به گزارش ایسنا، جنگل و هوای مطبوعش همگان را بر آن میدارد که به سراغش بروند و از طبیعی بکر آن استفاده کنند، اما در بسیاری از موارد طرحها و ایدههایی در جنگلها اجرا شده که بعضاً آثار مخربی به همراه داشته است.
این روزها ایدهای با عنوان طرح تنفس جنگل مطرح و بهرهبرداری از جنگلهای شمال متوقف شد. حال برای بررسی اجرای درست این ایده در استان و در کشور به سراغ دکتر «شعبان شتائی جویباری» عضو هیئت علمی و رئیس دانشکدههای علوم جنگل و مهندسی چوب و کاغذ دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان رفتیم که امیدواریم این گفتوگو بتواند مشکلی از مشکلات پیشروی این طرح را برطرف کند.
- وضعیت آمار مساحت جنگلهای شمال قبل از انقلاب چند هکتار بود؟
متأسفانه آمارهای مختلفی توسط دستگاههای متولی از جمله سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور ارائه میشود. سازمان جنگلها برمبنای عکسهای هوایی و اخیرا تصاویر ماهوارهای در پنج دوره آماری نقشه جنگلهای شمال کشور را تهیه و مساحت جنگلهای شمال را اعلام کرد. براساس نخستین اطلاعات عکسهای هوایی سال 1334، مساحت جنگلهای هیرکانی شمال از گلیداغی در استان خراسانشمالی آغاز و تا آستارا ادامه دارد.
بر همین اساس آمار جنگلهای شمال حدود دو میلیون و 88 هزار هکتار در سال 1334 اعلام شد. در دوره بعدی که با عکسبرداری سراسری در سال 1344 الی 1346 برای کل کشور و از جمله شمال کشور انجام شد، مساحت جنگلهای شمال را یک میلیون و 889 هزار هکتار تخمین زدند که با توجه به مساحت دوره اول اندکی کاهش مشاهده شد. این دو دوره آماری از جنگلهای شمال از قبل از انقلاب اسلامی است.
- مساحت جنگلهای شمال پس از انقلاب چه تغییری کرد؟
پس از انقلاب طرح عکسبرداری از جنگلهای شمال در سال 1373 با مقیاس 1:20000 برای تولید و به هنگامسازی نقشههای 1:25000 جنگلهای شمال انجام شد. براساس آمار، در این دوره نیز روند مساحت جنگلهای شمال کاهش نشان داد که طبق آمار سازمان جنگلها مساحت جنگلهای خزری حدود یک میلیون و 847 هزار هکتار اعلام شد.
مجدداً در سال 1384 با هدف تهیه نقشههای جدید از کل کشور، عکسبرداری انجام شد که بر همین اساس، سازمان جنگلها مساحت جنگلهای شمال را یک میلیون و 936 هزار هکتار اعلام کرد، یعنی اندکی نسبت به سال 73 افزوده شده است و در نهایت در سال 94 با استفاده از تصاویر ماهوارهای با قدر تفکیک مکانی نامناسب میزان مساحت جنگلهای شمال را دو میلیون و 73 هزار هکتار اعلام کرد که به زعم سازمان جنگلها مساحت جنگلهای شمال افزایش یافت. در حالی که میتوان آمار سال 94 را با مدارک فنی رد کرد، چون تصاویر ماهوارهای لندست 8 و سنتینل مورد استفاده دارای قدرت مکانی 30 و 10 متر است که با این قدرت تفکیک مکانی به هیچ عنوان نمیتوان سطوح جنگلی را از اراضی باغی و صنوبرکاریها و اوکالیپتوسکاریها و سایر اراضی درختی غیرجنگلی تشخیص داد و امکان آن وجود ندارد و مرز دقیق این سطوح را مشخص کرد.
- آیا سازمانهای دیگر مساحتهای جنگل ها را اعلام کردند؟
سازمان حفاظت محیطزیست طرحی را در سال 94 به موسسه تحقیقات داد که آمار مساحت جنگلهای شمال را حدود یک میلیون و 650 هزار هکتار عنوان کردند که اختلافی در حد 350 هزار هکتار میان مساحت اعلامی سازمان جنگلها و موسسه تحقیقات جنگل وجود دارد. در حالی که موسسه تحقیقات نیز از تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی 30 متر استفاده کرده که به لحاظ فن سنجش از دور با این تصاویر نمیتوان مساحت دقیق جنگل را تعیین کرد بنابراین این آمار نیز مبهم و قابل قبول نیست.
بهترین روش برای تعیین دقیق مساحت جنگلها استفاده از عکسهای رقومی رنگی هوایی است که اخیرا در طرح کاداستر در حال استفاده است که باید طرح کاداستر برای کل جنگلهای شمال نیز تهیه شود تا میزان دقیق مساحت جنگلهای شمال کشور مشخص گردد.
- مساحت کل منابع طبیعی استان گلستان چند هکتار است؟
کل منابع طبیعی استان گلستان طبق منابع اعلامی حدود یک میلیون و 397 هزار هکتار است که تقریباً 68 درصد مساحت استان را در برمیگیرد. از آنجایی که منابع طبیعی جنگل، مرتع و بیابان را شامل میشود که حدود 452 هزار هکتار آن در واقع 22 درصد سطح استان جنگل است و باقیمانده آن که بیشترین سهم آن مرتع با مساحت 832 هزار هکتار و بخشی از آن اراضی بیابانی و همچنین اراضی ساحلی مستحدثه وجود دارد که جز اراضی منابع ملی محسوب میشوند؛ بنابراین سهم استان گلستان از جنگلهای شمال تقریبا 452 هزار هکتار است که در واقع یک چهارم جنگلهای هیرکانی را دربر دارد.
- سرانه هر نفر از جنگل در ایران و استان گلستان چند درصد است؟
در ایران سرانه هر نفر از جنگل حدود 7 دهم الی 7 دهم درصد است. این سرانه در استان گلستان در حدود 28 صدم درصد است. از 452 هزار هکتار از جنگلهای استان گلستان حدود 65 درصد آن تجاری بوده که قابلیت برداشت چوب دارد و 16 درصد آن جنگل مخروبه بوده و نیاز به بازسازی و احیا دارد و حدود 18 و نیم درصد آن جز جنگلهای حفاظتی است که پارک ملی گلستان یکی از این جنگلها است.
- در گذشته از جنگلها چگونه بهره برداری میشد؟
بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور حدود 50 سال گذشته به شکل اجرای طرحهای جنگلداری بود و در استان گلستان نیز از 452 هزار هکتار حدود 195 هزار هکتار آن تحت پوشش طرحهای جنگلداری بود که مورد بهرهبرداری قرار میگرفت. تقریباً نصف جنگلهای استان گلستان مورد بهرهبرداری قرار میگرفت و در مابقی در آنها طرحی تهیه نشد و یا حفاظتی و مخروبه بود که طرح بر روی آنها اجرا نمیشد.
حدود 30 مجری طرحهای جنگلداری در گلستان را مدیریت میکردند که مرحله گذار از تنفس در این قسمت اجرا خواهد شد.
- ایده تنفس جنگلهای شمال از چه زمانی آغاز شد و علت بیان آن چه بود؟
در ایده تنفس جنگلهای شمال مقرر شد که بهرهبرداری از جنگلهای شمال متوقف شود. ایده تنفس را نخستین بار مرحوم دکتر جزیرهای که در واقع یکی از متخصصان به نام جنگل و تنها چهره ماندگار در حوزه منابع طبیعی کشور است، مطرح کرد و البته آنچه را که وی درباره تنفس جنگل مطرح کرد به این شکل مطرح شده فعلی نبود.
البته پشت این ایده سازمان حفاظت محیطزیست قرار دارد که با توجه به وظیفه سازمانی خود با بیانات مکرر که تخریب جنگل در حال رخ دادن است به این مسأله دامن زد. توقف بهرهبرداری از جنگل از سال 82 مطرح شد که در همان سال سازمان جنگلها طرح صیانت از جنگل را مصوب کرد و دولت برای آن بودجه تعریف کرد. در آنجا به نوعی بحث حفاظت از جنگلها تأمین اعتبار شد و طرح خروج دامها از جنگلها مطرح و تا حد زیادی هم اجرا و دامها نیز در برخی مناطق از جمله استان گلستان خروج پیدا کردند.
در راستای فشارهای سیاسی و محیط زیستی و به دنبال اجراییسازی ایده تنفس، در سال 92 مصوبه دولت تحتعنوان «برنامه بهینهسازی، پایش و حفظ جنگلهای کشور» در 10 ماده مطرح شد. در این برنامه قید شد که بهرهبرداری از جنگلها باید براساس ظرفیتهای قابل تأمل اکولوژیکی و اقتصادی در چارچوب مدیریت پایدار جنگلها صورت گیرد. بر این اساس این مصوبه، وزارت جهاد کشاورزی باید جنگلها را پایش میکرد و نیز بهرهبرداری را مجاز میدانست و دستگاههای دیگر از جمله وزارت نفت را مکلف کرد تا برای کاهش فشار روستانشینان حاشیه جنگل، سوخت جایگزین گاز و نفت را فراهم کند.
این مصوبه بهرهبرداری را تا حدودی محدود کرد و تنهاچوبهای خشکیده، آفتزده، شکسته شده و در عملیات پرورشی باید جمعآوری و برداشت میشد و نباید از درختان سالم بهرهبرداری صورت میگرفت که بر همین اساس ایرادات زیادی از سوی مجامع علمی و اجرایی مطرح و همایشهای زیادی در این خصوص برای اصلاح این مصوبه صورت گرفت.
با وجود این فشارها و بررسیهای علمی در خصوص ایرادات وارده بر مصوبه سال 92 دولت و با فشارهای افراطی افراد غیرمتخصص در امور مدیریت جنگل، در نهایت در سال 95 وزیر جهاد کشاورزی دستور توقف بهرهبرداری را برخلاف برنامه مصوب 92 دولت که اجازه برداشت درختان شکسته و بادافتاده را میداد، نیز به طور کل متوقف شد.
- بازخوردهای مجامع علمی و افراد در ارتباط با این حوزه چگونه بود؟
بسیاری از افراد و مجامع دانشگاهی در این خصوص موضعگیری شدیدی کردند چون در جنگلهای شمال مواردی چون اشتغال و تولید مطرح بود و کارگران زیادی در این بخش در حال فعالیت بودند که تحتتأثیر توقف طرحهای جنگلداری متحمل بیکاری و فشار اقتصادی زیادی شدند و کارخانههای مرتبط نیز به تعطیلی و ورشکستگی کشانده شدند.
- طرح تنفس جنگلهای شمال چه مشکلاتی را ایجاد کرد؟
اصولاً هر طرحی در منابع طبیعی باید سه مولفه توسعه پایدار یعنی ملاحظات اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی را رعایت کند اما این ایده یا طرح تنفس چنین نبود. از آنجایی که توسعه پایدار بر این سه اصل استوار است، زمانی طرحی پایدار محسوب میشود که این سه بخش درست انجام شود. در حالی که این طرح چنین مولفههایی را رعایت نمیکرد و موجب ایجاد فشارهای مختلف از تمامی بخشها شد. این تصمیم ناپختهای بود که اعتراضات جامعه علمی و دانشگاهی را در پی داشت.
- نظر قانونی ایده تنفس جنگلهای شمال چه بود؟
ایده تنفس جنگلهای شمال در برنامه ششم توسعه در سال 95 تهیه و در سال 96 وارد مجلس شد تا برای یک دوره چهار ساله از سال 1396 تا سال 1400 اجرا شود در ماده 48 توقف و بهرهبرداری از جنگلها مطرح شد و نیز در این برنامه ماده 38 آن با چند بند و تبصره که قانون برنامه ششم در مجلس تصویب شد و دولت را مکلف به اجرا کرد. در یکی از بندهای ماده 38 عنوان شده که همه طرحهای جنگلداری باید تا پایان سال سوم اجرای طرح برنامه ششم بهتدریج متوقف بماند. با وجود این برنامه و مصوبه مجلس، وزیر جهاد کشاورزی بدون برنامه عنوان کرد که باید همه طرحهای جنگلداری از همان سال اول یعنی سال 96 متوقف شود که مهمترین عاملش نیز فشار برخی افراد خاص و فشار سیاسی مطرح بود.
در طی برنامه ششم زراعت چوب ویا واردات چوب باید اجرا میشد چون کارخانهها به چوب نیاز داشتند و از طرفی نیز کارگران و کارخانهها باید اشتغال و اقتصاد را فراهم میکردند. در این راستا دانشگاهیان عنوان کردند این صحبتها بر روی کاغذ تنها مطرح است اما در عمل اجرا نمیشود و شواهد و قراین موجود نشان میدهد تاکنون نیز اقدام اجرایی در خصوص زراعت چوب همچنین واردات چوب انجام نشد و بسیاری از کارخانهها تعطیل و ورشکسته شدند.
- اشکالات ایده تنفس جنگلهای شمال چه زمینههای نادرستی را ایجاد کرد؟
با توجه به توقف طرحهای جنگلداری و براساس محاسبات ارزیابیهای فیزیکی و مالی، بسیاری از مجریان از سازمان جنگلها طلبکار هستند و علاوهبر آن قاچاق چوب و رها شدن جنگل، افزایش قیمت چوب، بیکار شدن افرادی که در جنگل فعالیت داشتند و حال خودشان قاچاقچی میشوند و نیز عدم تأمین منابع مالی برای حفاظت را موجب شد.
اگر طرحهای جنگلداری گذشته مشکلی داشت میتوانستیم به آرامی آن را اصلاح کنیم نه این که به طور دستوری متوقف شود. ایده طرح گذار تنفس هماکنون به نوعی دچار شکست تدریجی شده است. این طرح نوعی گذر از طرح گذشته برای بهبود آن بود به طوری که بتوان آن را بهبود بخشید.
یکی از مواردی که ایدهپردازان طرح تنفس و توقف بهره برداری چوبی مطرح کردن این بود که درآمدهای طرح های جدید می تواند از سایر منابع جنگلی نظیر محصولات غیرچوبی تامین شود. این در حالی است که محصولات غیرچوبی جنگلی در جنگل شمال در حال حاضر به اندازهای نیست که به عنوان یک منبع درآمد برای تامین کل هزینههای اجرای طرح جنگلداری مطرح باشد و جایگزین درآمد حاصل از بهره برداری چوب نمیشود.
از سویی دیگر وضعیت حاکمیتی سازمان جنگلها روز به روز در حال تحلیل رفتن است. سازمان جنگلها در دورهای 18 هزار نیرو داشت و حالا به حدود 6000 نفر رسید و در حالی که نیروی جایگزین تهیه نشده و بودجههایش نیز هر روز کاهش مییابد. یعنی قدرت سازمان جنگلها از میان رفت. قدرت سازمان به دو مورد منابع انسانی و مالی بستگی زیادی دارد و هنگامی که این دو مورد را ندارد سازمانهای دیگر به این سازمان فشار وارد میکنند و تحتتأثیر جوامع مختلف قرار میگیرد.
- منابع مالی و نیروی طرح گذار از جنگل چه میزان اعلام شد؟
وزیر جهاد عنوان کرد که جنگل باید حفاظت شود و این حفاظت به نیرو و امکانات نیاز داشت که طی برآوردهای انجام شده برای کل جنگلهای شمال برآورد اولیه 350 میلیارد تومان برای یک سال نیاز به اعتبار بود که پس از آن در مجلس این میزان بودجه با 80 میلیارد تومان در بودجه سال 96 تصویب شد، چون قرقبان، نگهبان نیاز به بنزین و ماشین داشت اما سازمان برنامه و بودجه این 80 میلیارد را به 64 میلیارد تومان رساند که میزان اختصاص آنها در سال 96 به حدود 30 میلیارد بود که با این میزان بودجه نمیتوان در حالی بود که مجریان نیز از جنگل خارج شدند و جنگل تقریباً تنها و رها شده، اقدامی انجام داد. همین وضعیت هم امسال مطرح بود اما با توجه به تحریمهای ظالمانه آمریکا تأمین منابع مالی دستگاهها دشوار است.
عملاً اعتبار قابل توجهی به حفاظت جنگلها اختصاص داده نشده است و حفاظت فیزیکی و فنی جنگلها در هالهای از ابهام قرار دارد و مشکلات زیادی برای نیروهای موجود در طرح های جنگلداری برای تأمین حقوق به وجود آورده است. عملاً طرحهای جنگلداری متوقف شده و حفاظت قوی و منظم نمیشود و قاچاق در آنها فراوان و آتشسوزی در جنگل زیاد است، چون نیرو و هزینه تأمین آن را ندارند.
- آیا واگذاری حفاظت از جنگل به شرکتهای خدماتی درست بود؟
شرکتهای خدماتی تنها تأمین نیروی انسانی میکنند و در زمینه جنگل تخصصی ندارند و پس از تأمین نیرو از سازمان جنگلها هزینههایش را دریافت میکند. آن چیزی که از شنیدهها مشخص است تاکنون سازمان جنگلها به این شرکتها مبالغ قرارداری را پرداخت نکرد و این امر باعث شده است تا این شرکتهای خدماتی در بسیاری از طرح برای چند ماه حتی به قرقبانها هم حقوق ندهند. امسال در مصوبه مجلس بودجه سال 97، حدود 57 میلیارد تومان برای سازمان جنگلها در نظر گرفته شد اما با توجه به تورم باید بودجه امسال را نسبت به سال گذشته افزایش میداد. امیدواریم برای طرح تنفس جنگل بودجه و برنامهای ارائه شود و حفاظت فیزیکی و فنی آن انجام شود.
- آیا تاکنون برای ایده تنفس جنگل طرحی نیز ارائه شد؟
هنوز طرحی برای مدیریت ایده تنفس جنگل تهیه نشده است. باید طرحهای جدید تهیه شود، هر چند کلیات اولیه آن تصویب شد که در غالب طرح مدیریت نوین جنگلهای شمال مطرح شده که پس از آن باید شرح خدمات طرح در دو قالب تفضیلی و نیمه تفضیلی تهیه شود و اساس آن نیز برمبنای توان اکولوژیک جنگلهاست. در واقع این طرح هدفشان بهرهبرداری نیست بلکه اگر جایی توانی دارد از آن توان اکولوژیک استفاده شود تا به جای برداشت از چوب که به جنگل لطمه میزند، از ظرفیتهای دیگر جنگل استفاده شود که در این راستا اصل اقتصادی مطرح است.
در اصول کلی طرحهای جایگزین که به نام طرح مدیریت پایدار جنگل مطرح است مقرر شد تا عملیات پرورشی نیز انجام و بهداشت جنگل رعایت و درختان باد افتاده، شکسته و آفت زده نیز باید خارج شوند و یا عملیات تنک سازی و روشن کردن تودههای جوان صورت گیرد.
هماکنون، اصول کلی طرحهای جدید تدوین و بر همین اساس شرح خدمات طرحهای جدید در دو بخش نیمه تفضیلی با رویکرد توان اکولوژیک و تفضیلی در حال تهیه است که پس از این که شرح خدمات اولیه تفضیلی و نیمه تفضیلی در شورای عالی سازمان مصوب شد، سازمان پس از آن بهدنبال دستورالعمل اجرایی طرح خواهد رفت که با این روند اجرایی تهیه و تصویب این احتمال وجود دارد که حداقل یک سال دیگر زمان برای قطعی شدن و تصویب و ابلاغ شرح خدمات و دستورالعملها نیاز باشد.
- چرا با توجه به اینکه ایران دارای جنگلهای کمیاب و با تنوع فراوان است اما جهاد کشاورزی باید این بخش را زیر پوشش خود نگه داشته باشد؟
متأسفانه در تاریخ ایران به منابع طبیعی بسیار ظلم شد. ایران تنها در یک دوره در سال 1346 الی 1350 یک وزارتخانه مستقل با عنوان وزارت منابع طبیعی داشت که آن زمان دوره طلایی منابع طبیعی بود. پس از انقلاب نیز سازمان جنگلها زیر سلطه وزارت جهاد کشاورزی رفت. یکی از مهمترین عاملهای تخریب در جنگل نیز ادغام آن با جهاد کشاورزی است در حالی که باید مستقل از جهاد کشاورزی باشد چون نگاه کشاورزی به زمین و غذا است. در بسیاری از موارد طرحهایی که وزیر جهاد کشاورزی پیشنهاد میدهد در آن عنوان شده که زمینهای شیبدار منابع طبیعی و مرتع را واگذار میکند تا باغ احداث شود و این یعنی تخریب جنگل و مرتع. این نشان از نگاه ابتدایی و عدم شناخت کافی به منابع طبیعی برای توسعه پایدار کشور است. مسئولان هنوز درک زیادی از منابع طبیعی ندارند.
البته در بحث تقویت ساختار منابع طبیعی پیشنهاداتی مطرح شد بهعنوان مثال بخشهایی از سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها و وزارت نیز در بخش آب آن با یکدیگر ادغام شود اما پس از بحث در مجلس، متأسفانه رأی لازم را برای تشکیل وزارتخانه جدیدی به نام وزارتخانه منابع طبیعی و محیطزیست کسب نکرد. در بسیاری از کشورها وزارت منابع طبیعی و انرژی و یا محیطزیست وجود دارد اما فعلاً در ایران ساختار سیاسی کشور آن را نپذیرفت.
- در پایان پیشنهادات خودتان را بیان کنید؟
همه دنیا به منابع طبیعی خود اهمیت میدهند و عنوان میکنند که منابع طبیعی بستر توسعه است و از نظر تشکیلاتی به آن بها میدهند یعنی نیروی کافی و منابع مالی تزریق میکنند تا چندان قوی شود که قدرت حاکمیتی خود را بازیابی کند.
دولت باید توان زیادی به سازمان جنگلها بدهد تا این سازمان بتواند حمایت و حفاظت خود را بر عرصههای منابع طبیعی افزایش دهد. برای جنگلهایمان برنامه و طرحی نداریم، چون طرحها و برنامههایمان یا کوتاه مدت یا بدون مطالعه و یا در حال مطالعه به درستی اجرا نمیشود. طرحهایی در زمینه جنگل اجرا میشود که به بدنه جنگل لطمه میزند و از جمله این طرحها طوبی است.
باید طرح مدیریت پایدار جنگل تهیه و اجرا شود و کل جنگلهای شمال زیر پوشش این طرح بروند. در طرحهای گذشته نصف جنگلهای شمال در زیر طرح مدیریت بودند در حالی که بقیه موارد رها شده بود. باید برای کل دو میلیون هکتار جنگلهای شمال طرح نوین مدیریت پایدار تهیه شود.
سایر دستگاهها باید تعامل بیشتر و بهتری با منابع طبیعی داشته باشند. دستگاههای دیگر به منابع طبیعی به عنوان بنگاه زمین نگاه میکنند. در بسیاری موارد در قوانین رفع موانع تولید قید شده که هر مکانی یا زمینی را که استانداری و یا وزارت صنایع نیاز دارد باید منابع طبیعی آن زمین را در اختیارش قرار دهد این یعنی که به آسانی میتوانند به منابع طبیعی دست اندازی کنند که بیشتر به اراضی مرتعی رجوع میکنند.
ساخت و سازهایی که در جنگل انجام میشود بدون توجه کردن به اثرات آن است که باید به اثرات زیست محیطی آن توجه شود.
از دیگر تهدیدات دیگر جنگلهای شمال می توان به آتشسوزی گسترده و با فراوانی زیاد در سالهای اخیر همچنین بروز آفات و بیماری های جدید اشاره کرد. هماکنون بیماریهای بلایت شمشاد، آفت پروانه برگخوار، جوانه خوار شمشاد، بفیتیله نارنجی ممرز و نیز بیماری زغالی بلوط خسارت زیادی به جنگل ها وارد کرده است. بسیاری از این آفات و بیماریها را سازمان جنگلها میتوان با روش هایی که سایر کشورها اجرا میکنند، برنامه ریزی کند که البته نیاز به منابع مالی دارد تا بر روی گونههای مقاوم و بانک ژن و احیا مجدد عرصههای تخریب شده کار شود.
با توجه به تغییر اقلیم این خود طغیان آفات و بیماری و آتشسوزی و از میان رفتن گونههای رطوبت پسند و جایگزین شدن گونههای خشکی پسند را سبب میشود که برای برطرف کردن این مشکلات نیاز به برنامه و بودجه است. برای آتشسوزی باید امکانات و اطلاعات و تشکیلات قوی در اختیار قرار گیرد.
«زهرا اشکیود» خبرنگار ایسنای گلستان
انتهای پیام