این جملات متعلق به یک روزنامهنگار، سیاستمدار یا یک استاد دانشگاه نیست. این جملات متعلق به یک خواننده زیرزمینی پرحاشیه است که در یک برهه زمانی دستمایه تبلیغات انتخاباتی برای یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری شده بود اما حالا معتقد است که بازی خورده و میخواهد افشاگری کند.
امیرحسین مقصودلو معروف به «امیر تتلو» یکی از خوانندگان پرطرفدار بیشتر میان نوجوانان است که هیچگاه نتوانست در ایران فعالیت رسمی داشته باشد. صفحه اینستاگرام او ۴ میلیوننفر دنبالکننده دارد و به نظر میرسید که او پرطرفدارترین خواننده ایران است اما معادله جایی به هم ریخت که او تصمیم به برگزاری کنسرت در ترکیه گرفت و از آنجا که فقط حدود ۲۰۰ بلیت در این کنسرت فروخته شد، این کنسرت اجرا نشد.
حالا این پرسش به ذهن متبادر میشود که طرفداران او دقیقا چه گروهی از جامعه هستند که فقط ترجیح میدهند او را بدون پرداخت هیچ هزینهای تماشا کنند؟ تعداد دنبالکنندههای او حتی برای یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری دوازدهم هم آنقدر وسوسهبرانگیز بود که از تتلو برای تبلیغات انتخاباتیاش استفاده کرد؛ موضوعی که این روزها خیلی این رپر جوان را آشفته کرده است.
اما تتلو و طرفدارانش چه کسانی هستند؟ از دکتر مرجان علیقارداشی - روانشناس - خواستیم که یک تحلیل روانشناختی از تتلو و تتلوها برایمان ارائه دهد.
علیقارداشی ابتدا ترجیح میدهد درباره صفحات پرطرفدار اینستاگرام بگوید: «ما اغلب آدمهایی را در دنیای مجازی دنبال میکنیم که برایمان جالب هستند و این دنبال کردن همیشه به آن معنا نیست که ما طرفدار آن شخص هستیم چرا که طرفدار بودن به معنای الگو قراردادن و پیروی کردن است. ما نباید با دیدن افرادی که دارای دنبالکنندگان زیادی در فضای مجازی هستند به این باور برسیم که آنها پرطرفدارند. حالا اگر بخواهم مشخصا درباره امیرحسین مقصودلو برای شما صحبت کنم، آنچه را که باید درباره دنبالکنندگان او در نظر قرار داد، مقوله طیف سنی است. اگر نگاهی به لیست دنبالکنندگان او بیندازید، متوجه میشوید آنها اغلب بچهها و نوجوانانی هستند که در بحران پیدا کردن هویت و نقش اجتماعیشان به سر میبرند. در واقع بچههایی که توانایی این را هم که به تنهایی به کنسرت خواننده محبوبشان به ترکیه بروند را ندارند.»
او ادامه میدهد: «مردم به طور کلی از ادا و اطوارهای عجیب استقبال میکنند و از هر چیز غیر معقولی لذت میبرند. مثلا شما الان بگویید یک فیل را به پارک ارم آوردهاند که سه خرطوم دارد یا مثلا خرگوشی که هزارتا پا دارد. چون این موضوع برایشان غیر معقول و جالب است، دنبالش میروند. اساسا ذهن به دنبال چیزهای تازه است. اما اگر بخواهیم زاویه دید را تغییر دهیم و درباره عدم استقبال از کنسرت امیرحسین مقصودلو صحبت کنیم باید نوسانات ارز و ریزش مخاطب سایر خوانندگان مطرح در کشورهای اطراف را در نظر داشته باشیم. قطعا تعداد زیادی از پدر و مادرها توان خرید بلیت این اجرا برای فرزندانشان و سفر به ترکیه را نداشتند. میخواهم بگویم باید همه فاکتورها در نظر گرفت و نباید خیلی بدبینانه بگوییم او دنبالکننده ساختگی دارد. اتفاقا او دنبالکنندگان زیادی دارد اما شاید دلیل اصلی بد آوردن او در کنسرت ترکیه کمسن بودن مخاطبش و پایین بودن ارزش موسیقایی آثارش برای اقشار مختلف بود.»
این روانشناس تاکید میکند: «ما زمانی میتوانیم اظهارنظر قطعی درباره این خواننده داشته باشیم که او بیاید و یک کنسرت رایگان در ایران برگزار کند و بعد ببینیم آیا در این شرایط هم کسی حاضر نیست او را ببیند؟»
از دکتر علیقارداشی میخواهم به عنوان یک رواندرمانگر یک تحلیل کلی از شخصیت امیرتتلو برایمان ارائه بدهد. او میگوید: «این موضوع را باید از دو جهت بررسی کرد. امیرتتلویی که به صورت واقعی حضور دارد و آنچه که هست و دوم امیرتتلویی که مردم ساختهاند. او یک خواننده تقریبا خوشصدایی بود که با پشتیبانی طرفداران نوجوانش کارش را جلو میبرد. من از او چند مصاحبه خواندهام. در یکی از مصاحبههایش گفته است که من در یک خانواده مَشتی متولد شدم. منظورش از کلمه مشتی یک خانواده خوب و شاد است اما چند وقت بعد در یک مصاحبه دیگر اظهار کرده است که من بچه طلاق بودم و با مادرم زندگی میکردم و کمیته امداد به ما کمک میکرد! بنابراین از گذشته این شخص پیشینه درست و صحیحی نیست که بتوانم او را خیلی دقیق تحلیل کنم چون ما او را قبل از شهرتش نمیشناسیم. او یک جای دیگر گفته که در گذشته کارگری میکرده است. از این جمله میتوان فهمید که به خاطر شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه، او در شرایطی بوده که عزت و احترام دریافت نمیکرده و دیده نمیشده است.»
او معتقد است: «اساسا جامعه ما تتلوساز است. چنین افرادی سادهترین راه را برای دیدهشدن، رفتار ضد اجتماعی میدانند. مردم آنها را در فضای مجازی میبینند و این دیدهشدن به مرور برایشان جذاب میشود. اما از یک جایی به بعد دیگر اختیارشان از دست خودشان خارج میشود و دست مردم میافتد. به طور کلی ما یک گونه شخصیتی ـ نمایشی داریم که دوست دارند دیده شوند و برای شهرت همه کار میکنند. حتی خودشان را با سلبریتیهای خیلی مشهور مقایسه میکنند. این ویژگی شخصیتی ممکن است که در همه ما وجود داشته باشد اما اگر این ویژگی بخواهد خیلی زیاد در وجود ما سرکشی کند دیگر تبدیل به اختلال شخصیت میشود.»
از دکتر علیقارداشی میپرسم آیا این میزان خالکوبی روی بدن امیرتتلو طبیعی است؟ که پاسخ میدهد: «خیر. تتلو فریاد میزند که مرا نگاه کنید! او همیشه بدنش را اپیلاسیون میکند، برنزه میکند و فریاد «مرا تماشا کن» سر میدهد. او برایند جامعهای است که جایی برای دیدهشدن نداشته است. آدمها با هم یکی نیستند. یکی برای دیدهشدن تلاش میکند که یک متخصص حرفهای شود، یکی دیگر رَپر! آنچه درباره تتلو مشخص است، فریاد مرا دیدن است.»
این روانشناس ادامه میدهد: «به طور کلی من او را شخصی میبینم که دارای شخصیت دوقطبی است. یعنی آدمهایی که زیاد حرف میزنند و کارهای عجیب و غریب میکنند. تتلو یک بار گفت که میخواهم فوتبالیست شوم و مگر من چه چیزی از دیوید بکام کمتر دارم؟ یکبار خطاب به هوادارانش گفت که اصلا شما لیاقت من را ندارید و از همه شما بدم میآید. یکبار از لشگر سایبری امام زمان (عج) حرف میزند و ... به این رفتارها دورههای شیدایی میگویند که فرد حرفهای عجیب میزند و حتی گاهی خودش را از دنیا منفک میکند. او حتی راجع به سیاست هم حرف میزند؛ از یک کاندیدا طرفداری میکند؛ میخواهد افشاگری سیاسی کند. خودش را درگیر مسئله حجاب میکند. یک روز مسلمان دوآتیشه میشود؛ یک روز فارغ میشود و ... او هیچ خط فکری مشخصی ندارد.»
دکتر مرجان علیقارداشی همچنین معتقد است: «آدمهایی که تحت عنوان «تتلیتیها» هوادار امیر تتلو هستند در واقع پشت او قایم شدهاند تا خشم خود را نسبت به جامعه خالی کنند. اما در نهایت دوست دارم بگویم که گاهی ما آدمها به بیماری دیگران دامن میزنیم. جوانان ما یاد گرفتهاند که برای دیدهشدن دیوانگی کنند. تتلوها را مردم دیوانهتر میکنند.»
ایسنا - سهیلا صدیقی
انتهای پیام