پلان دوم: شهریور 96، پدری دو دختر ١٩ و ٢٢ ساله خود را به قتل رساند و سپس با قرص برنج خودکشی کرد. این حادثه در حالی رخ داد که مادر خانواده به مدت ٥٠ روز خانه را ترک کرده بود.
پلان سوم: شهریور ماه سال ٩٦ یک نفر از مأموران کلانتری بعد از گذشتن تنها شش ماه از ازدواجش ، همسر و پدر و مادر همسرش را به گلوله بست که در این حادثه ، همسرش جانش را از دست داد.
اینها تنها سه پرونده با عنوان «قتلهای خانوادگی» است که در آن اعضای خانواده، قربانی جنایت یک عضو آن میشوند؛ داستانهایی که دیگر داستان نیستند؛ داستانهایی که شاید قرار بوده همان مادری که جلوی چشم فرزندش به قتل رسیده یا پدری که فرزندش را کشته، برای هم بخوانند.
اما چرا یک عضو خانواده که از آن به عنوان مهمترین نهادهای بشری یاد میشود، باید دست به چنین جنایتی بزند؟
«احمد بخارایی»، مدرس دانشگاه، با اشاره به قتلهایی که قاتل و مقتول عضو یک خانواده هستند، به ایسنا میگوید: بر اساس آمارها در سال ٩٦ حدود ٣٠٠ مورد قتل خانوادگی رخ داده و این عدد تنها بخشی از آماری است که به طور رسمی ثبت شده؛ زیرا در فرهنگ و تفکر بعضی افراد در برخی مناطق کشور و برخی اماکن و محلهها و خردهفرهنگها ، گزارش قتلهای خانوادگی، رفتاری هنجار شکنانه تلقی میشود و افراد ترجیح میدهند این دسته از قتلها پوشیده بماند.
این مدرس دانشگاه همچنین از افزایش سه برابری آمار قتلهای خانوادگی در سه دهه اخیر خبر میدهد؛ روندی که به گفته او میتواند ادامه پیدا کند.
به عقیده بخارایی ، دستیابی به هویت اجتماعی یکی از عوامل تشکیل خانواده است؛ اما در سطوح بالاتر برخی افراد بعد از تشکیل خانواده دچار فقر و مشکلات مالی شده و به این ترتیب یکی از علتهای قتلهای خانوادگی شکل میگیرد. در این شرایط در زمانی که نرخ بیکاری در جامعه افزایش مییابد و نیازهای معیشتی افراد که برای رفع همان نیازها تشکیل خانواده دادهاند برطرف نمیشود ، بحران اقتصادی از جامعه به خانواده منتقل میشود.
بخارایی همچنین معتقد است « فرهنگ ما فرهنگ مصرفی و زیادهخواهی است و ما عادت نکردیم به حداقلها راضی شویم» و میافزاید: زمانی که الگوهای فرهنگی و موانع اقتصادی در هم تنیده شوند ، برونداد آن ها وقوع قتلهای خانوادگی است .
این جامعه شناس با بیان اینکه « در بین قتلهای خانوادگی زنها بیشتر نقش مقتول را ایفا میکنند و مردها قاتل» ادامه میدهد: انتقامگیری و تبعیض اجتماعی نیز از دلایلی است که گاهی به قتلهای خانوادگی منجر میشود. در این رابطه در موضوع تبعیضها باید اصلاحات قانونی صورت بگیرد و در بحث انتقامگیری نیز پخش آموزشهای مهارکردن کینه در صدا و سیما و تدریس آنها در در مدارس میتواند تاثیرگذار باشد.
وی در توضیح «اصلاح تبعیضها» ادامه میدهد : در زمان خیانت مرد به زن، قانون پشتوانه زن نیست ، اما بالعکس در زمان خیانت زن به مرد ، قانون پشتوانه مرد است.
وی از بدترین پیامدهای قتلهای خانوادگی را سکوت زنان میداند و میگوید: برخی زنان بعد از اطلاع پیدا کردن از موارد مشابه قتل و ناملایمات ، زمانی که از سوی اعضای خانواده مورد ظلم قرار میگیرند ، حاضر به تندادن به ظلم میشوند و سکوت میکنند؛ چون از حمایت قانونی برخوردار نیستند و این امر متاسفانه ناشی از ساختار مردسالارانه در جامعه ماست.
به عقیده بخارایی، عدم درک شرایط نوین خانوادهها نیز میتواند آمار قتل های خانوادگی را افزایش بدهد.
وی برای نمونه میگوید: اگر فرزندی دیر به خانه بر میگردد در ذهن والدین این تفکر نقش میبندد که او در حال انجام عمل نادرست و کجروانهای بوده؛ در حالی که لزوما نمیتوان قضاوتی اینچنینی داشت.
به گفته این جامعهشناس، همچنین « در جامعهای که «انزواگزینی» رواج پیدا کند و افراد به مشارکت خوانده نشوند، افراد منزوی دست به خودکشی یا مصرف مواد مخدر میزنند. در حال حاضر نیز مصرف مواد مخدر در میان نوجوانان و جوانان اعم از دختران و پسران افزایش پیدا کرده و میانگین سن اعتیاد نیز در میان دختران کاهش داشته است .»
این مدرس دانشگاه همچنین به یک موضع دیگر به عنوان « تأیید رویه انتقامگیری از سوی افراد» اشاره میکند و میگوید که « بعد از مدتی تعداد افرادی که از این رویه به جای مراجعه به قانون استفاده میکنند افزایش مییابد، همچنین با افزایش قتلها استفاده از آلتهای قتاله نیز رایج میشود.»
بخارایی در ادامه در ارتباط با راههای کاهش خشونت نیز میگوید: انتقامگیری در زمانهای گذشته مختص برخی خردهفرهنگها بود و گفته میشد در صورت نیاز، خود افراد انتقام میگیرند و ریشسفید قبیله هم این مسئله را تایید و تجویز میکرد، حتی فردی که مرتکب قتل میشد قاتل محسوب نمیشد ، اما در حال نمیتوان به این ر وش عمل کرد و باید برای مقابله با این شکل از خشونت از طریق آموزشهای فروکش خشونت، اقدام کرد.
بخارایی در پایان به مسائل اقتصادی هم اشاره میکند و میگوید که توجه به اشتغالزایی و کاهش نرخ بیکاری به ویژه در جامعه شهری، میتواند به کاهش این دسته از قتلها کمک بسیاری کند.
انتهای پیام