به گزارش ایسنا، رئیس دولتهای نهم و دهم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، چندی پیش در کانال اطلاعرسانی خود در شبکه اجتماعی تلگرام که به دلیل فیلتر شدن، تمامی مسئولان رسمی از آن خارج شدهاند پیامی ویدئویی با عنوان «پیام تصویری دکتر احمدینژاد خطاب به ملت ایران» منتشر کرد. پیامی که در آن اتهاماتی را علیه سران قوا به خصوص قوهقضائیه مطرح میکرد. محمود احمدینژاد پس از دستگیری دو یار غارش یعنی اسفندیار رحیممشایی و حمید بقایی فعالتر شده و البته چهرهای تهاجمی به خود گرفته است. او برای تبرئه یارانش به هر دری میزند و البته به بعضیها درس وفاداری و حمایت از یاران میدهد.
مشکلات اقتصادی این روزها و ضعف دولت در حل آنها، به مشکل خوردن برجام از یک سو و نوع رفتار قوهقضائیه از سوی دیگر باعث شده تا احمدینژاد شمشیر را از رو ببندد و عملا در نقش یک اپوزیسیون ظاهر شود. مخالفی که تلاش دارد خود را در مسیر اصلی انقلاب و خادم ملت معرفی کند و جبهه مقابلی برای خود و یارانش تعریف کرده که تقریبا دربرگیرنده تمام ارکان نظام است. احمدینژاد به سبک مناظرههای دو انتخابات ۸۴ و ۸۸ خود را در صف و طرفدار اصلی و بحق مردم ترسیم میکند و دیگران را جبهه اشراف میداند که مردم برایشان اهمیتی ندارد و تلاش دارند او و اطرافیانش را زمین بزنند.
دستگیری محمدرضا رحیمی، علیاکبر جوانفکر و عبدالرضا داوری و چند نفر از نزدیکان دو دولت احمدینژاد او را چندان آشفته نکرد، اما حالا به زندان افتادن مشایی و بقایی گویا وی را تنها کرده و مانند کسی که در حال غرق شدن است به هر ریسمانی برای روی آب ماندن چنگ میزند. البته به نظر میرسد روی آب ماندن از نظر احمدینژاد یعنی در مرکز توجه بودن وگرنه خروج او از دور انتخابات ۹۶ تقریبا نشان داد که تاریخ مصرفش به پایان رسیده مگر اینکه روند اتفاقات کشور به گونهای عجیب پیش برود.
مشکلات اقتصادی یکی از اصلیترین سوژههای اظهارات اخیر احمدینژاد است. او ۱۶ شهریور در جمع مردم لیکک بهمئی به مناسبت گرامیداشت شهدای ۱۷ شهریور اظهار میکند: مشکلات اقتصادی راهحل دارد. راه آن پافشاری بر عدالت، اصلاح وضع بانکها، کاهش هزینههای دولت و تغییر نحوه بودجهریزی و همچنین توزیع ثروت کشور بین مردم است. احترام به آزادی و رای و نظر و حقوق مردم و دخالت دادن آنان در امور کشور مقدمه لازم برای حل مشکلات است.
حال این سوال پیش میآید که در آن هشت سالی که اداره کشور در دست خود او بود چرا این اقدامات را انجام نداد؟ مثلا اصلاح وضع بانکها که احمدینژاد به آن اشاره میکند نه تنها در دولت او انجام نشد بلکه مشکلات امروز موسسات مالی و اعتباری و بانکها که مثل قارچی سمی به جان اقتصاد ایران افتاده دقیقا ریشه در سیاستهای بانکی دولت احمدینژاد دارد.
کسی از کاهش هزینههای دولت سخن میگوید که آوازه سفرهای خانوادگیاش و یاران به نیویورک در زمان خود صدای خیلیها را درآورد. سخن از تغییر در نحوه بودجهریزی از زبان شخصی مطرح میشود که با منحل کردن سازمان برنامهوبودجه ضربهای به اقتصاد کشور زد که هنوز و بعد از پنج سال که از احیای این سازمان میگذرد کمر راست نکرده و یکی از عوامل مشکلات اقتصادی به وجود آمده همین موضوع است.
احمدینژاد همچنان از توزیع ثروت کشور بین مردم سخن میگوید و انگار نمیخواهد قبول کند تورم افسارگسیخته به وجود آمده در دروان او که دولت بعد مجبور شد برای خلاصی از آن تن به رکود دهد به دلیل همین پولپاشی بیرویه و بدون برنامه بود. درباره سخن گفتن احمدینژاد از احترام به رای و نظر مردم هم شاید بهتر باشد چندان سخنی گفته نشود که راوی سخنان هماوست که جماعتی را خسوخاشاک خواند.
اما پیام ویدئویی احمدینژاد هم نکات جالبی در برداشت. او در این پیام ابتدا باز گریزی به مسائل اقتصادی زده و دولت را به نداشتن برنامه و مدیریت ضعیف متهم کرده است. البته که در ضعف مدیریت فعلی کشور بهخصوص در مسائل اقتصادی شکی وجود ندارد اما راهکارها و اظهارات احمدینژاد باز همانهایی است که باعث شد کشور در رکود تورمی شدید فرو رود و دولت بعد از او تا مدتها مشغول آواربرداری از زلزلهای باشد که در دولتهای نهم و دهم در اقتصاد ایران به وقوع پیوست.
احمدینژاد درباره وضعیت اقتصادی کشور میگوید: همه میدانیم که شرایط اقتصادی شرایط سختی است و بخش مهمی ازمردم به لحاظ معیشت و به لحاظ کسب و کار و تنظیم برنامههای آینده به شدت تحت فشار هستند. بخشی از این به فشارها و تحریمهای دشمن و به مدیریت داخلی کشور بازمیگردد. این گونه که مسئولین الان عمل می کنند به نظر نمیرسد که شرایط ما در آینده شرایط بهتری شود. هیچ برنامه مشخصی ارائه نمیشود. صرفا با طراحی و عمل کردن در بازار ارز نمیتوان کل اقتصاد را مدیریت کرد.
وی میافزاید: اقتصاد بخشهای گوناگون دارد که برای همه آنها باید برنامه داشته باشیم. مهمتر از همه اولا باید مردم را وارد عرصه اقتصاد کنیم و به آنها میدان بدهیم و ثانیا ثروت انبوه کشور را آزاد کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم تا بتوانیم از این دوره عبور کنیم. طرحها و پیشنهادها هم هست. هم یک مقدار راه را باز کنند که و اجازه دهند نظرات گوناگون مطرح شود تا از افکار و اندیشهها استفاده کنند و همینطور از مردم و ثروت ملی. بنده هم به عنوان یک ایرانی پیشنهاداتی را داشتم و دادم و باز هم خواهم داد. امیدوارم یک همتی بکنند چون این شرایط، شرایط خوبی نیست. من نمیخواهم به جزییات بپردازم که در خانهها و خانوادهها چه مشکلاتی ایجاد شده و چشمانداز روشنی هم برای فردا در مقابل مردم نیست.
شاید دیگر سخن گفتن از وضعیت اقتصادی دوران هشتساله احمدینژاد تکرار مکررات و خستهکننده باشد و دیگر نیازی نباشد که از اقدامات مدیریتی او در اقتصاد سخن گفت ولی همین که او همچنان این اعتماد بنفس را دارد که راهکارهای شکستخورده خود را باز به عنوان نجاتبخش اقتصاد کشور مطرح میکند کمی جای تعجب دارد.
بخش دوم پیام ویدئویی احمدینژاد درباره شفافیت و مبارزه با مفاسد اقتصادی است. او پیشنهادی را ارائه و البته اتهاماتی را هم در لفافه مطرح میکند. وی میگوید: مهمترین کار این است که مقامات ارشد کشور خودشان شفاف عمل کنند هر چه در زندگیشان هست را در روزنامه و تلویزیون بگذارند تا مردم ببینند. اول مقامات کشور ثروتشان را اعلام کنند بعد معلوم میشود از کجا آوردهاند. ما که تکلیفمان روشن است. بنده و همکارانم همه اعلام کردیم. آقای مشایی، آقای بقایی و دیگر عزیزانی که در دولت بودند در روزنامهها هم اعلام کردند. بعد هم بررسی کردند و هیچ افزایش غیرحقی نداشته و همان زندگی معمول خودمان بوده حتی برای آقای بقایی و آقای مشایی که بنده خدا مستاجر است و چیزی ندارد که بخواهند ارزیابی کنند با این حال بررسی کردند و گفتند خلاف حق افزایشی اتفاق نیفتاده است. خب همه مقامات این کار را بکنند. به جای اینکه همدیگر را متهم کنیم و تلاش بکنند که دولت قبل را متهم کنند خب اموالتان را همه اعلام کنید ملت میفهمند چی به چی است.
دعوای قدیمی احمدینژاد با برادران لاریجانی در اظهارات اخیر او هم هویدا میشود. او اظهار میکند: بهخصوص روسای سه قوه، برادران سه قوه، خانواده سران سه قو، دیگر نهادها همه مقامات کشور چه اشکالی دارد در روزنامهها اعلام کنید که مردم بدانند شما چه داشتهاید و الان چه دارید و از کجا آوردهاید. اینکه یقه مردم را میگیریم که از کجا آوردهاید بهتر است اول از خودمان شروع کنیم. این بهترین راه مبارزه با مفاسد و ایجاد شفافیت است. از خودمان شروع نمیکنیم بعد یقه مردم را میگیریم که از کجا آوردهاید. نمیگویم نگیرید بالاخره میگیرید ولی این مشکل را حل نمیکند ضمن اینکه در اقتصاد باید ریشهها را حل کرد.
وی ادامه میدهد: ما در ساختارها، سیاستگذاریها، برنامههای کلان، سیستم بانکی، دایره دخالت دولت و حجم و و هزینههای دولت، بحث منابع پایه مثل زمین و انرژی مشکلات کلان داریم ریشهها در اینجاهاست و از اینجاها بیرونمیآید و بعد یک اتفاقاتی هم میافتد و معمولا هم با آخرش برخورد میکنیم و فکر میکنیم حل میشود. ۶۰ ، ۷۰ سال است که داریم برخورد میکنیم و حل هم نشده است. پیشنهاد من این است بهخصوص مقامات قضائی که میخواهند رسیدگی کنند اول از همه رئیس محترم قوه قضاییه، خانوادهشان، برادرانشان، معاونینشان و قضات برجسته زندگیشان را اعلام کنند و در معرض دید مردم بگذارند که چه کار دارند میکنند آن وقت یک اطمینانی حاصل شود که احکامی که صادر میشود برای مردم قابلقبول و در وضعیت اداره کشور و اقتصاد موثر باشد.
احمدینژاد در بخش پایانی صحبتهای خود حرف اصلی خود را میزند و نشان میدهد تمام این مقدمهچینیها برای تبرئه مشایی و بقایی و زیر سوال بردن قوهقضائیه است. وی تصریح میکند: بالاخره ما با این نحوه اداره کشور مخالفیم، بارها هم گفتهایم. ما فرزند این کشوریم فرزند انقلابیم و دلبسته جمهوری اسلامی هستیم و دلمان برای کشورمان میسوزد اما فکر میکنیم این نحوه اداره کشور درست نیست و به ضرر کشور و مردم است. دائم مشکلات بیشتر خواهد شد و به جای مناسبی نمیرسیم. از این نظر با اینهایی که الان در راس قوا هستند، قوهقضائیه، مقننه و اجراییه و بسیاری از نهادها اختلاف نظر داریم. در دوره دولت هم در عملکردمان این را نشان دادیم که اصلا ما صحنه را یک جور دیگر میبینیم. ما کشور و مردم و انقلاب و آرمانها را یک جور دیگر میبینیم و فکر میکنیم میتوان بهتر از این کشور را اداره کرد.
رئیس دولتهای نهم و دهم باز هم طبق آماری که مشخص نیست چه مبنایی دارد از موفقیت دولتش سخن میگوید و یادآور میشود: در دورهای که ما در خدمت مردم بودیم بالاترین جهشهای علمی، عمرانی، آبادانی، ایجاد اشتغال، توسعه صنعتی ایجاد شده و آمارش موجود است و روی زمین دانه دانه میتوان نشان داد که من نمیخواهم الان وارد بشوم. در ۴۰ سال بعد از انقلاب در هشت سال دولتهای نهم و دهم بالاترین جهش علمی، عمران و آبادی، خدمت به مردم در تمام کشور اتفاق افتاده است. در سیاست خارجی گستردهترین حضور در عرصه بینالملل و باز کردن فضا برای فعالیتهای گوناگون از جمله اقتصادی در عرصه جهانی و پیوندهای بین ملتها این اتفاق افتاده، عزت ملی چند برابر شده.
مشخص نیست ادعای احمدینژاد درباره حضور گسترده در عرصه بینالملل ارتباط با کشورهایی مثل جزایر "کومور" و "سنتوینسنت و گرانادین" است یا صندلیهای خالی که او برایشان در مجامع بینالمللی سخنرانی میکرد و یا هفت قطعنامهای که منجر به تحریمهای سنگین علیه ایران شد.
احمدینژاد ریشه برخورد با اطرافیانش را مخالفتش با سران قوا و انتقاد با آنها میداند و مدعی میشود: آیا درست است این اختلاف را در قالب برخوردهای قضائی و امنیتی نگاه کنیم؟ ما قبول نداریم. ما قبول نداریم دو برادر رئیس دو تا قوه باشند، این نحوه مدیریت آقای روحانی را قبول نداریم خب حالا چه کار باید بکنیم؟ باید بیایند به نام دستگاه قضائی با اتهامات امنیتی و مالی با ما برخورد کنند؟ این درست است که از قدرت حکومت در اختلافات سیاسی استفاده شود؟ میگوییم قانون را رعایت کنید میگویند تبلیغ علیه نظام، میگوییم چرا بیخود گرفتید و به زندان انداختید میگویند آقا تبلیغ علیه نظام، میگوییم چرا ظلم میکنید میگویند تبلیغ علیه نظام. این که بد است. این به کجا میرسد؟ انقلاب کردیم که اینها نباشد، جمهوری اسلامی آمد که اینها نباشد. من مخالف بودم این دو تا برادر رئیس دو قوه باشند، آیا این جرم است؟ حالا باید ما مجازات شویم؟ بعد متهم به مسائل مالی بشویم؟ خب اموال را اعلام کنید تا همه ملت بفهمند که چه کسی متهم مسائل مالی است.
او اتهامات علیه بقایی و مشایی را سیاسی میداند و معتقد است به بهانههای واهی این دو در زندان هستند. احمدینژاد خاطرنشان میکند: آقای بقایی را خودتان تایید کردید که هیچی به اموالش اضافه نشده حالا بعد دو سال آمدهاید میگویید در دوره دولت چی و چی و چی و یه مسائلی که ... بعد به زندان میاندازید و اعتراض هم که نمیشود کرد چون از نظر شما اعتراض میشود اقدام علیه امنیت ملی. بعد هم میگیرید و یکطرفه برخورد میکنید و هر کسی هم حرف میزند میگویید متمردی و چه هستی و دستگاه صداوسیما هم که در اختیارتان است یکطرفه اطلاعرسانی میکنید. این کاری که اخیرا با آقای مشایی کردید بزرگترین ضربه به چهره جمهوری اسلامی بود، وهن نظام بود. یک شخصیت فکری، یک مدیر موفق. آقای مشایی در طول زندگیاش هر جا بوده خدمتگزار و موفق بوده. بالاترین خدمات را در صداوسیما، وزارت کشور و شهرداری کرد. یک انسان پاک، مومن، خدمتگزار را بردید و خودتان یک چیزهایی یکطرفه میگویید و به دادگاه غیرعلنی میبرید و همینطوری یکبند آقای قاضی یکسری اسم میبرد که اصلا جزء اتهامات نیست و بعد هم اینها را پرورش میدهید و به خیال خودتان زمینهسازی میکنید که یک حکمی برای ایشان بدهید ، آیا این کار درست است؟ به جایی میرسد؟ کسی با این روش موفق بوده؟
احمدینژاد در بخشی از صحبتهای خود حتی برخی مسئولان قضائی را به بیاعتقادی و قطع ارتباطشان با خدا متهم و بیان میکند: به خدا ما دلمان برای کشورمان میسوزد. با خیلیهای دیگر هم همین کارها را میکنید که من همه را میگویم. مشخصا درباره آقای مشایی که معاون رئیسجمهور و یک چهره برجسته خادم پاک بوده هی این طرف و آن طرف را گشتید و آدمها را بردید و آوردید که یک قران پیدا کنید و به ایشان هم یک وصلهای بچسبانید ولی خب نشد چون وجود نداره، برای آقای بقایی هم وجود ندارد. اگر دادگاه را علنی برگزار میکردید همه ملت این را متوجه میشدند. این کار درستی نیست. من نصیحت میکنم این عاقبت ندارد. حالا خدا که ظاهرا نمیدانم بعضیها شاید دیگر ارتباطشان قطع شده یا اعتقادی وجود ندارد. الان شش ماه است که آقای مشایی را برده اند. تلفن نمیگذارند بزند خانوادهاش را ببیند. برای چه، چه جرمی کرده؟ میگوییم آقا تحقیق تمام شده باید آزاد شود میگویند نه ما تشخیص دادیم که بمتند.برای چه بماند؟ شما باید در خدمت قانون و حقوق مردم باشید. با او این کار را میکنید اصلا بقیه مردم دیگر هیچ حقی ندارند از نظر شما.
احمدینژاد در پیام ویدئویی خود اتهاماتی را هم متوجه رئیس سازمان اطلاعات سپاه میکند و تلویحا او را مسئول پروندهسازی برای اطرافیانش میداند. او همچنین اظهار میکند: این حرفها توهین نیست که بگویید توهین و تبلیغ علیه نظام. ما میخواهیم درست شود چون دلمان برای کشورمان میسوزد میگوییم این کارها بد است و به انقلاب، نظام، ایران، مردم و به خودتان ضربه میزند. درستش کنید. یعنی شما هیچ ایرادی ندارید؟ هر کس به محض اینکه یک اشکالی را مطرح میکند فوری یک احضاریه میفرستند که آقا تبلیغ علیه نظام، توهین به مقامات. مردم چه باید بگویند که شما جرم تلقی نکنید؟ بگویید. روشن کنید.
وی بدون آنکه به روشنی درباره اتهامات مشایی سخن بگوید تنها به دنبال تبرئه کردن او به هر نحوی است و خاطرنشان میکند: آقای مشایی رفته به حکم قاضی اعتراض کرده الان آمدهاید میگویید هفت سال و ۱۰ سال قبل که تو معاون رئیسجمهور بودی یک عده با تو ملاقات کردهاند اینها کی بودهاند؟ آن هم در دادگاه یکدفعهای. بعد هم صحبتهایش را پخش نمیکنید و فقط حرفهای خودتان را پخش میکنید. به خدا اینها بد است برای جمهوری اسلامی بد است. آبروی کشورمان را میبرد. به خدا ما نمیخواهیم جای هیچ کدامتان را بگیریم ولی یک شهروندیم و حق داریم کشورمان درست و عزیز اداره شود و پیشرفته باشد. خب درست عمل کنید، عدالت را پیاده کنید. یک جوری صحبت میکنند که ما مقاومت میکنیم. راجع به چه مقاومت میکنید؟ شما خودتان در موضوع آقای مشایی شاکی هستید. در بسیاری از پروندهها خودتان شاکی هستید و خودتان هم دارید رسیدگی میکنید، چه مقاومتی میکنید؟
جالب اینجاست کسی به یکطرفه به قاضی رفتن و اتهام زدن بدون دادن امکان دفاع سخن میگوید که در جریان انتخابات بحثبرانگیز ۸۸ علیه بسیاری سران نظام از جمله هاشمیرفسنجانی و ناطقنوری اتهامات شدیدی را مطرح کرد که هیچ وقت فرصت پاسخگویی نیافتند.
احمدینژاد در پایان صحبتهای خود باز پیشنهادش را تکرار و عنوان میکند: من نصیحت میکنم درست عمل کنید. قانون و عدالت حق مردم است. بعد هم شفافسازی کنیم. همه زندگیهایمان را روی میز بگذاریم با یک شرط؛ که هر کس هر چیزی خارج از آن لیست اعلامی پیدا کرد مال خودش باشد. اشکال دارد؟ الان سران سه قوه برادرانشان بیایند اموالشان را اعلام کنند. زیر آن هم بنویسند من وکالت میدهم هر کس خارج از این لیست اموال در هر جای دنیا چیزی پیدا کرد مال خودش باشد. این کار را بکنیم. اجازه دهیم در کشور آرامش ایجاد شود و اطمینان و اعتماد بیشتر شود. کاری نکنیم اعتمادها هر روز ضعیفتر شود. این به ضرر کل کشور است. امیدوارم بپذیرند و در روششان، در برخورد با مردم و حقوق مردم تغییر دهند.
این اظهارات او با واکنش غلامحسین محسنیاژهای سخنگوی قوه قضاییه هم مواجه شد و در نشست خبری خود در پاسخ به سوالی درباره ادعاهای احمدی نژاد گفت: کسی اگر میداند باید بگوید نباید از او بخواهند مگر اینکه جایی گذاشته باشد.
پاسخی که یادآور همان لیست معروف مفسدین است که همچنان در جیب احمدینژاد خاک میخورد. اگر واقعا چنین لیستی در اختیار او است چرا در اختیار مقامات قضائی قرار نمیدهد تا رسیدگی کنند و اگر درست نمیگوید چرا به این راحتی اتهام میزند و ایجاد تشویش میکند بدون آنکه مورد پیگرد قرار بگیرد.
به هر حال محمود احمدینژاد همچنان با اظهارات و رفتارهای خود سعی دارد در دید باشد. البته به نظر میرسد تاکتیک جدید او و اینگونه سخن گفتن و زیر سوال بردن همه ارکان کشور بیشتر برای زیر سوال بردن احکام رفقای صمیمیاش و احتمالا فرار به جلو برای پاسخ ندادن به بسیاری از سوالاتی است که در ذهن افکار عمومی درباره هشت سال ریاستجمهوری او مطرح است.
با این وجود پیشنهاد احمدینژاد مبنی بر اعلام عمومی دارایی همه مسئولان پیشنهاد خوب و بجایی است که میتواند به مردم امید و اطمینان بدهد اما از کسی که دم از حقوق مردم و قرار گرفتن حق بر سر جای خود و عدالت سخن میگوید این سوال مطرح میشود که آیا حاضر است در مقابل ملتی که هشت سال زیر بار سیاستهای او و دولتش کمر خم کردند و هنوز اقتصاد ایران به دنبال آن اتفاقات هشتساله هر روز مشکل جدیدی را پیش روی خود میبیند پاسخگوی سیاستهای خود باشد و اگر باعث از بین رفتن حق مردم شده تاوانش را پس بدهد یا تنها مثل همیشه میخواهد متکلموحده باشد و سوالات و اتهامات جدیدتری را در کمال آزادی بیان مطرح کند.
خبرنگار ایسنا: آرین افخمی
انتهای پیام