به گزارش ایسنا- امیر هوشنگ ابتهاج متولد ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متخلص به، ه. ا. سایه، او اولین فرزند فاطمه رفعت و میرزا آقا خان ابتهاج و یکی از چهار فرزند و تنها پسر خانواده است. در ابتدای محله استادسرای رشت خانه مادری امیرهوشنگ ابتهاج و همچنین محل تولد پسر خاله او گلچین گیلانی است.
این شاعر ایرانی که بسیاری او را «حافظ زمان» مینامند، سرودن شعر را در همان سالهای کودکی آغاز کرد و سرایشهای بی ماننداش از گیلان، آرام و ملایم ترجمان جهان میشود تا امروز که برای فرزندان ادب اندیش این آب و خاک تبدیل به اسطورهای سترگ در شعر معاصر این سرزمین شده است. سایه هم در سرودن غزل و هم در سرودن شعر نو شاعر شناختهشدهای محسوب میشود.
شاعر شدن سایه از آنجایی شروع شد که او در جوانی به دختری دل بست و این عشق دست مایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود و همچنان هم بر ورد زبان عاشقان است. سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمهها» را که شامل اشعاری کلاسیک است را منتشر کرد.
باید برای آیندگان رشت ثمره نیک بر جای بگذاریم
یلدا ابتهاج، فرزند امیرهوشنگ ابتهاج ضمن قدردانی از پیگری اعضای شورای پنجم شهر رشت در خصوص تصویب دو فوریت الزام شهرداری رشت به خرید خانه مادری وی در این شهر و تبدیل آن به بنیاد شعر و ادب سایه، گفت: ثمره نیک این اقدام به حتم نصیب آیندگان و مردمان سرزمینمان خواهد شد.
ابتهاج ادامه داد: دو خانه از سایه یکی خانه مادری در رشت که سایه در آن بدنیا آمده و اولین شعرهایش را در آن سروده و دیگری خانه ارغوان در تهران به یادگار مانده است.
وی اظهار کرد: خوشحالم که با حفظ این مکان، خانهای با نام سایه برای شعر، فرهنگ و هنر برپا خواهد شد، امیدوارم همانطور که گیلانیها پیشقدم شدند، در تهران هم برای نگهداری خانه ارغوان اقدامات لازم انجام شود.
راهاندازی بنیاد سایه در رشت اتفاق فرخندهای است
رضا رسولی عضو شورای شهر رشت که مدتهای مدیدی پیگیر خانه ابتهاج بود و برای اولین بار این موضوع را در صحن علنی شورای شهر رشت مطرح کرد، گفت: خوشبختانه با پیگیریهای صورت گرفته با رای قاطع اعضا شورای شهر رشت، طرح خرید خانه زادگاه «استاد ابتهاج» و «استاد گلچین گیلانی» و تبدیل آن به بنیاد شعر و غزل سایه یه قید دو فوریت تصویب شده است.
وی راهاندازی بنیاد سایه در رشت را یک اتفاق بسیار فرخنده و میراثی برای آیندگان عنوان کرد و گفت: این اتفاق بزرگ در آینده موجب ایجاد اتفاقات بزرگتر و فرخندهای در شهر رشت خواهد شد.
رسولی افزود: با توجه به اینکه در سالهای اخیر برای گردشگرپذیر بودن رشت تلاش شده، بسیاری بر این باورند ثبت این خانه و دیگر خانههای قدیمی شهر که نشانهای از معماری قدیمی و یا ارزش معنوی بواسطه ارتباط با هنرمندان قدیمی گیلان را دارد، میتواند فضای مناسبی برای توسعه گردشگری در شهر رشت شود.
اهمیت به خانه ابتهاج اهمیت به رشت است
اسماعیل حاجی پور رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر رشت در خصوص خانه ابتهاج گفت: همه خانههایی که مواریث تاریخی ما هستند، برای ما دارای اهمیت هستند و ما به عنوان نمایندگان مردم این شهر وظیفه داریم تا با خرید و حفظ و نگهداری این میراث ارزشمند در راستای حفظ تاریخ این مرز وبوم برای آیندگان گام برداریم.
وی ادامه داد: زمانی که ما میگوییم شهر رشت باید به مقصد گردشگری تبدیل شود، باید زمینههای لازم برای حفظ و ماندگاری گردشگر را فراهم کنیم.
طرح خرید خانه ابتهاج به امضا رسیده است
فرهام زاهد دیگر عضو شورای شهر رشت نیز درباره طرح دوفوریتی خرید خانه ابتهاج گفت: طرح خرید خانه ابتهاج و گلچین یک روز پس از تولد استاد ابتهاج در صحن شورای شهر با امضای دیگر اعضا به صورت دوفوریتی تصویب شده و بر اساس این طرح، شهرداری رشت ملزم به خرید خانه ابتهاج و تبدیل آن به «بنیاد شعر و غزل سایه» شده است، البته با شرط بررسی اینکه به لحاظ ثبتی خانه متعلق به استاد ابتهاج باشد. انشاءالله این کار در سال ۹۷ به انجام برسد و موجبات خوشحالی شهروندان و اصحاب فرهنگی شهر را فراهم کند.
وی در خصوص شرطی که گذاشته شده است، بیان کرد: ما میدانیم که این خانه، خانه پدری استاد ابتهاج است، اما به لحاظ قانونی باید مسیری را طی کنیم و صحت و سقم این بحث تأیید شود تا خرید صورت بگیرد.
عضو شورای شهر رشت خاطرنشان کرد: نگاهی که شورای شهر پنجم به این موضوعات دارد، بحث رویکرد فرهنگی شورا و حفظ بناها و چیزهایی است که شهر رشت به واسطه آنها به اولینها تبدیل شده بود. شورای شهر به هر بنای تاریخی و حمامهایی که در سطح شهر وجود دارد و وضعیت مناسبی ندارد و یا اینکه توسط بنگاههای دیگر خریداری و تخریب میشود با وسواس بیشتری نگاه میکند.
وی ادامه داد: شورا میخواهد در حد توان و متناسب با بودجه خود در بخشهایی که جزو آثار میراثی شهر است با هماهنگی میراث فرهنگی و یا جاهایی که ثبت ملی نشدهاند اما برای مردم به دلیل این که محل زندگی بزرگان این خطه بودهاند، اهمیت دارند، وارد شود و آنها را به تملک درآورد و بناها را به موضوعاتی که به آنها تعلق دارد اختصاص دهد.
بهطور جدی پیگیر ثبت خانه سایه هستیم
مدیرکل میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری گیلان نیز در این مورد گفت: موضوع ثبت ملی این بنا از سوی مسئولین استان مورد تاکید قرار گرفته است.
رضا علیزاده، از پیگیری جدی برای ثبت خانه امیرهوشنگ ابتهاج خبر داد و گفت: با توجه به نشانههای اعلام شده از سوی استاد ابتهاج و خانواده وی، مقرر شد اطلاعات تکمیلی اعم از نقل و انتقال ملک از طریق سازمان ثبت و املاک و نیز مستندسازی پیمایشی، نسبت به تکمیل اطلاعات برای ثبت ملی اقدام شود.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان، اظهار کرد: اطلاعاتی درباره پیشینه این خانه بر اساس مستنداتی که در سازمان ثبت اسناد استان وجود داشت، پیدا شده که آنها را به سازمان مرکزی ثبت آثار تاریخی در تهران فرستادهایم و اقدامات مربوط به استان انجام شده است.
علیزاده با قدردانی از همکاری خانواده ابتهاج برای طی مسیر ثبت ملی خانه این شاعر معاصر غزل سرا گفت: ثبت خانه استاد ابتهاج و دیگر فرهیختگان و مشاهیر گیلانی و تبدیل آن به موزه و مجموعههای فرهنگی، حداقل کار برای این بزرگان است.
به گزارش ایسنا، منزل شخصی سایه که از منازل سازمانی شرکت سیمان است، در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان در تهران به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است. دلیل این نام گذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفته است، هرچند که تاکنون هیچ اقدامی برای معرفی این خانه در تهران نیز صورت نگرفته است و در گیلان نیز کسی این شاعر فرهیخته را نمیشناسد و بسیاری از گیلانیها از خود میپرسیدند چرا در زادگاه ابتهاج در رشت نشانی از سایه وجود ندارد و این نگرانی برای هواداران سایه در رشت به وجود آمده که مبادا ابتهاج هم مانند «محمود نامجو»(دارنده اولین مدال طلای جهانی در ورزش ایران) مورد بیمهری مسئولان شهری قرار بگیرد و هیچ نشانی از او باقی نماند.
امیر هوشنگ ابتهاج هم اکنون ۹۰ ساله است و در کشور آلمان زندگی میکند و لازم است اینبار ما سنتشکنی کنیم و به جای اینکه بعد از مرگ از مفاخر ایرانی، اسطوره بسازیم، به پاسداشت این شاعر فرهیخته تا زمانی که در بین ما حضور دارد، بپردازیم.
غزلیات هوشنگ ابتهاج
بگردید، بگردید، درین خانه بگردید
بگردید، بگردید، درین خانه بگردید
درین خانه غریبید، غریبانه بگردید
یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود
جهان لانهی او نیست پی لانه بگردید
یکی ساقی مست است پس پرده نشسته ست
قدح پیش فرستاد که مستانه بگردید
یکی لذت مستی است، نهان زیر لب کیست؟
ازین دست بدان دست چو پیمانه بگردید
یکی مرغ غریب است که باغ دل من خورد
به دامش نتوان یافت، پی دانه بگردید
نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست
همین جاست، همین جاست، همه خانه بگردید
نوایی نشنیده ست که از خویش رمیده ست
به غوغاش مخوانید، خموشانه بگردید
سرشکی که بر آن خاک فشاندیم بن تاک
در این جوش شراب است، به خمخانه بگردید
چه شیرین و چه خوشبوست، کجا خوابگه اوست؟
پی آن گل پر نوش چو پروانه بگردید
بر آن عقل بخندید که عشقش نپسندید
در این حلقه ی زنجیر چو دیوانه بگردید
درین کنج غم آباد نشانش نتوان داد
اگر طالب گنجید به ویرانه بگردید
کلید در امید اگر هست شمایید
درین قفل کهن سنگ چو دندانه بگردید
رخ از سایه نهفته ست، به افسون که خفته است؟
به خوابش نتوان دید، به افسانه بگردید
تن او به تنم خورد، مرا برد، مرا برد
گرم باز نیاورد، به شکرانه بگردید
انتهای پیام