این نویسنده و شاعر در گفتوگو با ایسنا، درباره ظرفیت ادبیات در زمینه آگاهیبخشی به بچهها برای شناخت بدن خود و پیشگیری از اتفاقهایی مثل تعرض و تجاوز به آنها، اظهار کرد: کمابیش در این حوزه ترجمههای خارجی داریم که مجوز گرفته و چاپ هم شدهاند، اما این موضوع حساسی است و اگر کمی سهلانگاری شود جنبه ترویجی پیدا میکند و خود آن به دغدغه پدر و مادرها تبدیل میشود، زیرا درست است که به کودک آگاهی میدهد اما ممکن است این آگاهی از سطح مورد نیاز کودک بیشتر باشد.
او با تأکید بر اینکه این موضوع بسیار حساس است، افزود: کودکان همیشه در معرض خطر هستند؛ در پارک، سرویس مدرسه و یا جاهای مختلف. باید در این مقوله جدی باشیم و از ظرفیت ادبیات خودمان برای بیان آن استفاده کنیم تا کتابهای ترجمه، زیرا فرهنگ آنها با فرهنگ ما متفاوت است. باید از ادبیاتی استفاده کنیم که کودک بتواند این موضوع را حس کند و خود را در موقعیت شخصیت داستان قرار بدهد نه اینکه در فضای خارجی باشد. اگر نوع تصویرگری و توصیفات ایرانی باشد، کودکان بیشتر جذب داستان میشوند و جامعهپذیریشان بالاتر میرود. در نهایت معتقدم نباید به کودکان به صورت مستقیم آموزش بدهیم. کودکان نباید خودشان اینگونه کتابها را بخوانند بلکه اینها کتابهایی هستند که والدین باید برای کودکان بخوانند و آنها را نسبت به برخی مسائل توجیه کنند.
خورشاهیان خاطرنشان کرد: ادبیات بهترین ظرفیت ممکن را برای بیان این موضوعات دارد زیرا بچهها زود با داستان و شعر اخت میشوند و بیشتر میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند تا با یک متن علمی و روانشناسی. نظر من این است که ادبیات ظرفیت خوبی دارد.
او درباره نحوه بیان این موضوعات نیز گفت: اینگونه کتابها را باید با دقت کامل نوشت. نویسنده باید با مشورت یک روانشناس داستانش را بنویسد و این موضوع را در نظر داشته باشد که مخاطبان ما در جغرافیای متفاوتی زندگی میکنند؛ مثلا ممکن است مسئلهای که برای کودک هشتسالهای که در شمال شهر تهران زندگی میکند طبیعی باشد برای یک کودک روستایی اینطور نباشد، بنابراین ممکن است خانواده روستایی نسبت به کتاب واکنش نشان دهد و بگوید این چیست که به خورد کودک ما میدهید. در واقع نویسنده باید جامعه کودک کل کشور را در نظر بگیرد.
این نویسنده سپس بیان کرد: بهتر است نویسندهها در نوشتن کتاب با معلمان نیز مشورت کنند زیرا آنها بیشتر با کودکان سروکار دارند. نویسنده در نوشتن باید جغرافیا و فرهنگمان را درنظر بگیرد زیرا اقوام و مذهبهای مختلفی در کشور داریم؛ مثلا شیعه، سنی و ارمنی یا ترک و بلوچ و کرد. اگر این موضوعها را درنظر بگیریم بچهها راحتتر میتوانند با داستان ارتباط برقرار کنند و از طرف دیگر به مرز خانوادهها تجاوز نمیشود و پدر و مادرها احساس نمیکنند که کتاب برای کودکشان مناسب نیست.
او در ادامه گفت: همچنین گروه سنی را باید حتما در پشت کتاب قید کنیم، زیرا والدین برای کودک خود کتاب میخرند که ممکن است این کودک ششساله یا ۱۰ ساله باشد؛ بنابراین پدر و مادر بچه ششساله به نویسنده، ناشر و ارشاد اعتراض میکنند که اینها چیست که برای بچه چاپ میکنید و بیان این مسائل برای کودک ما زود است. اگر در نوشتن نظر معلمان و روانشناسان را جویا شویم و جغرافیا را هم در نظر بگیریم میتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم.
هادی خورشاهیان درباره اینکه چرا نویسندهها سراغ این موضوع نرفتهاند، اظهار کرد: واقعیت این است که ما میترسیم. ما برای کودکان کتاب مینویسم که مراقب خود باشند. ممکن است گروهی بیایند این موضوع را برجسته کنند و بگویند در راستای سند ۲۰۳۰، کتابش را نوشته و میخواهد این مسائل را برای کودک عادیسازی کند و به ساحت خانوادهها تعرض کند. بنابراین نویسنده کودک ترجیح میدهد کتاب دیگری بنویسد و با این مشکلات روبهرو نشود. اگر نوشتن این کتاب را به من پیشنهاد بدهند این کار را نمیکنم زیرا نه آگاهی روانشناسی آن را دارم و نه اینکه مربی کودک بودهام. مگر اینکه جایی مانند حوزه هنری در این راه قدم بگذارد تا دیگران مطئن شوند که نویسنده در راستای اهداف نظام پیش میرود یا اینکه آموزش و پرورش با همکاری انتشارات مدرسه، منادی تربیت و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این کار را انجام بدهد.
او درباره محدودیتهای نوشتن درباره این موضوع نیز گفت: علاوه بر مجوز نگرفتن و تابو بودن این موضوع، مسئله این است که شاید کودک با خیلی از مسائل برخورد نکرده باشد و خانوادهها فکر کنند بیان آن کودکان را منحرف میکند؛ مثلا خانوادهای بچه پاستوریزه دارد و او را از این مسائل دور نگه داشته، مهمانهایشان هم مثل خودشان هستند و کودک با خیلی موارد آشنایی ندارد، یکباره در کتاب میخواند که اجازه ندهید کسی به جای خصوصی شما دست بزند. کودک از مادر خود میپرسد جای خصوصی یعنی چه، که ممکن است والدین کودک تصور کنند بچه این مفهوم را نمیداند و ما ذهن او را منحرف کردهایم و این اعترض خانواده را در پی داشته باشد که ما کودکمان را در پر قو نگه داشته بودیم و شما ذهن بچه ما را منحرف کردهاید. این مقوله بسیار پیچیده است.
انتهای پیام