تا همین چند سال پیش برخی میراث فرهنگی و حفاظت از این تمدن را سد راه «توسعه» میدانستند و برخی دیگر حتی فکر کردن نسبت به اینکه بخواهند از دستگاهی به نام «میراث فرهنگی» مجوز بگیرند، تعجب میکردند، تفکری که باعث شد به راحتی مترو را از زیر چهارباغ عباسی اصفهان عبور دهند، ریل قطار را به چند متری نقش رستم برسانند و تمدن چندهزار سالهی «سیمره» و «سیوند» را به آب دهند.
به گزارش ایسنا، پژوهشگاه سازمان میراثفرهنگی و گردشگری بعد از سالها تلاش و نگرفتن نتیجه مطلوب از اینکه دستگاهها را با خود همراهی کند، به این فکر افتاد که توجه به میراث فرهنگی در کنار برنامهریزیهایی که برای «توسعه پایدار» در کشور رخ میدهند، در قالب برگزاری همایشی جلب کند، نخستین قدم برای این کار سه سال قبل اتفاق افتاد.
برگزاری همایشهای دورهای با تیتر «میراث فرهنگی و توسعه پایدار»، و دعوت از همهی دستگاههایی که به نوعی در فکر توسعهاند، بدون توجه به تاریخ پشتسر گذاشتهی خود.
نخستین همایش در اسفند ۱۳۹۴ و با حضور وزارت راه و شهرسازی برگزار شد و با برگزاری پنلهای تخصصی در طول دو روز بیانیهای صادر و علاوه بر تاکید بر «ضرورت بازشناسی مسیرهای تاریخی» بر «ضرورت تدوین برنامهای جامع و قانونمند برای شناسایی، حفاظت و بهرهبرداری مجدد از میراث فرهنگی» نیز اشاره شد.
نسبت میراث فرهنگی را کدام دستگاه رعایت میکند؟
دومین همایش نیز ۱۵ مهر امسال و باز هم با حضور وزارت راه وشهرسازی و بدون حضور دیگر دستگاههای شهر و توسعهای در کشور مانند شهرداری و جهاد کشاورزی، برگزار شد. این استقبال با وجود فراخوانی که پژوهشگاه میراث فرهنگی به دستگاههای متولی اعلام کرده، نشان میدهد که گویا براساس گفتهی سیدمحمدبهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی در نخستین همایش «در بیشتر برنامههایی که در قالب توسعه اتفاق میافتد، تنها یک درصد مراعات حال میراث فرهنگی را میکنند» صدق میکند!
بهشتی با پایان دومین همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار در گفت وگو با ایسنا از نتایج این همایش میگوید: دو نوع نسبت بین میراثفرهنگی و توسعه در دنیا تجربه کردهایم، در یک نسبت میراث فرهنگی مُخل توسعه محسوب میشود و آن را مراعات نمیکنند. در نسبت دوم آن را مراعات میکنند، یعنی علاوه بر اینکه حفاظت از میراث فرهنگی رعایت میشود و از سوی دیگر توسعه ادامه دارد، هر دو در یک حُسن همجواری به سر میبرند. اتفاقی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته معمولا عملی میشود، هر چند در کشور با این نقطه فاصله داریم.
وی با بیان اینکه تا قبل از برنامه سوم توسعه هیچ پیشبینی برای در نظر گرفتن «میراث فرهنگی» در نظام برنامهریزی انجام نشده بود، میگوید: بعد از برنامه سوم، در ادبیات حقوقی و برنامهریزی کشور، پیشبینیهایی برای درنظر گرفتن موضوع میراث فرهنگی شده و حتی نقش آن قدری پررنگتر شد، اما هنوز مراعاتی که باید نسبت به امر حفاظت رخ میداد، محقق نشده بود.
او در ادامه با بیان این که در رفتار برخی سازمانها، نهادها و دستگاههای اجرائی مانند وزارت نیرو و وزارت راه و شهرسازی که فعالیت عمرانی انجام میدهند، شاهد یک نوع تغییر هستیم، این تغییر رفتار را یک رویکرد میداند.
وی رویکرد دیگر توسعه پایدار در نسبت با میراث فرهنگی را فرهنگ به عنوان مبدا و مقصد توسعه میداند و با تاکید بر اینکه توسعه باید مبتنی بر فرهنگ باشد، ادامه میدهد: نخست باید بپذیریم توسعهای اتفاق افتاده است، در ادامه شاخصه آن را در فرهنگ جستجو کنیم تا آن جامعه، جامعهای زایندهتر در حوزه فرهنگ باشد، مصرف اقلام فرهنگی آن بالاتر و خودِ با نشاط تر باشد.
بهشتی همچنین با تاکید بر اینکه از حدود سه دهه گذشته، توسعه مبتنی بر فرهنگ شکل میگیرد، اظهار میکند: این بحث هنوز در کشور ما تازگی دارد و موضوع گفتوگو قرار نگرفته است. حتی هنوز برنامهریزیها، به صورت جدی وارد این موضوع نشده است. از سوی دیگر در همکاری که از سال ۹۴ با سازمان برنامه و بودجه آغاز کردهایم، تلاش کردیم تا فتح بابی با یگدیگر باز کرده و بحثی تازه در عرصه نسبت بین فرهنگ و توسعه ایجاد کنیم.
همایشی که فقط چند دستگاه به آن روی خوش نشان دادند
او برگزاری همایشی مانند «میراث فرهنگی و توسعه پایدار» را از نمونه این اقدامات میداند و میگوید: در برگزاری چنین همایشهایی، باید افرادی از دستگاههای مختلف بیایند و کسانی که یک نوع نگاه فرهنگی دارند در این نسبت جدید بحث کنند. در واقع در این نسبت جدید چیزی بود که عمدتا بحث آن را در میراث فرهنگی انجام میدادیم.
وی با بیان اینکه در وزارت نیرو و وزارت راه و شهرسازی بحث زیادی در این زمینه صورت نمیگرفت، ادامه میدهد: در واقع این همایش یک جور فتح بابِ نظری در مورد این نسبت جدید است. توقع چندانی هم نداریم که با چنین فاصلهای ناگهان به یک تغییر رویکرد عمیق در نظام برنامهریزی منجر شود، این که توسعهای را برنامهریزی کنیم که مبتنی بر ویژگیهای تاریخی، فرهنگی، طبیعی سرزمین باشد، چیزی است که همیشه در برنامهریزی توسعه حرف آن گفته میشود، اما نهایتا توسعه، به سمت توسعهی اقتصادی میرود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، یکی از دلایل بروز این اتفاق را در این میداند که هنوز تکلیف مشخصی برای انجام کارها در این زمینه نداریم و میگوید: مثلا اگر قرارباشد توسعهای را برنامهریزی کنیم که مبتنی بر مختصات تاریخی فرهنگی طبیعی باشد، نمیدانیم باید چکار کنیم. یا اگر در این همایش ما تولید ادبیات توسط کسانی که در بحثهای علمی و آکادمیک وارد این صحنه میشوند، چیست و نسبت آن با توسعه چه میتواند باشد؟
شهرداری چه نقشی در همایش توسعه پایدار و میراث فرهنگی است؟
بهشتی اما در پاسخ به این پرسش که در دو همایش برگزار شده «میراث فرهنگی و توسعه پایدار»، جایگاه و نقش دستگاه شهری مانند شهرداری کجا بود؟ میگوید: مشکل شهرداری این است که در آن بحث نظری جایی ندارد، برخلاف وزارتخانهها، سازمان محیط زیست یا وزارت نیرو که ناگزیرند بخش نظری هم داشته باشند، سیاستگذاری و برنامهریزی کنند. در حالی که شهرداری جای اجراست.
او با تاکید بر اینکه وزارت راه و شهرسازی باید قاعدتا طرحهای جامع و تفصیلی را به تصویب برساند و شهرداری آن را اجرا کند، ادامه میدهد: ما فراخوان عام دادیم که هر کس حرفی دارد، در این همایش شرکت کند، برخی دستگاهها دعوت ما را پذیرفتند، هر چند بسیاری دیگر از آنها مانند وزارت کشور، وزارت کشاورزی یا وزارت صنعت و معدن حضور جدی ندارند، در حالی که فعالیتهای آنها منجر به اتفاقاتی در این سرزمین میشود که باید میراث فرهنگی را نیز مدنظر قرار دهند.
نخستین «نشان تعامل» میراثیها به وزیر راه داده شد
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری اما در مورد میزان توجه و حضور دستگاهها در طول سه سال گذشته به سوی میراث فرهنگی چه طور بوده است، میگوید: وزارت راه وشهرسازی قرابت و نزدیکی خود را به موضوع میراث فرهنگی پررنگتر و عمیقتر کرد. وزارت نیرو، نسبت به سه سال پیش بسیار پررنگتر حضور یافته است و دستگاهها دیگر نیز مانند وزارت نفت در بحث لولهکشی جسته و گریخته در حال نزدیک شدن هستند.
بهشتی اما به طراحی «نشان تعامل» برای اهدا کردن به دستگاههایی که با میراث فرهنگی تعامل بیشتری دارند، اشاره میکند و میافزاید: در دومین دوره برگزاری این همایش، «نشان تعامل» را طراحی کردیم تا دستگاههایی که تعامل بیشتری با حوزه میراثفرهنگی انجام میدهند را شناسایی میکنیم و از انها تقدیر میکنیم.
به گفتهی وی در دومین همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار نیز چهار نشان تعامل اهدا شد، که نخستین نشان به وزیر راه و شهرسازی و سه نشان دیگر به "رافائل بیشونه"، - پژوهشگر و باستانشناس ایتالیایی -، بهروز مرادی - مدیر عامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران - و ایوب زارعی - شهردار کنگ - که در زمان اجرای پروژههای خود، راهکارهای لازم را برای حفاظت از آثار تاریخی - فرهنگی در معرض خطر بررسی کرده بودند، اهدا شد.
حواسمان باشد درباره ایران حرف میزنیم
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، اما درباره یکی از نخستین مواردی که در اولین هایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار مطرح شد و برمبنای آن «ضرورت بازشناسی مسیرهای تاریخی» مطرح شد، میگوید: در این زمینه هنوز در اول راهیم، حتی پژوهشگاه میراث فرهنگی در شناخت این مسیرها به تازه شروع به کار کرده است. امروز مسیرهخامنشی را به فاصله شوش تا پارسه، شناسایی کردهایم و کتاب آن برای انتشار در حال آماده شدن است،همچنین یا مطالعات برای مسیر بین شوش و همدان تا کنون انجام شده است که امیدواریم تا پایان امسال آن برای انتشار آماده شود.
وی «ضرورت بازشناسی مسیرهای تاریخی» را پروژهای بزرگ میداند که نمیتوان به سرعت آن را انجام داد و بیان میکند: تکمیل این کار چندین عمر نیاز دارد، باید حواسمان باشد که در مورد ایران صحبت میکنیم، یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومتر مربع مساحت که تاریخاش از زمان حضرت آدم تا امروز است.
او یکی از نتایج نخستین همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار را تهیهی پرونده ثبت جهانی راهآهن سراسری کشور میداند که در فاصله دو همایش آماده شده و میگوید: ما نباید به دستگاهها مسیر بدهیم. لازم نیست میراث فرهنگی شروعکنندهی مطالعهی راههای تاریخی باشد تا بعد از آن جادهها ساخته شوند.
بهشتی تاکید میکند: بحث آن است که هر دستگاهی که میخواهد جاده و راهی را بسازد باید نخست بررسی کند که در تجربه تاریخ گذشته خود راه آن از چه مسیری رفته است و آیا میتواند کمک کند که مسیر بهتری برای آن پیدا شود، تا به گذشتهی آن دست نزنیم.
انتهای پیام