به گزارش ایسنا، کمیته سلامت و دفاع مقدس فرهنگستان علوم پزشکی کشورمان در گزارشی آورده است: «در مورد حادثه شهر دومای سوریه که در ۱۸ فروردین اعلام شد، اطلاعاتی قبل از بازرسی علمی در اخبار و رسانههای غربی منتشر شد و مبنای حمله اخیر سه کشور آمریکا، فرانسه و انگلیس به سوریه قرار گرفت. با توجه به سابقهای که ما در درمان مصدومین گازهای اعصاب از جمله سارین در جنگ ایران و عراق داشتیم، موارد زیر به نظر مبهم است و باید توسط کارشناسان توضیح داده شود:
۱- چرا اصرار بر این دارند که حتما غیر از کلرین، گاز دیگری هم بوده است و این گاز هم از نوع اعصاب و سارین بوده است؟ شاید چون گاز کلر و مشتقات آن در مصارف خانگی و صنعتی کاربرد دارد و برای متهم کردن دولت سوریه فایده ندارد.
۲- اگر چه در گفتوگوها میگویند سارین به کار رفته است ولی چرا در شواهد و مستندات، علائم بالینی واضحی از آن ارائه نمیشود؟ برخی علائم ذکر شده بیشتر شبیه آن است که از تکستبوکهای سمشناسی یا سایتها خوانده شده است. این موضوع توسط متخصصین به سهولت قابل تمیز است.
۳- تأکید زیادی روی گزارش سازمان بهداشت جهانی شده که آنها گاز اعصاب را تایید کردهاند؛ در حالی که اولا گزارش توسط گروه پزشکی همکار ارائه شده است و موضع رسمی نیست و ثانیا در آن گزارش شواهد اختصاصی گاز اعصاب ارائه نشده است و کلیه علائمی که گفتهاند، میتواند ناشی از کلرین باشد.
۴- بیشتر تصاویر و شواهدی که تاکنون در اینترنت آمده، به گاز کلرین میخورد و حالا اگر موارد معدودی را هم به سارین نسبت دهیم، این سوال مطرح است که گروه حملهکننده اگر قصدشان تنبیه مردم است واین همه کلر مصرف کردهاند و اثر هم کرده، دیگر چرا باید سارین هم اضافه کنند؛ آن هم به مقدار کم؟ اما اگر تروریستها مصرف کرده باشند، توجیهش این است که آنها گاز اعصاب به مقدار کمی در اختیار داشتهاند و منطقی است که برای نمایش گسترش زیاد حملات شیمیایی و اثرات روانی آن، تعداد زیادی مصدوم را با گاز کلرین مصدوم کنند و سپس مقدار کمی گاز اعصاب هم زدهاند تا ارتش سوریه را متهم نشان دهند!
۵- گاز کلرین در غلظت زیاد و فضای بسته میتواند اثرات بسیار شدید و حتی مرگ ایجاد کند. چرا موارد شدید و مرگ را میخواهیم حتما به عوامل اعصاب نسبت دهیم؟
۶- نمونههای خون و ادرار که توسط مقامات آمریکایی آزمایش شده است، وجود گاز کلرین و یک عامل اعصاب نامشخص را تایید کرده است ولی چرا هنوز هیچ گزارش علمی و جزئیاتی از این آزمایشها ارائه ندادهاند؟ و چرا عاملِ اعصابِ نامشخص حتما باید سارین باشد؟
۷- چرا علت مرگ کسانی که سریع فوت شدهاند، یک ترکیب بسیار ساده و بسیارکشنده دیگر مانند سیانید نباشد؟ توجیهش شاید این باشد که سیانید به راحتی حتی توسط مخالفین دولت میتواند تولید شود اما تولید سارین دشوار است. اگر سیانید به عنوان عامل مرگ سریعالاثر مطرح شود، انگشت اتهام به سمت مخالفین دولت سوریه میرود ولی اگر سارین باشد به سمت دولت سوریه میرود. حالا این سوال مطرح میشود که دولت سوریه که میخواهد مردمش را تنبیه کند، چرا به جای سارین، سیانید به کار نبرد؟ زیرا این کار دو فایده دارد؛ اولا بقایای سیانید در خون و محیط به سختی قابل تشخیص است، ثانیا با عدم مصرف سارین، خود را در معرض اتهام قرار نخواهد داد.
۸- نکته عجیب این است که کسانی که نمونه تهیه کردهاند، همه دنبال اثبات سارین هستند. چرا آزمایشهایی برای سایر ترکیبات کشنده مانند سیانید و ترکیبات دیگر انجام نمیدهند و چگونه اینقدر مطمئن شدهاند که باید فقط دنبال سارین بگردند؟
۹- با فرض این که شواهدی بالینی مختصری که در مورد مسمومیت با گاز اعصاب و سارین در اخبار اینترنتی ارائه شده را بپذیریم، این شواهد فقط گروه سموم اورگانوفسفره را مطرح میکند؛ نه اختصاصا سارین و گازهای جنگی دیگر. استفاده از ترکیبات حشرهکش گروه اورگانوفسفره خصوصا ماده تکنیکال غلیظ که در کشاورزی همه جا در دسترس است، میتواند علائم و حتی مرگ مشابه سارین ایجاد کند. سوال این است که چرا کسی در آزمایشها به دنبال یک حشرهکش اورگانوفسفره کشاورزی نمیگردد که از طریق سلاح پرتاب شده باشد؟
۱۰- ماجرای اخیر در مورد کیس اسکریپال هم بسیار عجیب است که انگلیسیها شواهد پزشکی بسیار ناچیز و عامیانهای را ارائه نمودند. در آنجا هم همین منطق دوباره قابل درک است که باید ترکیب مصرف شده نویچاک باشد که اختصاصی زرادخانه شیمیایی روسهاست؛ در حالی که این فرد میتوانست با ترکیبی مثل سیانور کشته شود که از خود شواهدی هم به جای نگذارد و انگشت اتهام به سمت تنها دولتی که آن را در گذشته در اختیار داشته، نرود! این داستان به داستان دوما از این جهت شبیه است!»
انتهای پیام