روز دوشنبه روز جهانی پیشگیری از خودکشی بود، می خواستم به همین بهانه با کسی که این پدیده را تجربه کرده گفتوگو کنم تا از تجربه اش و چرایی آن برایم بگوید.
ساعت 19 است، حدود نیم ساعت است که دیر کرده، شلوغی کافه کلافه ام کرده است، آخرین جرعه از چایم را می نوشم و با خود فکر می کنم که او چه شخصیتی دارد؟ همیشه تصورم از فردی که اقدام به خودکشی کرده، انسانی ضعیف با آستانه تحمل پایین است که راه حلی برای حل مشکلات خود ندارد. ناگهان صدایی من را بخود می آورد. اجازه هست بنشینم؟ خانمی قد بلند، با صورتی جوان و ظاهری امروزی که اتفاقا چهره مصممی دارد.
اسم مستعارش را لیلا انتخاب می کند، 42 سال سن دارد و دارای دو فرزند و شاغل است. ازدواجش همچون سایر ازدواج ها سنتی بوده و در سن 22 سال به اولین خواستگار خود بله گفته است که به گفته خودش بزرگترین اشتباه زندگیاش بوده است. لیلا تا به حال چند بار اقدام به خودکشی کرده و آخرین بار 8 ماه پیش بوده است.
لیلا از داستان زندگی اش و علت اقدام به خودکشی هایش می گوید: 2 سال اول زندگی مشترک با همسرم هیچ مشکلی نداشتیم و او در یکی از شرکت های صنعتی بزرگ استان بواسطه کاری که پدرم برای او پیدا کرده بود، کار می کرد، ولی همسرم از همان روزهای اول از این کار شاکی بود و تمایل به کار کردن نداشت، من تازه در اداره شروع به کار کرده بودم و در منزل اجاره ای زندگی می کردیم، تا اینکه دوقلو باردار شدم و مجبور شدم ماه های آخر بارداریم را مرخصی بگیرم، آن روزها به واسطه بارداریم خلق و خوی خوبی نداشتم و مدام گریه می کردم ولی همسرم دیگر همسر سابق نبود، هیچ توجهی به من نمی کرد تا اینکه یک روز بدون مقدمه به من گفت از کار استعفا داده است، هر چه دلیل استعفا را پرسیدم فقط می گفت از اینکار خوشم نمی آمد، دوران بارداریم با استرس کامل از دست دادن شغل همسرم سپری شد و به دلیل اینکه حقوق من کفاف اجاره منزل و درمانم را نمی داد، مجبور شدیم به خانه پدر و مادرم نقل مکان کنیم.
پسرهایم به دنیا آمده بودند و مخارج زندگیمان بالا رفته بود و هیچ تلاشی از سوی همسرم برای یافتن کار انجام نمی شد، برای اینکه او دلگرم به کار شود، طلاها و آینه شمعدان نقره را فروختم و به همراه اندک پس اندازی که داشتم برای او یک ماشین پراید خریم تا در تاکسی سرویس شروع به کار کند، ولی او قبول نکرد و گفت با مسافر کشی بیرون شهر راحت تر است، من هم موافقت کردم. کارش این بود که از صبح برود و تا پاسی از شب به خانه بر نگردد، ولی نکته ای که قابل توجه بود درآمد بسیار ناچیزی را به خانه می آورد و مدام می گفت مسافر کم است. من او را عاشقانه دوست داشتم ولی رفتارش به کلی تغییر کرده بود، گاهی اوقات یا لباس هایش یا ماشینش بوی عطر زنانه می داد و وقتی دلیل را از او می پرسیدم می گفت مسافرم خانم بوده است.
لیلا در ادامه گفت: مدتی گذشت و من مجددا سرکار رفتم و فرزندانم را به مادرم و خواهرم برای نگهداری می سپردم، ولی همسرم دیگر سراغ کار مسافر کشی نمی رفت و از صبح تا شب در خانه بود، مگر مواقعی که مادرش به من زنگ می زد و اجازه می گرفت یکی از آشناهایشان را به یکی از شهرستان های استان ببرد. فایده ای نداشت برای اینکه او به پذیرش مسئولیت زندگی ترغیب شود از او خواستم که دیگر در خانه پدرم زندگی نکنیم و خانه ای اجاره کنیم ولی او مخالفت می کرد، تا اینکه پدرم آب پاکی را روی دستش ریخت و گفت قرار است طبقه بالای خانه خود را به فرد دیگر اجاره دهد، او شبانه من و دو فرزندم را به خانه پدر و مادرش برد و مرا شدیدا از دیدار با پدرم و مادرم منع کرد. چند ماه سپری شد و او در خانه بود، مگر اینکه همان آشنایی خانومی که مادرش از من اجازه می گرفت به شهرستان ببرد را به شهرستان می برد، این آشنا مستاجر پدر و مادر همسرم و زنی مطلقه بود. این دوران بدترین دوران زندگیم بود، در کارم ترفیع گرفته بودم و برای اینکه بتوانم مخارج زندگی و فرزندانم را تامین کنم از صبح تا شب کار می کردم. همسرم تن بکار نمی داد اما مادر شوهرم مدام از بابت اینکه بار نگهداری از فرزندانم را به دوش دارد گلایه می کرد، برای اینکه گلایه ها کمتر شود فرزندانم را به مهدکودک سپردم.
بواسطه کارم از صبح زود تا عصر سرکار و ماموریت بود، یک روز ناگهان دلشوره عجیبی به دلم افتاد، حسی در درونم می گفت زود به خانه برگرد، ساعتی را مرخصی گرفتم و راهی خانه شدم، برق محله قطع شده بود، در باز بود و پشت در یک جفت کفش زنانه دیده می شد، کفش ها شباهتی به کفش های من نداشت، عطر زنانه ای که در فضا پیچیده بود، عطری نبود که من دوست داشته باشم، قلبم فرو ریخت، خدا خدا می کردم با آنچه در ذهنم می گذرد مواجه نشوم، اما با صحنه وحشتناک خیانت همسرم مواجه شدم، ضربه آنچنان سنگین بود که مثل دیوانه ها جیغ می زدم، صداهای اطراف برایم بم و تصاویر برایم تار و بی معنا شده بود، همسرم التماس می کرد جیغ نزنم، سعی کردند جلوی جیغ زدنم را بگیرند، اما خود را از دستان آنها رها کرده و دوان دوان از خانه خارج شدم. دلم می خواست از این خواب وحشتناک بیدار شوم اما نشد، تصمیم گرفتم زودتر از این درد خلاص شوم، دیگر تحمل زندگی را نداشتم، پس به سمت پشت بام خانه دویدم.
نفس کشیدن برایم سخت شده بود، با تمام توان سعی می کردم نفس بکشم ولی نمی شد، از شدت تهوع بالا آوردم. در ورودی به پشت بام را قفل کرده بودم، فریادهایی را می شنیدم که از من می خواستند در را باز کنم. ناگهان حسی در درونم گفت به لب بام برو و خودت را پرت کن، در درونم غوغا بود، هم می ترسیدم، هم دلم می خواست به لبه پشت بام نزدیک شوم. چند قدم عقب می رفتم و می ترسیدم ولی باز حسی در درونم قوی می شد و می گفت خودت را پرت کن، شاید باورتان نشود ولی در آن لحظه به تنها چیزی که فکر نمی کردم فرزندانم و عزیزانی بودند که با انجام این کار ضربه می خورند.
لیلا با کمی مکث گفت: به لبه پشت بام نزدیک شده و به سمت جلو خم شده بودم که ناگهان کسی دستم را گرفت و سیلی بسیار محکمی به گوشم زد، همسرم بود که حین اینکه می گفت، خیال کردی می گذارم با این کار بدبختم کنی، مرا زیر مشت و لگد گرفت.
وی افزود: چیزی در درونم شکسته است، از همسرم متنفرم ولی به دلیل اینکه در صورت طلاق دادگاه حضانت فرزندانم را به همسرم می دهد و دوری از آنها برایم سخت است، سکوت کرده ام. در درون ویران و خسته ام، گرچه به موفقیت و درجات بالایی از لحاظ شغلی رسیدم ولی جای خیلی چیزها در زندگی ام خالی است، سال پیش بار دیگر متوجه خیانت همسرم شدم و باز این شرایط برایم پیش آمد و این دفعه تصمیم گرفتم با قرص خودکشی کنم، این کار را انجام دادم ولی این بار چون فرزندانم در کنارم بودند همان اول کار پشیمان شدم و سریعا به همسایه ام اطلاع دادم و پس از شستشوی معده خطر رفع شد، هر چند 5 سال است که دیگر از نزدیک خیانت همسرم را ندیده ام، ولی فکر می کنم باز اگر با این صحنه مواجه شوم همین کار را خواهم کرد.
لیلا می گوید در چنین لحظاتی منطق کار نمی کند، هر چقدر هم که بخواهی منطقی باشی نمی توانی. گویی در آن لحظه مغزت را از کار انداخته ای و فقط قلبت کار می کند. قبل از اینکه این اتفاقات برایم بیفتد، تصور می کردم خودکشی کار افراد ضعیف و کم جسارت است ولی وقتی این اتفاق افتاد، تازه متوجه شدم وقتی کسی تصمیم به خودکشی می گیرد یا اقدام به خودکشی می کند، چه حسی دارد. هنوز گهگداری به خودکشی فکر می کنم ولی خوشبختانه روانشناسم برای جلوگیری از این فکر کمک های زیادی به من کرد.
به گزارش ایسنا، خودکشی لیلا یکی از انواع خودکشی و دلیل آن یکی از دلایل متعددی است که زنان برای خودکشی بیان می کنند، اما متاسفانه یکی از دردناک ترین و فاجعه آمیزترین دلایل است، عاملی که تبعات سنگینی را برجای گذاشته و معلول مجموعه ای از آسیب های اجتماعی است که در چهره خیانت بروز کرده اند و خود، یکی از مهمترین عوامل خودکشی زنان متاهل است.
خشونت های خانوادگی بیشترین علل خودکشی زنان
مریم توسکی، عضو هئیت اندیشه ورز استان مرکزی در رابطه با خودکشی زنان متاهل به ایسنا گفت: خودکشی یا همان مرگ خود خواسته زمینه ها و عواملی دارد و آماری که در سال های اخیر در این رابطه مطرح می شود، قابل تامل است. متاسفانه اخیراً آمار خودکشی در کشور جنسیتی شده، یعنی گزارش ها و تحقیقاتی که در رابطه با میزان خودکشی آقایان و خانم ها در کشور انجام شده است، حکایت از این دارد که نرخ رشد خودکشی زنان متاهل بالا رفته است. این در حالی است که در تئوری های جامعه شناختی بیان می شود که هر چقدر چسب اجتماعی افراد نسبت به جامعه بیشتر باشد، آسیب های اجتماعی از جمله خودکشی کمتر می شود، اما این مسئله در ایران برعکس است و علیرغم اینکه زنان متاهل چسب اجتماعی بیشتری نسبت به مجردها دارند، اما نه تنها رشد خودکشی بلکه رشد اعتیاد و درخواست طلاق نیز در میان این قشر بیشتر شده و به نظر می رسد که به نوعی آسیب اجتماعی از نوع جنسیتی در کشور در حال رشد و غلبه یافتن است.
توسکی با اشاره به عوامل موثر در ترغیب افراد به خودکشی، گفت: خودکشی چند بعدی است، یعنی دارای زمینه های مختلفی است. عمدتا این بحث را مرتبط به عوامل روانشناختی می دانستند و هنوز هم متاسفانه دیدگاه روانشناختی در بحث خودکشی بسیار غالب است، حتی بیماری های که برای انسان در رابطه با مباحث روانشناختی مطرح است، در قالب مباحث پزشکی اجتماعی مطرح می شود با این مبنا که انسان یک موجود زیستی، روانی و اجتماعیست، اما بعد اجتماعی او بیش از 50 درصد زمینه و علتش را در بر می گیرد. بالاخص در بحث خودکشی، بعد اجتماعی همواره مهمترین بوده و هم اکنون بسیار قوی تر است.
وی افزود: واقعیت اینست که برای اینکه با خودکشی به شکل علمی تر برخورد کنیم باید همه ابعاد را در نظر بگیریم. از جمله، ابعاد اجتماعی که به همه عوامل اقصادی، سیاسی، زیست محیطی، جغرافیایی، قومی و قبیله ای و غیره بر می گردد باید مورد توجه قرار بگیرد، بالاخص برای انسان امروز که مدرن شده است، به دنبال حقوقی است و نمی خواهد درگیر سنت ها باشد و وقتی نتواند خودش را به آن شکلی که می خواهد نشان دهد، باور کند یا حتی رفتار کند، به سمت راه دیگری برای کسب آن سوق پیدا می کند، براین اساس علل خودکشی عمدتا اجتماعی است.
مدیر دفتر اراک انجمن جامعه شناسی ایران ادامه داد: بر اساس مطالعاتی که در رابطه با خودکشی صورت گرفته، بیشترین علل برای خودکشی زنان، بالاخص زنان متاهل خشونت های خانوادگی بیان شده است، عامل دیگر در خودکشی زنان اختلافات خانوادگی و نارضایتی های زنان از زندگی هستند. وقتی دلایل بالا رفتن نرخ طلاق، اعتیاد و دو برابر شدن بیکاری زنان را در این چند سال گذشته بررسی می کنیم، در خواهیم یافت با وجود اینکه زنان از لحاظ سواد و تحصیلات دانشگاهی امروز در مدارج بالا قرار دارند ولی در جامعه امروز هنوز پذیرفته نشده اند، در نتیجه همه این عوامل کمک می کنند که زنان در یک جامعه با شرایط مشابه با مردان، در طول زندگی بیشتر از مردان احساس نارضایتی کنند، چون فشارهای اجتماعی، محرومیت های اجتماعی و فرهنگی زنان بیشتر از مردان است، پس این نارضایتی را بیشتر حس می کنند و بیشتر برای آنان تبدیل به مسئله می شود.
وی تصریح کرد: بحث فقر و بیکاری مسئله عمومی است و برای زنان هم زیاد است و این فشار برای مادر خانواده یا زنی که سرپرست خانواده است ملموس تر است. مهمترین مسئله این است که خیلی از زنانی که خودکشی کرده اند و همراه با مرگ بوده است از میزان دانش همگانی کمتر و سطح سواد پایین تری برخوردار بودند، البته اینگونه نیست که این امر در افراد با تحصیلات بالاتر رخ ندهد، ولی میزان خودکشی در افراد با سطح سواد کم بیشتر است.
خودسوزی، نمایش نیست
توسکی با اشاره به اینکه معمولا خودکشی ها شکل های مختلفی دارد، گفت: آنچه در کشور در رابطه با خودکشی زنان در حال رخ دادن است، خودسوزی زنان است، که بر اساس آمار 98 الی 99 درصد از خودکشی ها از این نوع است. این مرحله ای است که فرد هم آگاهانه و هم با فشار بالایی که از محیط و اجتماع دریافت می کند و با اراده بالا، اقدام به این عمل می کند. فرد این کار را برای نمایش انجام نمی دهد، نوعی از خودکشی است که به مرگ می انجامد.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک گفت: این نوع خودکشی را در استان های غربی کشور بیشتر شاهد هستیم، مطالعات نشان داده است، استان هایی که توسعه یافته تر هستند، آمار خودکشی در آنها بیشتر است و طبعتا آمار خودکشی در شهر نسبت به روستا بیشتر است. در مطالعات جامعه شناختی شهری نشان داده شده است که با شهری تر شدن، آمار جرائم و آسیب ها بیشتر می شود.
وی ادامه داد: خودکشی در شهرها یا استان های توسعه یافته همچون تهران، گیلان و غیره خودکشی بیشتر است و در استان های کمتر توسعه یافته این مسئله کمتر است، اما آمار خودکشی که در استان های کمتر توسعه یافته اتفاق می افتد، بسیار قابل تامل است و آن خودکشی از نوع خود سوزی نیست. ممکن است رقم خودکشی در این استان ها کم باشد، ولی رشد این نوع خودکشی در سال های اخیر دو برابر شده و اساسا انتخاب این نوع خودکشی نشانگر یک مسئله و آسیب اجتماعی بسیار مهم است.
توسکی تصریح کرد: اگر بخواهیم خودکشی را از بعد تئوری های جامعه شناختی بالاخص در پارادیم کارکردگرایی جامعه شناختی مورد بررسی قرار دهیم، خودکشی یک عملی خلاف از دید کارکردگرایی است، البته در این دید عنوان می شود، هر اتفاق یا اقدامی تا حدی که به وجدان جمعی آسیب و لطمه نزند، بطور طبیعی در جامعه وجود دارد، ولی وقتی از حد طبیعی خود می گذرد و به عنوان یک دغدغه در جامعه مطرح می شود، معمولا علت آن را به وضعیت سامان اجتماعی ربط می دهند، یعنی در آن جامعه احتمالا سامان اجتماعی دچار اختلال و نقصان شده است که افراد در چسب اجتماعی قرار نمی گیرند، پیوندشان با سیستم اجتماعی ضعیف می شود و همین امر باعث بروز انواع آسیب ها می شود که یکی از انواع این آسیب ها در واقع خودکشی است.
عضو هیات اندیشه ورز استان مرکزی بیان کرد: همانطور که این آسیب اجتماعی ایجاد می شود، اگر به دنبال راه حل هستیم برای کاهش آن، باید برای تقویت عوامل افزاینده وحدت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و اقتصادی کار ویژه انجام شود تا آسیب هایی همچون خودکشی کاهش پیدا کند.
خودکشی زنان متاهل، امری متفاوت با تئوری های جامعه شناسی
وی با بیان اینکه بیشتر شدن خودکشی زنان متاهل از زنان مجرد امری است که تا به امروز در مباحث تئوریک جامعه شناسی برعکس بوده است، افزود: 90 درصد علل بروز این رخداد نامیمون بویژه در میان زنان متاهل دارای زمینه های اجتماعی و اقتصادی است. فشارهایی که باعث می شود که فرد از تغییر شرایط ناامید شده و به سمتی می رود که خود را نابود کند.
رتبه 19 برای استان مرکزی
به گزارش ایسنا، مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری مرکزی می گوید: استان مرکزی در بحث خودکشی با 3.4 نفر در هر 100 هزار نفر در رتبه 19 کشور قرار دارد.
غلامرضا فتح آبادی بیان کرد: آسیب خودکشی در استان مرکزی از سال 1375 تا 1391 روند سینوسی داشته است، به طوری که در سال 1375، در هر 100 هزار نفر جمعیت استان 2.7 نفر خودکشی کرده اند که در سال 1380 این رقم افزایش یافته، ولی در سال 1394 این نرخ کاهش یافته و استان با 3.4 نفر در هر 100 هزار نفر در رتبه 19 کشور قرار گرفته است.
وی گفت: پیچیده شدن نظامات جامعه و بروز تغییرات اجتماعی، مناسبات انسانی و هنجاری های رایج را متاثر و آسیب های نوپدید اجتماعی را بوجود آورده است. در این میان خودکشی که ازجمله آسیب های اجتماعی دیرپای بشریت بوده و عمری به درازای روابط عشیره ای و قبیله ای تا ابعاد پیچیده شهری امروزی دارد، نیز از این تغییرات بینصیب نمانده است.
وی ادامه داد: تعاریف متعددی در تبیین این پدیده در ادبیات علوم اجتماعی وجود دارد که عمومی ترین آن تلاش و عمل آگاهانه و ارادی برای پایان زندگی است، که غالباً در افراد خود محور، مضطرب، پرخاشگر و شخصیت ضد اجتماعی و بطور کلی در افرادی که دارای اختلالات روحی و روانی هستند، بیشتر بروز می کند.
مدیر کل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تصریح کرد: بررسی ها نشان می دهد علاوه بر ویژگی های فردی و شخصیتی، عوامل اجتماعی نظیر اختلافات و تنش های خانوادگی، انزوای اجتماعی، محرومیت، بی هویتی و همچنین عوامل اقتصادی نظیر بیکاری، فقر، فاصله های طبقاتی وغیره در بروز این آسیب نقش بسزایی دارند. فراوانی این آسیب در افراد بی سواد و کم سواد، متاهل، شهر نشین و زنان خانه دار بیشتر است.
خودکشی سیزدهمین علت مرگ و میر در جهان
فتح آبادی بیان کرد: آسیب خودکشی از معضلات سلامت جهانی است و سازمان بهداشت جهانی آن را سیزدهمین علت مرگ و میر در جهان می داند. نرخ خودکشی در دنیا بین اعداد 14-12 نفر در هر هزار نفر متغیر است. آمار این آسیب در ایران در مقایسه با اکثر کشورهای جهان پایین تر بوده و بطور متوسط کمتر از 5 نفر در هر 100 هزار نفر در سال است که ایران را در رتبه 108 جهان قرار می دهد.
وی ادامه داد: آسیب خودکشی در استان مرکزی از سال 1375 تا 1391 روند سینوسی داشته، بطوری که در سال 1375، در هر 100 هزار نفر جمعیت استان، 2.7 نفر خودکشی کرده اند که در سال 1380 این رقم افزایش یافته، ولی در سال 1394 این نرخ کاهش یافته و استان با 3.4 نفر در هر 100 هزار نفر در رتبه 19 کشور قرار گرفته است.
مدیر کل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تصریح کرد: هرچند نرخ استان در مقایسه با میانگین کشوری پایین تر است، اما وقوع بیش از ۶۰ فقره مرگ ناشی از خودکشی بسیاری از خانواده ها را متاثر کرده و بعنوان یک آسیب اجتماعی پیامدهای ناگوار عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیادی به مردم تحمیل می کند و موجبات نگرانی صاحبنظران و سیاست گذران اجتماعی استان را فراهم کرده است و بی شک در این امر نقش مداخلات اجتماعی و اتخاذ تدابیر مناسب برای گروه های هدف مورد اشاره، امری اجتناب ناپذیر و پرداختن به این مسئله در این تحقیق از طریق بررسی روند تغییرات این آسیب در سنوات اخیر و چگونگی توزیع آن در شهرستان های 12 گانه استان با روش توصیفی و تحلیلی، مورد هدف است.
فتح آبادی بیان کرد: بی شک آسیب خودکشی همچون سایر آسیب های اجتماعی حلقه اتصالی با سایر آسیب ها داشته و مولفه های زیادی در بروز آن دخالت دارند که در بررسی و رصد آن باید مد نظر قرار گیرند، اما توجه به برخی عوامل همچون تدوین یا نظارت بر اجرای دقیق قوانین در ارتباط با منع کودک آزاری، همسر آزاری، ازدواج تحمیلی و غیره، افزایش سطح آگاهی افراد جامعه خصوصاً خانواده ها در خصوص توجه به حالات روحی و روانی فرزندان و شناخت نشانه های تمایل به خودکشی در آنان، توجه جدی به تامین اجتماعی در جامعه بویژه در بخش های اشتغال، سطح درآمد و رفاه اجتماعی شهروندان، سیاست گذاری اجتماعی در جامعه و تحت پوشش قرار دادن و حمایت از اقشار آسیب پذیر و ... می تواند در کنترل و پیشگیری این آسیب نقش موثری ایفاد کند.
انتهای پیام