به گزارش ایسنا، بانوی نقاش ایرانی در مراسم رونمایی از بیستویکمین چاپ کتاب «در فاصلهی دونقطه» و رونمایی از کتاب «گفتوگو با ایران درودی»کتاب «گفتوگو با ایران درودی» گفت: همولایتیها، من ۸۲ سال پیش در کوچهی کنسولگری که حالا بیمارستان دکتر شاهینفر و سپس دانشگاه شد، به دنیا آمدم. اسم من را «ایران» گذاشتند و من در تمام عمرم سعی کردم لیاقت این اسم را داشته باشم.
نویسنده کتاب «در فاصلهی دونقطه» خاطرنشان کرد: سعی میکنم لیاقت اسم ایران را داشته باشم؛ خوشبختانه تا جایی که توانستم با روشهای مختلف و خصوصا با کتاب «در فاصلهی دونقطه» که امروز چاپ بیستویکم آن است؛ این یعنی مردم کتاب را خواندهاند که ۲۱دفعه به چاپ رسیده، یعنی من بین مردم کشورم راه پیدا کردهام.
وی تشریح کرد: در کتاب «در فاصلهی دونقطه» هر آنچه گفتم واقعیت محض است؛ اگر هم چیزی را ننوشتهام، صلاحم بوده است؛ مثلا یکی از چیزهایی که ننوشتهام، این است که «من سرطان گرفتهام» و تا امروز ۲۳ دفعه جراحی شدهام.
ایران درودی ابراز کرد: انگیزه دارم، هدف دارم و این هدف، هم باعث طول عمر من شد و هم باعث تواناییهایم شده است. من هدفم «شهرت» نیست، بلکه هدفم این است که یک روز ملت ایران بگوید: «یک زن، در کشور مردسالاری موفق شد؛ خیلی هم خوب موفق شد.»
این بانوی نقاش ایرانی بیان کرد: یکی از افتخارات من این است که، اولین لوح ماندگاری را درب خانهی من زدند. زمانیکه من نقاشی را شروع کردم، کار خیلی سختی در این مملکت بود؛ مخصوصا برای یک زن ... .
این منتقد هنر افزود: هزاران بدوبیراه به من گفتند، هزاران حرف مستهجن شنیدم، اما به هیچکدام اعتنا نکردم و راه خودم را رفتم. همیشه گفتهام، من به عنوان یک زن، «اگر دو برابر یک مرد نباشم، حتما کمتر نیستم.» امیدوارم که نسل جوان زنان مملکت ما، از نظر اجتماعی، جایگاه خود را بهدست آورد.
وی تشریح کرد: خیلی خوشحالم امروز در خدمت همولایتیهایم هستم، من ۱۰ سال پیش خانه و زندگیام را فروختم که بیایم و در این خاک بمیرم. حدود ۶۰ سال در فرانسه کردم؛ تمام داراییام را برای تامین هزینهی موزه فروختم که موزهای ساخته شود که آقای دکتردرویش، فخر هنرمعماری ایران، نقشه آن را طراحی کرد.
ایران درودی اظهار کرد: این موزه فقط برای من و آثار من نخواهد بود؛ من فقط یک آرزو دارم، تا افتتاح این موزه زنده باشم، نه برای اینکه یک مرکزفرهنگی خواهد بود، بلکه برای تبادل فرهنگی که هنرمندان کشور بتوانند به کشورهای دیگر بروند و هنرمندان سایر کشورها به ایران بیایند.
این بانوی نقاش ایرانی خاطرنشان کرد: نقشهی موزه را آقای درویش طراحی کردند؛ شهرداری و شورای شهرتهران تصویب کرد؛ ولی هنوز دوسال و هشت ماه است که به من ابلاغ نکردهاند.
نویسندهی کتاب «در فاصلهی دونقطه» ابراز کرد: همیشه به این فکرمیکردم چگونه وبا چهحرفهای درزندگی میتوانم بهعنوان یکفرزند خلف ایران، جایی بهملت خودم خدمت کنم واصلا تصورنمیکردم روزی بهعنوان نقاش یا نویسنده به اینجا خواهم رسید.
این منتقد هنر افزود: در رشتههای مختلف چهار دانشگاه مختلف به تحصیل پرداختم. «دانشگاه لوور» برای تاریخهنر، «بوزار» برای نقاشی، «آر.سی.آ» برای تهیه وکارگردانی سینما و «بروکسل» برای ویترای.
وی اظهار کرد: در آن زمان مدت شش سال برای تلویزیون کار کردم؛ ۸۰ فیلم از زندگی نقاشان ایرانی ساختم. من با هدف اینکه فرزند لایقی برای ایران باشم؛ همه جانبه برای شناسایی هنرمعاصرجهان و سپس معرفی هنرمعاصرایران بدون هیچ نوع ادعایی ازسال ۴۶ تا امروز که اینجا ایستادهام خیلی خدمت کردهام.
ایران درودی خاطرنشان کرد: از زمانیکه نقاشی من در مطبوعات مطرح آمریکا چاپ شد، تصمیم گرفتم بهترین آثارم را برای ملتم و وطنم نگهداری کنم. در حالحاضر تعداد ۱۹۵ عدد از بهترین آثارم در عرض ۴۷ سال را نفروختهام و نگه داشتم که به ملت ایران در این موزه هدیه بدهم.
این بانوی نقاش ایرانی بیان کرد: «من به شما متعلق هستم و شما به من»؛ چه بخواهیم، چه نخواهیم.
این منتقد هنر تشریح کرد: من زندگی بسیار پرافتخاری را گذراندهام. برگزاری ۶۴ نمایشگاه، از مکزیک گرفته تا ژاپن؛ فکرمیکنم تنها جاییکه نمایشگاه نداشتم کرهی ماه است، به این دلیل که در آنجا هنوز گالری افتتاح نشده است.
وی ابراز کرد: از دوستان خیلی بزرگی که در طول زندگیام افتخار آشنایی با ایشان را داشتم، «احمدشاملو» است. من ازسال ۴۸ با احمدشاملو ازنزدیک آشنا شدم وخوشبختانه همیشه انسانهای بزرگ، سرراه زندگی من قرارگرفتند و بهمن کمک کردند که بتوانم روشن ببینم و راه خودمرا برای خدمت به ملت ایران پیدا کنم.
ایران درودی خاطرنشان کرد: اولین نقدهای نقاشی توسط من نوشته شد؛ به گونهای که در آن زمان، دانشجویان دانشگاهِ شریفِ امروز، به دانشگاه درخواست دادند که از من برای تدریس دعوت شود. از تصادف روزگار، آقای دکتر نجفی دیروز به من گفتند که از شاگردان من بودهاند؛ پس من وظیفهی خودم را انجام میدهم.
این بانوی نقاش ایرانی گفت: دیروز همه شاهد بودند من ناگهانی بیمار شدم و متاسفانه نتوانستم باشما ارتباط نزدیک برقرار کنم؛ بگویم «چه اندازه این خاک را دوست دارم» و مهمتر از همه، من ادعا دارم که از نتیجههای فردوسیام.
این منتقد هنر تشریح کرد: در اصفهان در موزهای برای من نمایشگاهی برگزار کردند، هنگام سخنرانی آنچنان محکم گفتم: اگر به این جرأت آمدهام در شهری که، یکی از شهرهای هفتگانه هنر دنیا است و با این جرأت در مورد هنر صحبت میکنم، چون «جد من فردوسی است».
وی افزود: اینرا با اعتقاد میگویم، از کودکی که پدرم منرا برای بازدید از آرامگاه فردوسی برد، هویت خودمرا تشخیص دادم. من یک ایرانیام و اگر امروز پارسی صحبت میکنم و اگر امروز وجود دارم، بخاطر فردوسی است. هویت ما را، فردوسی به ما هدیه داد؛ فردوسی گفت چگونه بتوانیم از فرهنگ خود دفاع کنیم.
ایران درودی خاطرنشان کرد: کتاب دیگری که امروز رونمایی میشود، کتاب مصاحبههای من با «مهدی مظفری ساوجی» است؛ که در ابتدا ۶۰۰ صفحه بود و من تا ۱۳۰ صفحه آن را رساندم.
او بیان کرد: اصولا یکی ازخصوصیات اخلاقی من درزندگی، نقاشی و نوشتار «ایجاز» است. بهنظرم ایجاز مهمترین راز هنراست که شما شنونده و بیننده را خسته نکنید.
این منتقد هنر ابراز کرد: شما باید بتوانید حرفهایتان را مختصر کنید. در ایجاز، شما گوش میدهید به شما چه میگویم؛ اما وقتی زیاد طولانی بگویم خسته میشوید و مودبانه مینشینید اما گوش نمیدهید.
وی اظهار کرد: همهجا همراه با سخنرانیهای زنجیرهای که در آمریکا و در مراکزفرهنگی دنیا داشتم، بههرطریقی سعیکردم بگویم «من ایرانیام»؛ با این فرهنگ و با این گذشتهی تاریخی و یادآور شوم ما ملتی هستیم که ۲۵۰۰ سال پیش حقوق بشر را نوشتهایم؛ که هنوز بشر در این ۲۵۰۰ سال نتوانسته آن را اجرا کند؛ اما ما نوشتیم و عمل کردیم.
ایران درودی خاطرنشان کرد: خوشبختانه ما خراسانیها همدل و حامی هم هستیم. عِرقِ ملی به این آبوخاک و به خراسان بیشتر، داریم.
بانوی نقاشی ایران تشریح کرد: فاجعهی نیشابور و حملهی مغولها به آن، باعث شد ما متوجه شویم که تنها نمیتوانیم کاری انجام دهیم و به هم پیوستیم و شاهکار «مسجد گوهرشاد»، که از نظر معماری در دنیا تک است را ساختهایم.
این منتقد هنر افزود: با اینکه ما را در هم کوبیدند و حتی حیوانات را در نیشابور کشتند، ما مغولان را مسلمان کردیم با هنرمان و این راهی است که شرافتمندانه، برای سلطه به قلبهای دیگران انتخاب کردیم.
وی بیان کرد: به لطف خداوند، هنوز توان آن را دارم بایستم و از ته دل صحبت کنم، هنوز توان نوشتن کتاب دارم، هنوز توان نقاشی کردن تا نیمهشب را دارم، «من هنوز نقاشی میکنم»؛ خوبوبد آن مهم نیست.
ایران درودی اظهار کرد: در این ۶۴ نمایشگاه همیشه بیپول بودهام، تابلوهایم را در دست گرفتهام و به مکزیک بردهام، به آمریکا بردهام، به ژاپن بردهام ... .
بانوی نقاشی ایران گفت: آرزو دارم قبل از رفتنم، خودم این موزه را بتوانم افتتاح کنم؛ چون هیچکسی نخواهد توانست، اجرای هدف من را بداند، که چگونه مرکز تبادل فرهنگی بشود، نه اینکه فقط موزهی آثار من باشد. این موزه قبلاز هرچیز، محل تبادل فرهنگی خواهد بود.
نویسنده کتاب «در فاصلهی دونقطه» ابراز کرد: پیشنهادم این است، هرکس کتاب «در فاصلهی دونقطه» را نخوانده، مخصوصا جوانها بخوانند، این کتاب کمک میکند هدفمند شوند، راهشان را پیدا خواهند کرد که چهکاری انجام دهند و از زندگی خود، یک ارزش درست کنند؛ یک اثری از خود بهجا بگذارند و کاری برای فرهنگ این مملکت انجام دهند.
وی بیان کرد: از شما خواهش میکنم، این فرهنگ محاورهای را، در نوشتارتان بهکار نبرید. زبان فارسی هویت شماست و نباید عوض شود. اگر شما فارسی صحبت نکنید یا بلد نباشید بنویسید، ۱۰ سال دیگر چه خواهد شد؟ چه بر سر نسل آینده خواهد آمد؟
کل شیراز هم با خاک یکسان شود سعدی و حافظ زندهاند
مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی و فرهنگی گفت: سرمایههای اجتماعی از آن جنس سرمایههایی هستند که اگر در یک جامعه به هر دلیل همه سرمایههای مادی از بین بروند، آنها از بین نمیروند.
محمدرضا کارگر درمراسم رونمایی از بیستویکمین چاپ کتاب «در فاصلهی دونقطه» درمحل پردیس کتاب مشهد گفت: در واقع وقتی از یک شخصیت فرهنگی تقدیر میکنیم، تقدیر از تاریخ و سرزمینمان است و شکوه و عظمت خودمان را به یاد میآوریم. اگر امروز اینجا جمع شدیم، فقط برای خانم درودی نیست، بلکه برای ایناست که سرمایههای اجتماعی خودرا به یادآوریم این سرزمین چه اندازه ثروتمند است.
وی خاطرنشان کرد: اگر امروز تصور کنیم براساس یک اتفاق کل استان فارس و شهر شیراز باخاک یکسان شود و ازبین برود، تمام سرمایههای مادی این شهر از بین رفته است؛ ولی سعدی و حافظ همچنان زنده خواهند بود واین مفهوم سرمایههای اجتماعی است.
محمدرضا کارگر تشریح کرد: صحبتهای من درخصوص خانم درودی، ادراکات شخصی خودم، از همبودی با ایشان است. وی دومشخصه وخصوصیت بارز دارد نخست خداباوری عمیق که در ایشان سراغ دارم و دوم ایران دوستی که در ایشان است.
وی اظهار کرد: اگراین خداباوری و ایران دوستی و این اخلاصی که در این دومحور در ایشان وجود دارد نبود، هیچگاه نمیتوانست به این مقام و این جایگاه برسد.
مدیر کل موزهها و اموال منقول تاریخی و فرهنگی ابراز کرد: «ایران درودی» هنرمند چندین نسل است. امروزه بسیاری از جوانان را میبینیم که چگونه با دلنوشتهها، تابلوهای نقاشی و گفتمانهای ایران درودی، ارتباط حسی برقرار میکنند.
محمدرضا کارگر خاطرنشان کرد: ایران درودی را یک هنرمند وفقط یک نقاش نمیدانم؛ بلکه حکیم میدانم. انسانی که دارای نگاه بسیار ژرف درتمامی موارد زندگی است. وی بهمعنای واقعی یک تاریخشناس است؛ فلسفهی هنر، شخصیتهای هنری، مکتبهای هنری ونقاشی دنیا را بهخوبی میشناسد.
وی افزود: برگزاری ۶۴ نمایشگاه اختصاصی در کشورهای مهم و در سازمانملل کار سادهای نیست و امروز بیش از ۱۸۰۰ اثر وی در معتبرترین موزههای دنیا جای بگیرد؛ امروز ایراندخت درودی در هنرخود، صاحب سبک هستند و انسان نمیتواند در وادی هنر صاحب سبک باشد بدون اینکه به یک فلسفهی مهم دست پیدا کرده باشد.
مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی و فرهنگی بیان کرد: امروزه آثار «ایران درودی» آذینبخش بسیاری از موزههای شناخته شدهی دنیا است. حدود دو هزار کار بسیار عالی از ایشان به یادگار مانده که حدود ۲۰۰ اثر در اختیار خود ایشان قرار دارد که وقف سرزمین و مردم کردهاند.
محمدرضا کارگر تشریح کرد: ایران درودی در زندگی خود، شاهد معجزات بزرگ و کوچکی بوده، که توانسته وی را به این مقصد که ما امروز میبینیم واین جایگاهی که ایشان درقلب همهی مردم جادارد، برساند.
وی ابراز کرد: در تمام آثار «ایران درودی» به خوبی میتوان از یک نور و امید سراغ گرفت؛ چیزی که ایشان همیشه به آن باور دارد و معتقد است، این است که بدون خداباوری، نمیتوانستم ازمسیر پر پیچوخم که درزندگی داشتم، عبورکنم.
مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی و فرهنگی خاطرنشان کرد: اگر یک هنرمند دارای چنین باوری که عشقی راسخ را به وجود میآورد، نباشد، هیچگاه کارهای وی نمیتواند اینگونه درقلب مردم جای گیرد و اینطور مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
محمدرضا کارگر بیان کرد: ما در سرزمین خود بسیار افتخار میکنیم، نه به شهرها و نه به ساختمانها، بلکه به شخصیتهای فرهنگی، تاریخی، اجتماعی علمی مان؛ که اینگونه دانستن مسیر زندگی را به ما یاد میدهد.
وی اظهار کرد: اگر بخواهیم بدانیم دنیا با سرمایههای اجتماعی خود چهکار میکند، موزههای شخصیت در دنیا به این منظور طراحی و ساخته میشود.
مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی و فرهنگی افزود: به عنوان مثال در انگلیس برای شکسپیر آنچنان تبلیغات میکنند و خانهی وی را تبدیل به موزه کردهاند. آنچنان راجع به وی نوشته و سخنرانی کردهاند که دیگر، همه شکسپیر را میشناسند و انگلستان خودش را به واسطهی شکسپیر معرفی میکند. متاسفانه در این وادی و عصر، کمکاریهای زیادی داریم.
محمدرضا کارگر بیان کرد: مابقی این آثار توسط موزههای مطرح دنیا، شناخته و خریداری شده است، همچنین در مخازن و سالنهای نمایش این موزهها وجود دارد و همهی دنیا، ایران درودی را بهنام هنرمندی نوآور میشناسند.
وی تشریح کرد: «ایران درودی» فقط یک هنرمند نقاش نیست، بلکه حکیمی فرزانه است. زمانیکه کتاب «در فاصلهی دونقطه» یا کتاب «چشم شنوا» او را مطالعه میکنیم یا مجموعه مصاحبات وی را گوش میدهیم، متوجه میشویم که او چه درک عمیقی از این جامعه، هنر، تاریخ و ازتمامی باورهای مردم ایران وجهان دارد.
مدیر کل موزهها و اموال منقول تاریخی و فرهنگی افزود: وقتی ما این روح و باور را دراین آثار میبینیم، تجلی آن حقیقت ذهنیاست که ابتدا درذهن هنرمند به وجود آمده، نگاهیاست که ایشان به زندگی، به زن، به جایگاه خود و به تاریخ ایران دارند.
محمدرضا کارگر ابراز کرد: درمیان تمام شخصیتهای درواقع علمی، فرهنگی و تاریخی سرزمین و زمانما، کمتر هنرمندی را میبینیم که در عرصهی نگارش بتواند تا این اندازه قوی عمل کند؛ زمانیکه مامقدمهی کتاب «چشم شنوا» را میبینیم، متوجه میشویم چه باور و فلسفه و تجربهی عمیق و پختهای در پشت این مسئله نهفته است و به تنهایی میتواند حرکت اجتماعی زنان در جامعه امروز ما را راهبری کند.
وی خاطرنشان کرد: نگاه ایران درودی به زندگی، آنقدر متفاوت است که من کمتر دیدهام؛ زمانیکه یک اثرهنری خلق میشود، بایستی ابتدا در ذهن هنرمند شکل بگیرد. یعنی آنچیزی که ما امروز به عنوان یک تابلوی نقاشی میبینیم، یک اثر مجازی ازذهن هنرمند است؛ یعنی ابتدا در ذهن هنرمند، یک حقیقت شکل میگیرد و سپس توسط اثرهنری بیان میشود.
مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی و فرهنگی گفت: این کتاب برای هر دختر ایرانی انگیزه ایجاد میکند که نقش و مسیر خود را در جامعهای که پیش رو دارد، پیدا کند؛ این بهاندازهی کافی قوی است که برای هرکدام ازما بهعنوان یک کتاب زندگی، یک کتاب راهنما و یک کتاب اجتماعی قلمداد شود.
انتهای پیام