آرزو علومی بایگی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، در خصوص آداب و رسوم چهارشنبه سوری شهرستان تربت حیدریه، اظهار کرد: شب چهارشنبه سوری آخر سال یکی از شبهای بسیار دلپذیر و شیرین در تربت حیدریه است و در این شب آداب و رسوم خاصی انجام میشود.
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین کارها در شب چهارشنبه سوری آتش افروزی در این شب است، عنوان کرد: جمعآوری شاخههای خشک و برپایی آتش از تفریحات مورد علاقه جوانان در این شب بوده که با خواندن شعر «زردی من از تو سرخی تو از من» و پریدن از روی آتش از جمله برنامهها در شب چهارشنبه سوری تربت حیدریه است.
پژوهشگر و محقق تاریخ محلی شهرستان تربت حیدریه عنوان کرد: در این مراسم نزدیک غروب آفتاب هفت بوته آتش در کوچه یا صحن حیاط خود گذاشته و پیر و جوان برای رفع زشتیها از روی آتش میپرند و این شعر را میخوانند «زردی من ازتو سرخی تو از من آلا بدر بلا بدر دزد و حیز از دِها بدر».
وی تصریح کرد: مردم منطقه معتقد بودند با این روش بلاها، دردها و بیماریها را از شهر و یا روستای خود بیرون میکنند و پس از آن باید آتش تا آخر بسوزد و خاکستر شود و بعد اعضای خانواده خاکستر آن را سر چهارراه میریزند تا باد خاکستر را ببرد.
علومی بایگی خاطرنشان کرد: پس از مراسم آتش افروزی برای دفع قضا و بلا مقداری زغال (علامت سیاه بختی است) مقداری نمک (به نماد شورچشمی) و یک سکه رایج کشور (نماد تنگدستی) در کوزه سفالینی ریخته و هریک از اعضای خانواده یک بار کوزه را دور سر خود میچرخانند و نفر آخر آن را به بالای پشت بام برده و به کوچه میاندازد و میگوید «دردِ و بَلایِ خَنَه رِه رِختُم به تویِ کوچه؛ در دو بلای خونه را ریختم به توی کوچه و عدهای هم میپریدند و میگفتند «سال نو بیاید- خوب بیاید- قوم و خویشان سالم باشند».
وی اضافه کرد: عدهای هم «گویی از هیزم» را پرتاب و یا همان گوی را از روی بلندی به زمین روان میکردند و میگفتند «غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا» و وقتی مراسم کوزه شکستن تمام شد اهل خانه دور هم جمع میشوند و شادی میکنند و آجیل و شیرینی میخورند و آجیل شب چهار شنبه سوری باید بی نمک باشد مانند «انجیر»، «کشمش»، «خرما»، «توت خشک»، «فندق»، «پسته بادام خام» است و پدربزرگها و مادربزرگها خاطرات خوش دوران کودکی خود از این شب را برای فرزندان و نوههایشان بازگو میکنند.
پژوهشگر و محقق تاریخ محلی شهرستان تربت حیدریه با بیان اینکه اهالی منطقه همچنین با سوزاندن و دودکردن اسفند و کندر، افشاندن گلاب و مواد خوشبوکننده و... در آخرین چهارشنبه سال، شب را به خوشی میگذرانند، اظهار کرد: آیینی چون «ملاقه زنی» که بخشی از مراسم چهارشنبه سوری بود و تقریبا امروز کسی در شهر این رسم را اجرا نمیکند؛ رسمی که خود انس و الفت بچهها و پیوندشان با بزرگترها را مضاعف میکرد و در شب چهارشنبه سوری آخر سال اجرا میشد.
وی عنوان کرد: به این ترتیب که کوچکترها به صورت گروهی کاسه مسی یا قابلمهای به دست میگرفتند و صورت خود را با پارچهای که به آن چادر شب میگفتند، میپوشیدند و با کوبیدن ملاقه مسی به کاسه، به خانه همسایهها میرفتند و از آنان طلب عیدی میکردند و با باز شدن در خانهها بعضی به آنها از آجیل و تنقلاتی که برای شب عید مهیا کرده بودند می دادند و این خود برای بچههای محله شیرینی و شور و نشاطی مضاعف داشت.
علومی بایگی خاطرنشان کرد: فال گرفتن و پخت آش رشته جزء مراسم چهارشنبه شب آخر سال بود که همه دور هم مینشستند و آش پایانی سال را در آخرین چهارشنبه بعد از پریدن از روی آتش میخوردند و فال میگرفتند و تفالی به حافظ میزدند و از خداوند طلب روزگاری خوش و خرم توام با تحقق آرزوهای دور و دراز میکردند.
انتهای پیام