محمد حسین ملائک در گفتوگو با ایسنا، درباره پرهیز از برخورد افراطی و تفریطی در مساله برجام اظهار کرد: به طور اصولی هیچکس با برخورد افراط و تفریطی موافق نیست. در مورد برجام نیز همین اصل حاکم است. اول باید شرایط را تحلیل کرد. نقاط قوت وضعف مهاجم یعنی آمریکا در ایجاد چنین شرایطی چیست؟ اهداف وی، ابزارهای اجرای سیاست، همپیمانهای استوار و ناپایدار، محدودیتهای بینالمللی و اینکه تا کجا قدرت مانور دارد و تا چه زمانی میتواند مواضع خود را دنبال کند باید بررسی شود. از سوی دیگر باید دید طرف خودی در چه وضعیتی قرار دارد؟ در مقابل سیاستهای « دشمن» چه ابزار ذاتی و ملی دارد؟ از چه کمک بینالمللی میتواند استفاده کند؟
وی همچنین بیان کرد: جناحی در آمریکا که با اعلام محور شرارت حمله به عراق را سازمان دادند در حال حاضر سیاستهای تهاجمی به ایران و کره شمالی را در نوستالژی پیروزی آن تئوری دنبال میکنند؛ بنابراین طرف مقابل برای نتیجهگیری آمده است «تغییر حکومتی» که در عراق با جنگ به دست آورد را در ایران با چماق تحریم و .. دنبال میکند. به قول آقای ترامپ در سخنرانی خروج از برجام، او هم ظرفیت دارد و هم میخواهد و هم میتواند ایران را وادار به مذاکره با شرایط جدید کند.
وی با بیان اینکه «مسأله زمان در این فرایند برای هردو طرف اهمیت جدی دارد»، گفت: آمریکای ترامپ برای دستیابی به پیروزی در فرایند تا دوسال وارد این رویکرد جدید شده است.از طرف دیگر از دست دادن هم پیمانان اروپایی آمریکا نیز برایش کم اهمیت نیست اگرچه سعی دارد آن را کم ارزش جلوه دهد. کوتاه سخن آنکه در شرایط نابرابر کنونی صرف نظر از اینکه باید خود را برای یک وضعیت جدید که سخت هم خواهد بود آماده کرد، توجه به این نکته ضروری است نباید شرایطی درست کرد که اروپا به آمریکا نزدیک شود. باید روی انتخابات آمریکا حساب مختصری باز کرد اگرچه مشکل عمومی ایران و آمریکا اساسی است.
سفیر پیشین ایران در چین درباره اینکه پرهیز از ایجاد تنش و وجود وحدت و همدلی و یکصدایی در شرایط موجود تا چه اندازه ضرورت دارد؟، اظهار کرد: موارد مورد نظر در رسالت انبیاء و آموزش آن بزرگواران هم آمده است. اما در واقعیتهای سیاسی وقتی جامعه به این نکات توجه و رجوع میکند که پیش زمینه ذهنی و تاریخی قابل قبولی نیز از آن داشته باشد. به هرحال هم اکنون «ایران» رو در روی «آمریکا» قرار گرفته که ابزار اصلیاش بهکارگیری زور و نه دیپلماسی و مذاکره است .
وی تاکید کرد: تنش نتیجه اختلاف روی تعاریف و منافع است. باید روی مفاهیمی چون « ایران» ، « تمامیت ارضی» ، «خصومت آمریکا» ، «استقلال» ، « منافع ملی» و تعدادی دیگر از مفاهیم به یک وحدت نظر نسبی رسید تا بتوان از آن یک صدایی را درخواست کرد.
وی درباره ضرورت تلطیف فضا و جلوگیری از ناامیدی مردم نیز اظهار کرد: در سیاست حرفهای رمانتیک خیلی جا ندارد. مردم باید بهطور اصولی از همه مسائل مطلع شوند، آنها باید بدانند چه وظایفی را و به چه دلیل و با چه نتیجهای باید به عهده بگیرند. اینکه برای تلطیف فضا و جلوگیری از ناامیدی مردم مثلا گفته شود هیچ قرار داد مهمی با فلان کشور لغو نخواهد شد و در عمل عکس آن اتفاق بیافتد چه حسنی دارد، جز بی اعتباری مسئولین و عملکرد بینتیجه . هم اکنون اطلاعات به طور گسترده از طرق مختلف در اختیار مردم قرار میگیرد. مسئولان باید این اطلاعات را با قرائت خود که البته باحساب و کتاب هم باشد به مردم منتقل کنند.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین درباره ضرورت پرهیز از سوءاستفاده از این شرایط برای نقد غیر منصفانه از دولت اظهار کرد: نقد نقد است. منصفانه و غیر منصفانه ندارد. بکار گیری دروغ غیرمنصفانه است، علی الاصول دولت در مقابل این شرایط مسئول است باید هم اطلاعات درست در اختیار مردم قرار میداد. مسئولین دولتی مدعی هستند که که بیش از دوازده طرح وبرنامه برای شرایط مختلف پیش بینی کردهاند. اگر چنین است حتما خروج آمریکا از برجام محتملترین آنها میبایست باشد و دولت برای این شرایط مهیا میبود.
وی معتقد است: دولت باید پیشبینی نوسانات ارزی را میکرد و برای بحرانهای سیاسی جامعه به شکل اعتراضات دی ماه باید راه حلهایی را آماده میکرد. اگر فرض را بر ادغام در جامعه جهانی گذاشته و خود را بر بستری آماده فرض کرده بودیم حتما تحلیل نادرستی را راهنمای خود کردهایم. در هر صورت بد نیست به خاطر بیاوریم دوسال پیش در خلال رفراندوم موسوم به «برگزیت»، آقای دیوید کامرون که رفراندوم را با فرض و پیشبینی رأی نیاوردن برگزار کرد وقتی با نتیجه عکس آن روبرو شد خودش استعفا داد و رفت. این رفتار از یک مسئول در درک سیاسی جامعه ایران اصلا عجیب و خارقالعاده است، اما درست همین است. در هر حال دولت همواره باید نماینده طرز تفکر اکثریت جامعه باشد.
انتهای پیام