/حج و جایگاه آن در حیات روح/

این سفر سفر پاک شدن است و شایسته نیست آلوده بازگردد...

انسان از خدا طلبی ندارد عبادات در تحت مدبرانه‌ترین برنامه‌ها زمینه زدودن ناپاکی‌ها را برای او فراهم آورده است حال بشر است و توجه به این نیازش ... .

حاجی در این سفر این چنین فضای را تنفس می‌کند و اینگونه فرصتی را لمس می‌نماید او دعوت حق را لبیک گفته است و توفیق رفیق‌اش گردیده پس شایسته است قدر بداند و بهره بگیرد. این سفر سفر پاک شدن است و شایسته نیست آلوده بازگردد ... دین بر اصولی از جمله حج استوار است و امام صادق (ع) فرمودند: تا کعبه برپاست دین برپاست. زیرا حقیقت کعبه نجات و رهایی بشر است از تعلقات که با دین محقق می‌شود و امام به منزله کعبه قلمداد شده است چون دین به تصدی او دین می‌گردد.

به گزارش ایسنا، مهدی دقیقی شاهرودی - استاد حوزه و دانشگاه و عضو حاضر در بعثه حج آیت الله سیستانی-  که در مناسک حج به سر می‌برد در یادداشت اختصاصی که در اختیار ایسنا قرار داده، درباره "فریضه حج" آورده است:

«"دین" به عنوان یک شاخصه تاثیر گذار در زندگی بشر همواره ایفای نقش نموده است گاه با قوت و وسیع گاه توام با ضعف ظاهری؛ اما هیچ دوره‌ای از زندگی بشر خالی از دین به عنوان یک سری تفکرات تاثیر گذار بر اعمال انسان نبوده است. اصرار دارم بر این نکته تاکید کنم آنچه از دین به بشر منتقل می‌شود شاکله و چهارچوبی است که در اعمال و رفتار بشر تبلور می‌یابد به این ‌معنی که دین یک امر ذهنی محض و قبول یک سری واژگان به عنوان اعتقادات نیست بلکه نیروی است که در درون انسان به جنبش در می‌آید و انسان را به عمل دینی و زندگی دین مدارانه سوق می‌دهد و رابطه این یافته‌های ذهنی با عمل انسان خود یک موضوع مستقل برای تحقیق محققان است. (۱)

در بین اعمال دینی عبادات که رابطه بین خدا و بشر را تداوم بخشیده و تضمین می‌نماید یکی از فراگیرترین اعمال دینی است که در اشکال مختلف خود را نشان می‌دهد یکی از تقسیم بندی‌های که می‌توان درباره عبادات نمود تقسیم آن بر اساس (فراگیری و حیطه تاثیر) عبادت است. بعضی از عبادات مانند نماز است که فراگیری آن وسیع است یعنی فرد می‌بایست هر روز تحت پنج عنوان آن را تکرار نماید و پهنه وجود خودش را با آن همراه نماید در زبان مربیان بشر و ائمه معصوم نماز مانند نهری تداعی شده است که آلاینده‌های وجودی انسانها را پاک می‌کند (۲) و در مقابل حوادث نامانوس وجود انسانی و تخیلات نفسانی و دلباختگی به شیطان که نتیجه آن انتخاب "معصیت" در مقابل اطاعت است؛ انسان را شست‌وشو می‌دهد. احتیاج به تطهیر یک احتیاج حداقلی است بعد از آلودگی وگرنه وظیفه اصلی بشر "عدم آلودگی" و حفظ پاکی فطری و ذاتی است اما چون بشر به این آلودگی تن می‌دهد دین به عنوان برنامه مُدون و تدبیر شده از سوی مدبر لایزال چاره‌جویی می‌کند و "عبادات" را حمام پاک شدن از این آلودگی‌ها قرار داده است تا زیست انسانی و حیات روحی بشر به مخاطره نیفتد .

نماز به عنوان یکی از این شاخصه‌ها به نحو همیشگی در زندگی او حضور دارد. اما گاه عبادت از بعد زمان "همیشگی" نیست اما دایره تاثیراش در گند زدایی وجود انسان بسیار بسیار قابل توجه است مانند روزه که در سال یک‌ ماه تشریع شده و همیشگی نیست  اما نتیجه آن که حیات روح بشر است را به بهترین نحو دنبال می‌کند و به "مهمانی خدا " و توجه ویژه رب و بستر زمانی آن ماه خدا تعبیر شده است مهمانی که بر محور چریدن و انباشت شکم و اکل و شرب نیست بلکه برعکس سفره‌ای خاص برای جدا شدن از عادت‌های مخرب غفلت زاست ...روزه‌دار یک ماه تمام به سبکی خاص با ترک اموری و انجام‌امور دیگر (واجبات روزه و منهیات ان) در قالبی قرار می‌گیرد که نتیجه آن یقینا پاک شدن از آلودگی‌هاست. خدا در این عبادت مقطعی یک ماهه قابلیت پاک کنندگی بدترین آلودگی‌ها را قرار داده است و اگر انسانی نتواند از این قالب اعطایی خود را پاک کند از او به (بدبخت/شقی) تعبیر شده است. (۳)

خدا با زبان فرستندگان می‌گوید من چه زمینه و بستری را برای تو ای بشر در این ماه فراهم نکردم که تو موفق به پاکی نشدی و هنوز خبائث تهدید کننده روح‌ات را به همراه داری. بعد از نماز همیشگی و روزانه وسیع‌ترین عبادت روزه است که منبعی ویژه برای طهارت روح بشر است که از دست دادن این فرصت در روایت یک خسران ویژه ترسیم شده است و از برای ازدست رفتن‌اش به خدا پناه برده شده است (۴) نماز و روزه یک عنصر همگانی است برای رفع کدورت‌ها همه خلایق در آن داخل‌اند و فرصت آنها برای هر انسان عاقل دارای شرایط فراهم گردیده است اما یک عبادت هست که خاص است هم همیشگی و روزانه (مانند نماز) نیست و هم سالانه یک ماه (مانند روزه) نیست بلکه فرصتی است که یک بار به نحو واجب در طول عمر یک انسان صورت می‌گیرد و افرادی با شرایطی خاص آن را باید انجام دهند آری حج ...عبادتی به غایت ویژه در این عبادت و تطهیر  انسان دیگر در خانه‌اش و ماوای اش نمی‌نشیند و به گندزدایی بپردازد بلکه  باید بار سفر ببندد؛ سختی راه بکشد؛ چرا که برای مستطیع و صاحب سرمایه و مال و ثروت و اندوخته آلودگی‌های حاصل می‌شود که برای همگان نیست پس باید آهنگ سفر کند و بندهای تعلقات را از وجود خود پاره کند مال خرج کند؛ تطهیر اموال کند؛ زاد و توشه محیا کند؛ وصیت بنویسد؛ خطر ببیند؛ لباس‌های رنگارنگ دوخته با فخر و بزرگی خود را بیرون بکشد و رنگ یک رنگی بپوشد؛ طبقه و صنف و رتبه را زیر پا بنهد و حاجی شود یعنی قصد عبور از خود را با جدیدت دنبال نماید....

او می‌رود در حول بیت الله می‌چرخد خانه‌ای خدا آن را مثابه(۵) و محل رجوع خلائق قرار داد زیرا موطن اصلی یک روحِ پاک خداست و روح با رجعت به سوی خدا و یاد او آرام می‌گیرد. همه انبیاء و اولیاء الهی گِرد این خانه گردیده‌اند و بشر برای رفع  اساسی‌ترین زنگارهای وجود که منیت و مادیت است بدین گردش محتاج است .

بیت الله بدل سدره المنتهی در روی زمین است و به همین جهت است که آن را کعبه گفته‌اند که چهار گوشه عرش الهی را در زمین تداعی نماید و خلقت در دحو الارض از زمین آن شروع گردید پس ام‌القری و مادر خلقت آن جاست و وطن اصلی انسان است. بدلی سزاوار از سدره المنتهی است از عرش برای اهل فرش است  که کانون رحمت خداست و فرشتگان حول آن طواف می‌کنند و دستورات خود را از آن دریافت می‌کنند و خدا به تعبیر امیرالمومنین اراده کرد هر ساله حاجی چون ملائک الهی این بدل را طواف نمایند...

کعبه برای زائر ۱۲۰ رحمت ارائه می‌کند ۶۰ برای طواف کننده. چهل برای نمازگزار و بیست برای نگاه کننده (۶)به خود...حج اَسرار بی پایانی دارد و کعبه مرکز این اسرار است و خدا در ابتدای حیات انسان این نیاز او را بر آورده نمود و آدم را دستور داد تا کعبه را بنا کند در طوفان نوح کعبه را به عرش خود منتقل کرد و بعد در زمان ابراهیم او را دستور داد قواعد آن را بالا ببرد...(۷)

انسان از خدا طلبی ندارد عبادات در تحت مدبرانه‌ترین برنامه‌ها زمینه زدودن ناپاکی‌ها را برای او فراهم آورده است حال بشر است توجه به این نیازش....

حاجی در این سفر این چنین فضای را تنفس می‌کند و اینگونه فرصتی را لمس می‌نماید او دعوت حق را لبیک گفته است و توفیق رفیق‌اش گردیده پس شایسته است قدر بداند و بهره بگیرد. این سفر سفر پاک شدن است و شایسته نیست آلوده بازگردد... د. دین بر اصولی از جمله حج استوار است و امام صادق فرمود: امام صادق (ع) فرمودند: تا کعبه برپاست دین برپاست. زیرا حقیقت کعبه نجات و رهایی بشر است از تعلقات که با دین محقق می‌شود و امام به منزله کعبه قلمداد شده است چون دین به تصدی او دین می‌گردد «.

پی‌نوشت:

استاد حوزه و دانشگاه و عضو حاضر در بعثه حج آیت الله سیستانی

۱ - نویسنده این سطور ۲۰ جلسه در شبکه ماهواره‌ای ثامن از رابطه ایمان و عمل بحث تحلیلی ارائه نموده است که اهل تحقیق می‌توانند مراجعه نمایند.

۲-لوکان علی باب دار احدکم نهر و اغتسل.../وسایل الشیعه ج۲ ص۷

۳- فام الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهرالعظیم/عیون الاخبار ج ۱ص ۲۹۵

۴-اعوذ بجلال وجه الکریم ان ینقضی عنی شهر رمضان...  /کافی شریف، دعای معای دهه آخر ماه

۵- وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّی /قران، ۱۲۵ بقره

۶-بحارالانوار، ج ۹۶ ص ۱۶

۷-صدوق (گزیده من لا یحضره الفقیه)، ج‌۲، ص ۳۳

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ / ۱۵:۵۱
  • دسته‌بندی: دین و اندیشه
  • کد خبر: 97052814949
  • خبرنگار : 71461