناسان در ارتباط با رسانهها و مردم دچار مشکل هستند، مردم ما هنوز نحوه برخورد با سایتهای تاریخی کشور را نمیدانند، از سوی دیگر معمولا به مردم فقط یکسری اطلاعات ژورنالیستی و سطحی در حد گردشگری داده میشود، آنها آگاه نیستند که با چه چیزی روبهرو میشوند حتی افراد تحصیلکرده هم نمیدانند چه طور باید با چنین محوطههایی مواجه شوند، این در حالی است که وقتی افراد وارد فضای تاریخی میشوند باید اطلاعات درست بگیرند، اما معمولاً ارتباطات بین آنها مغشوش است.
این مستندساز با تاکید بر اینکه سینمای مستند باستان شناسی میتواند بین مردم حساسیت ایجاد کند، افزود: در فیلمی مانند «کشف امپراطوری گمشده آرتا» تصویربرداری در یک شابلون انجام میشود، وارد زندگی خصوصی باستانشناس نمیشوند و زندگی در انها جریان ندارد اما در مستندهای ایرانی مانند مستند آقای درخشان ارتباط بین باستان شناسان با یکدیگر و سایت و مکانیزمی که از لحاظ فرهنگی بین سایت و مردم اطراف وجود دارد پر رنگتر است.
وی با بیان اینکه همه فیلمسازان را با یک چشم نمیبینند، اضافه کرد: فیلمسازانی هستند که یکبار قصد فیلمبرداری دارند و کارشان تمام میشود، آنها طریقه ارتباط با فضا را نمیدانند و آگاه نیستند، چون آموزش نمیبینند.
او با تاکید بر لزوم ایجاد ارتباط بین باستانشناس و مستندساز افزود: شاهد فیلمهای کمی در این حوزه هستیم، چون از یک سو به ویترینی که این فرهنگ را در خود دارد معمولا اهمیتی داده نمیشود و از سوی سازمانی که تیتر اول آن «میراثفرهنگی» است، به جای توجه به «باستانشناسی»، نخست گردشگری و صنایع دستی را میبیند و برایش گردشگری وسعت پیدا میکند، بدون آشنایی با متریالی که قرار است با آن همراه شود.
وی با تاکید بر اینکه مکانیسم باستانشناسی اشتباه است، ادامه داد: فکر میکنند در هر حوزهای فقط گردشگری پول در میآورد، چرا باید تمثال و عکس بوعلی سینا را در ترکیه ببینیم چرا بادگیر در فلان کشور و ساز در آذربایجان ثبت میشود، در حالی ما یک امپراطوری فرهنگی هستیم معماری که در سوریه است معماری ایرانی - اشکانی است و عشقآباد مرز ایران و مرز فرهنگی ماست.
برای سینمای مستنداحترام و ارزش قایل نیستند
این مستندساز با تاکید بر اینکه در سینمای خودمان، اصلا برای سینمای مستند احترام قائل نیستند، ادامه داد: برای سینمایی مستند باستانشناسی هزینه و اعتبار نمیدهند این کار قدری نگران کننده است فضای است که باید کنترل شود میتواند خطرناک شود.
او با بیان اینکه مدتی پیش تلویزیون بنا به هر دلیلی از دستشان دررفت و چند مستند باستانشناسی پخش کرد و ناگهان این کار را متوقف کرد، افزود: این فیلم با یک بودجه ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی ساخته شد اما فیلم "آرتا" که توسط گروه فرانسوی ساخته شد یک سال بعد با ۳۵۰ میلیون تومان اعتبار ضبط شد، از همین جا میتوان تفاوت ساختارها را به چشم دید.
هنوز باستانشناس را گنجیاب مینامند
مظاهریپور با بیان اینکه مستندسازان خود به مرور دچار سانسور میشوند، ادامه داد: در مواقعی باید به خاطر آبروی میراثفرهنگی و کشور برخی مسائل را مطرح نکرد، اما این نکته را هم فراموش نکنیم که هنوز مردم باستانشناسان را نمیشناسند و انها را گنجیاب یا عتیقهشناس مینامند.
او افزود: حتی وقتی مسئول یک منطقه، سر یک سایت باستانشناسی میرود، از باستانشناس میپرسد چه پیدا کردی؟
به اعتقادِ این مستندساز، سینمای مستند باستانشناسی نمیتواند به همه چیز بپردازد، بلکه صرفا برای آیندگان فیلم میسازد که بگوید در گذشته چه داشتهایم؟
با گرفتن پولهای میلیونی برای فیلمسازی در محوطهها، کارها متوقف شد
وی همچنین با اشاره به اینکه یکی از میرعابدین کابلی یکی از باستانشناسان قدیمی، معتقد است که تمدن «آرتا» در تپه "خبیث" شهداد کرمان شکلگرفته و نه در جیرفت، ادامه داد: وی نتوانست چنین چیزی را ثابت کند، اما مجیدزاده در سال دوم کاوش خود خط پیدا کرد. یکی از اصول تائید بر یک نظریه باستانشناسی به دست اوردن خط است، که مجیدزاده نسبت به آن موفق شد.
به گفتهی وی، تیم مجیدزاده در سال سوم حفاریهایش در جیرفت، در مکان استقرار تیم کاوش، دو تبلت پیدا کرد، که آنها معروف شدند، چون هیچ نمونهی دیگری از آنها در هیچ نقطهای به دست نیامد.
مظاهریپور اظهار کرد: با روی کار آمدن دولت نهم ناگهان همه چیز عوض شد، با ایجاد یک دفتر با نام کانون اتومبیلرانی، اعلام کردند که برای هر روز فیلم ساختن در تخت جمشید باید سه میلیون تومان پرداخت شود، از آن به بعد به مرور کسی دیگر سراغ فیلمسازی در محوطههای باستانی و تاریخی نرفت، انگار می خواستند میراث فرهنگی را بفروشند.
به اعتقاد طیفی، این فیلم میراث فرهنگی را تحقیر کرده
شهرام درخشان، کارگردان مستند «خانهام روی تپههاست» نیز در توضیح فیلمش اظهار کرد: قرار نبود چنین فیلمی را بسازم فقط قصد داشتم رویکرد آکادمیک جیرفت را نشان دهم، اما وقتی وارد سایت «کُنارصندل» شدم به این نتیجه رسیدم که آن فیلم را نمیخواهم، موضوع را جور دیگری دیدم خواستم یک فیلم زندهتر بسازم، برای هیچکدام از صحنهها طرحی نداشتم، اتفاقاتی که افتاد، حتی عصبانیت مجیدزاده یا نداشتن پول همگی زندگی زنده و در جریان یک باستانشناس و سایت کاوش آن بود.
او با بیان اینکه معمولا موضوع باستانشناسی از دید برخی افراد یک موضوع کهنه و قدیمی باشد است وهیچ هیجانی برای آن ندارند، افزود: در حالی که باستانشناس برای کارش هیجان زیادی دارند، اما از سوی دیگر این فیلمها و بخصوص این مستند مخالفان خود را هم دارد، چون معتقدند سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی کاوشها در ایران تحقیر شده و پول ندارد. مخالفان فیلم گاهی اوقات فریاد بزن میشوندو کارمان به بحث و جدل میکشد.
وی با بیان اینکه خوشحال است که توانست جنبه دیگری از باستانشناسی کشور را نشان دهد، گفت: معتقدم توانستم جنبه انسانی حرفهای و حتی پشت صحنه باستانشناسی را به تصویر بکشم تا مردم با آنها مواجه شوند درگیریهایی که یک باستان شناس به اشکال مختلف با آن مواجه است. در واقع این کار نمایش گوشهای از تاریخ کشور برای امروز و آینده است، هر چند هنوز چنین فیلمهایی از نظر بینندگان فقیرند و باید روی آنها بیشتر کار شود.
اگر شرایط تکرار شوند، باز هم همین فیلم را میسازم
این مستندساز در پاسخ به این پرسش که اگر قرار بود دوباره در این شرایط قرار بگیرد، آیا چنین فیلمی را می ساخت، گفت: قطعاً این کار را انجام میدادم، فقط با این شرط که یک بار این فیلم را دیدهام و نقاط ضعف کار را شناختهام.
وی همچنین در پاسخ به نقدی که چرا به جای نشان دادن پشت صحنه باستانشناسی در جیرفت، اطلاعات بیشتری از سایت و یافتههای علمیتر نشان نداده است، بیان کرد: معتقدم هر فیلم ماهیت خود را دارد، نمیتوان گفت با تمام رویکردها میتوانیم یک فیلم را بسازیم این فیلم در مورد روابط خارجی باستانشناس با وقایع پیرامون خود است، قصد نخستم ساخت فیلم دیگری بود، اما وقتی با صحنهها آن زمان مواجه شدم، نظرم را عوض کردم و یک سهگانه در مورد جیرفت ساختم، دو فیلم در مورد غارتهای انجام شده در جیرفت است و یک فیلم از یافتههای علمی این محوطهی باستانی است.
او ادامه داد: برخی افراد وقتی یک فیلم کاملا تخصصی میبینند، توقع دارند همه خواستههای آنها را در آن فیلم برآورده کند، معتقدم این نظر درست نیست، هدف من نمایش پشت صحنه باستانشناسی بود، در فیلمهای دیگر در مورد یافتهها حرف زدهام و کاری به روابط و شخصیتها نداشتم.
مجیدزاده بُت نیست، او یک باستانشناس متعهد است
وی همچنین با بیان اینکه برخی افراد معتقد بودند؛ مجیدزاده در این فیلم در قالب یک بُت نشان داده شده، تأکید کرد: مجید زاده در این فیلم شخصیت مجیدزاده نیست، بلکه او یک باستانشناس متعهد است، اگر نتوانیم بگوییم مجیدزاده کار مهمی انجام داده است، کملطفی زیادی کردهایم. جای مجیدزاده در این فیلم است.
او اضافه کرد: برخی میگویند چرا مجیدزاده، از آنها سوال میکنم اگر شما جای او در این فیلم بودید آیا بدتان میآمد؟ او یک باستانشناس قَدَر ایرانی است که روی تپهها ایستاده و در مورد یافتههای باستانشناسی در طول دههها و سدههای گذشته حرف میزند. این مجیدزاده است که این بار در بخشی از ایران یک تمدن را کشف میکند. در واقع این مجیدزاده نیست که روی تپهی «کُنارصندل» ایستاده، آن تصویرِ باستانشناسی ایرانی است که روی تپهها ایستاده و نگاه میکند.
او همچنین با اشاره به بخشی از فیلمش که نشان میدهد یکی از خیابانهای جیرفت به نام «یوسف مجیدزاده» نامگذاری شده است، گفت: متاسفانه آن تابلو چند هفته بیشتر در آن نقطه نماند و با اعتراض برخی مسئولان، آن تابلو پایین کشیده شد.
درخشان که در بخشهایی از فیلم خود با قطعیت میگوید که محوطه جیرفت همان تمدن "آرتا" ست، در حالی که در فیلم فرانسویها از کلمه احتمالا برای این نام گذاری استفاده میشود، در پاسخ به این نقد بیان کرد: نامگذاری وجود تمدن آرتا براساس حدس یا استدلال دکتر مجیدزاده است، باستانشناسان معمولا از زمانی که اسناد و مدارکِ قطعی نداشته باشند، چیزی را با قطعیت بیان نمیکنند. در واقع آنها نیاز به یک اثر مکتوب دارند، هرچند بسیاری هنوز معتقدند مجیدزاده آن را اثبات نکرده است.
وی اضافه کرد: شاید بهتر بود من نیز در این فیلم از واژه احتمالاً استفاده میکردم.
انتهای پیام