به گزارش ایسنا، امسال در کنار اجرای نمایشهای مختلف از ایران، حدود 20 نمایش هم در بخش صحنهای و خارج از صحنه از کشورهای دیگر حضور داشتند که با واکنشها و انتقادهای زیادی روبرو شدند.
در بخش خارج از صحنه هر سه نمایش «ریموت تهران»، «شهرهای نامرئی» و «مناظر مجرم» تا حدود زیادی مورد استقبال قرار گرفتند و در این بین «ریموت تهران» که از سری اجراهای «ریموت ایکس» کمپانی آلمانی «ریمینی پروتکل» بود و تاکنون در قالب تور بینالمللی اجراهای زیادی داشته بیشتر از آن دو مورد توجه قرار گرفت و تجربهای تازه را به مخاطبان ایرانی خود که تصور متفاوتی از نمایشهای خیابانی دارند، داد.
اما اعتراضات اصلی تماشاگران که بیشتر میان اهالی تئاتر و رسانه نمود داشت، به بخش صحنهای مربوط میشد؛ جایی که شاید فقط نمایش «هملت» توانست رضایت حداکثری را در مقایسه با دیگر نمایشهای خارجی به دست آورد و کسب فقط یک جایزه به آن در اختتامیه باعث تعجب عدهای شد. البته همین نمایش «هملت» با وجود میزان بیشتر رضایتها، در برخی گروههای تلگرامی تئاتریها با واژههایی همچون «مزخرف» و ... هم خطاب قرار داده شد.
ماجرای این اعتراضات و انتقادها هم از آنجا شروع شد که با گرم شدن تنور اجراهای خارجی، بیشتر تماشاگرانی که از سالن بیرون میآمدند خیلی با نمایشها ارتباط برقرار نمیکردند و این سوال که «چی شد؟» در پایان خیلی از آنها پرسیده میشد. به این ترتیب هر چه به پایان جشنواره نزدیکتر شدیم تعداد نمایشهایی با این سوال، بیشتر و تعداد افرادی هم که از فهمیدن کارهای خارجی ناتوانتر میشدند افزایش یافت تا جایی که یکی دو نفر از کارگردانان تئاتر به زبان فرانسوی خطاب به گروه نمایشی، کار آنها را مورد اعتراض شدید قرار دادند یا عدهای دیگر با کوباندن در سالن و بیان اینکه «ما را بیشعور فرض کردهاند» از ادامه تماشای نمایش خودداری کردند.
در این میان شاید باید به این دست از مخاطبان و حتی جامعه تئاتری که کارهای متن محور را بیشتر میپسندند حق داد که چیزی شبیه به انقلاب را در جدول بخش خارجی جشنواره برنتابند و یادآور شد که اگر قرار بر وجود تنوع در آثار بوده نیازی به تغییر اساسی در انتخاب آثار نبوده است. ضمن اینکه سال گذشته هم که این میزان تنوع و تغییر در جدول آثار خارجی کمتر بود، بسیاری از کارهای بخش بینالملل مورد نقد قرار گرفتند و حتی در یک مورد این اعتراض مطرح بود که چرا سالن اصلی تئاتر شهر در اختیار یک گروه سیرک قرار داده شده است؟
با این حال امسال تنوع اجراهای بینالمللی به شکلی بود که رد پای متن در نمایشها آنطور که مخاطب ایرانی دوست دارد کمتر و در برخی آثار اصلا دیده نمیشد و این سوال را برای جمع زیادی از کسانی که آثار بخش بینالملل را دیدهاند پیش آورد که چه احتیاجی به حضور این تعداد اثر بود؟ چرا مثلا باید تماشاگر ایرانی پای سفرهای از طعام و میوه ایرانی ولی از کشوری خارجی بنشیند و فقط شعر و موسیقی گوش دهد و نقاشی ببیند؟ یا چرا هزینه سفر و حمل و نقل دکور این تعداد گروه خارجی صرف این نشد که فقط دو سه نمایش بزرگ و شاخص به جشنواره بیایند؟ و دهها چرای دیگر.
البته با توجه به برخی واکنشها، آن سوی دیگر ماجرا هم این است که ببینیم این انتقادها بیشتر از سوی چه کسانی و به چه شیوهای مطرح شده است؟ چه تعداد از تئاتریهایی که در طول سال یا در سالهای گذشته نمایشی به صحنه برده یا میبرند در این جشنواره به تماشای نمایشها نشستند؟ نظر کارگردانهای جوان و خلاقی که در دهه گدشته به تئاتر ایران معرفی شدهاند و نسبت به تئاتر روز دنیا آگاهی بیشتری دارند درباره بخش بینالملل جشنواره امسال چیست؟ آنهایی که اعتراضات تند و در مواردی رفتاری غیرفرهنگی داشتند خودشان چه جایگاه ویژهای در تئاتر ایران دارند؟ اصلا چند نفر از آنها حاضرند پس از تماشای یکی از همین صدها تولیدات داخلی در سالنهای دولتی و خصوصی رو در روی عوامل گروه بگویند نمایشی که دیدهاند توهین به شعورشان بوده است که چنین عکسالعملی را مثلا در نمایش «ملانکولی» به کارگردانی فیلیپ کِن که مدیر یکی از مهمترین تئاترهای فرانسه است و قطعا نمایشی که اجرا کرده مخاطبان خود را دارد، نشان دادند؟
این سوالها در کنار همان انتقادات، به نوعی انعکاس نظرات افراد مختلفی هم هست که در جشنواره تئاتر فجر حضور داشته و به تماشای نمایشهای خارجی نشستند و اتفاقا لذتی هم از خیلی از این آثار نبردند، چرا که معتقدند اگر نمایشی بد بوده چرا باید واکنشی همراه با عصبانیت داشت و درباره آن گفتوگو نکرد؟
در کنار تمام این بحثها، به نظر میرسد بهتر بود دستاندرکاران جشنواره سلیقه و نظر اکثریت جامعه تئاتری را برای انتخاب آثار مورد توجه قرار میدادند و در دعوت از مهمانها و چیدن بخشهای جنبی دیگر مثل پنل و رزیدنسی به شیوهای بهتر برنامهریزی میکردند تا این طور نشود که سوزان کِنِدی و هاینر گابلز به عنوان کارگردانانی مهم از اروپا به ایران بیایند و کسی اصلا نفهمد و آن عدهای هم که متوجه شدند فرصتی برای دیدار یا شرکت در جلسات آنها نداشته باشند.
با این حال با وجود انتقادات تندی که نسبت به بخش بینالملل مطرح شده است، مدیر این بخش نه تنها قصد دفاع از آنچه انجام داده و برنامهریزی کرده است را ندارد بلکه خودش هم منتقد بعضی واکنشهاست.
در این باره آروند دشتآرای، مدیر بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر با بیان اینکه «متاسفانه شیوه برخورد مرسوم با کسانی که مسئولیتی را پذیرفتهاند و کاری انجام دادهاند بدینگونه است که آنها را در موضع دفاع قرار دهند و به شکلی مسائل را مطرح میکنند که انگار جرمی اتفاق افتاده و بعد فرصت میدهند که به قول خودشان از عملکرد خودت دفاع کنی» به ایسنا گفت: برعکس این شیوه من اتفاقا رویکردم کاملا پرسشگرانه است؛ پرسش از تماشاگران عمومی تئاتر و پرسش از تماشاچیان تخصصی تئاتر و پرسش از منتقدین و اهل رسانه. من سوالاتی دارم که برایم بی پاسخ ماندهاند و تعجب میکنم که چگونه میتوان با تکنیکهای مختلف حواس خودمان را از اصل موضوع پرت کنیم و بعد ناگهان متوجه شویم که از قافله عقب افتادهایم و باید نقدی هم بکنیم.
او تاکید کرد: من برآمده از همین جامعه تئاتر هستم و امروز سر از دنیای تئاتر در نیاوردهام .امثال من سرمایهای هستند که در تئاتر جمع شدهاند و امروز برای آن خرج میشوند. من انتخاب کردهام برای تئاتر 6 ماه فعالیتهای هنری و اقتصادی خودم را تعطیل کنم و شبانه روزی تلاش کنم که بر اساس فاکتورهای واقعی "زمان"، "بودجه"، "محدودیت"، "جریانها و نیازهای تئاتر ایران" و "شناخت از جریان روز تئاتر دنیا" خلاقیت به خرج داده بر موانع پیروز شده و فایدهای به تئاتر کشور برسانم.
این کارگردان تئاتر با اشاره به مدت زمانی که صرف انتخاب آثار شده است، افزود: من هم میتوانستم همانند خیلی دیگر از همکاران مشغول فیلمسازی و اجرای تئاتر خودم شوم البته هیچ منتی نیست چون معتقدم همان طور که در تئاتر ایران هزینهای شده یا فرصتی به من داده شد، پس من هم باید از هر آنچه در اختیار دارم بهره ببرم تا بهترین اتفاق برای تئاتر ایران رخ دهد.
دشتآرای با اشاره به نقدهایی که درباره هزینههای بالای گروههای خارجی مطرح میشود و اینکه بهتر بود فقط چند نمایش محدود و با کیفیت در جشنواره میبودند، گفت: نکتهای که باید برای انتخاب آثار جشنواره تئاتر فجر به آن توجه کرد این است که بسیاری از این گروههای خارجی به دلیل برنامهریزیهای طولانی مدتی که دارند زمان خالی برای شرکت در جشنواره ما را ندارند و مثلا همین کمپانی «کمرش پیله» که نمایش «هملت» را در ایران اجرا کرد تا سال 2021 برنامه اجراهایش تکمیل بود اما برای اجرای هملت در ایران هماهنگیهایی انجام دادند تا در جشنواره شرکت کنند ضمن اینکه تخفیف خیلی زیادی هم به جشنواره به لحاظ هزینههای حضورشان دادند.
تاثیر تغییرات قیمت ارز در دعوت از تئاترهای خارجی
او ادامه داد: بنابراین به غیر از بخش برنامهریزی زمانی، باید تغییر هزینه یورو و دلار را هم در دعوت از گروههای خارجی مد نظر قرار داد که با توجه به بالا رفتن ارز، مذاکرات مالی کار بسیار پیچیدهای میشود و از آن طرف خیلی از نمایشها هم به لحاظ اجرا در ایران اصلا شرایط لازم را ندارند و همین یک مسئله، به تنهایی دست جشنواره را برای انتخاب میبندد.
دشتآرای با بیان اینکه از هر زاویهای که دیده شود نمایشهایی مثل «هملت»، «پکیج» و «ملانکولی» که در سالن اصلی تئاتر شهر و تالار وحدت اجرا شدند سه اثر شاخص و بزرگ جشنواره بودند، اظهار کرد: یکی از مشکلاتی که به هنگام تماشای آثار خارجی از سوی تماشاگران ایرانی و همچنین اهالی تئاتر با آن روبرو هستیم این است که دوستان معمولا چشم خود را میبندند و فقط همین که ببینند اسم یک کشور خارجی کنار نمایشی درج شده بلیت آن را می خرند. من مطمئن هستم افراد زیادی جدول طراحی شده در پشت برگهای که اسامی نمایشها در آن درج شده را اصلا ندیدهاند؛ جدولی که کاملا در آن مشخص شده هر نمایش چه ویژگیهایی دارد و اگر مثلا برای یک نفر طراحی صحنه یا حرکت مهم است در کدام نمایشها این ویژگی غالب است.
او افزود: در این جدول کاملا مشخص است که مثلا نمایش «سفر به فلات چین خورده» از برزیل چه ویژگیهایی داشته که دعوت شده و اصلا باید به این هم اشاره کرد که اگر این اثر هیچ کیفیتی نداشته چطور تعداد بسیاری تور بینالمللی در نقاط مختلف دنیا داشته است یا مثلا کار «شرتولوژی» از ژرومبل که یکی از تأثیرگذارترین کارگردانان دنیاست و هر سال فستیوالها برای حضور کارهای ایشان رقابت میکنند، چطور و چرا در ایران اجرا داشته است؟ اصلا ژروم بل کیست؟
مدیر بخش بینالملل جشنواره دراینباره به واکنشهای متعددی که از اهالی تئاتر گرفته اشاره و اظهار کرد: یکی از دوستان میگفت سالها بود که آرزو داشته این نمایش را ببیند و خوشحال بود از اینکه این فرصت در جشنواره فجر و در کشور خودش فراهم شده است. حال با وجود نظرات متفاوت باید این سوال را پرسید که اگر این کار هم بیکیفیت بود چرا 15 سال است که مدام در دنیا در حال اجراست و اصلا چرا 15 سال دیر به ایران رسیده است؟
دشتآرای ادامه داد: کاملا مشخص است که قرار نیست همه حاضران در جشنواره از آثار بخش بینالملل خوششان بیاید چون ممکن است مثلا من بیشتر تمایل به نمایشهای وابسته به متن داشته باشم و قطعا نمایش «دهن گنده» برایم جذابیت بیشتری دارد تا برای کسی که به دنبال نمایشی با محوریت حرکت یا فرم است.
مهمانان دعوت شده به جشنواره «هیچ کس» نبودند
او گفت: در تئاتر ایران حرکتها و جریاتهای متنوعی در حال شکل گرفتن است و ما باید قطعا آثاری از این جنسهای مختلف میداشتیم ضمن اینکه صحنه و ساختار در نمایشها بسیار مهم است و تئاترهای فرم هم براساس آنچه در دنیا رواج دارد دعوت شدند یا حتی در انتخاب «هملت» دراماتورژی متفاوت از یک نمایشنامه اهمیت داشت، بنابراین 20 نمایش خارجی که در بخش بینالملل اجرا شدند از گونههایی انتخاب شدند که نسبت به سالهای گذشته متفاوت و بیسابقه بودند و می بایست در نظر داشته باشیم که ما با برشی دقیق از اجراهای و جریانات امروز تئاتر در دنیا مواجهیم این افرادی که دعوت شدهاند "هیچ کس" نیستد. این اجراها نماینده جریان امروز تئاتر در مراکز مهم تئاتری دنیا هستند و وظیفه بخش بینالملل جشنواره نشان دادن دقیق اتفاقهایی است که امروز در بازار بینالمللی تئاتر در حال رخ دادن است و نه بیرون کشیدن نمایشهایی از گورستان تاریخ تئاتر که بیشتر یک انتخاب سیاسی است تا ایجاد تفکر و نشان دادن جریان امروز تئاتر دنیا.
وی خاطرنشان کرد: من به راحتی سوال میکنم چرا قبل از خرید بلیت کارهای غیر ایرانی درباره آنها شناختی نداریم ؟ به راستی چرا ما به شانس گفتوگو با برنده جایزه مهم تئاتری اروپا خانم سوزان کندی توجه نمیکنیم؟
این هنرمند در ادامه این گفتوگو به بخش پنلها و رزیدنسیها اشاره کرد و گفت: در بخش جنبی جشنواره پنلها و رزیدنسیهایی اجرا شدند که ظرفیت برخی از کارگاه های آموزشی به رزرو هم رسید و من تعجب میکنم چطور حضور مهمانان شاخص این بخشها مورد انتقاد قرار گرفت. سوزان کندی به عنوان یکی از این مهمانان، اسکار تئاتر را گرفته یا هاینر گابلز یکی از کارگردانان مطرح اروپا است که به جشنواره آمدند، ولی با وجود حضور این افراد نسبت به آنچه برنامهریزی شد نگاه منفی وجود داشت.
دشتآرای در عین حال این را تأیید کرد که بهتر بود زمان برگزاری پنل ها و حضور این مهمانان خارجی به وقت دیگری موکول میشد تا در شلوغیهای جشنواره فرصت بیشتری برای استفاده از حضور این افراد فراهم شود، اما به دلیل اینکه جشنواره فرصتی است تا این افراد به تماشای نمایشهای ایرانی هم بنشینند و فرصتی برای گپ و گفت جدی و بیشتری فراهم شود در این زمان دعوت شدند.
انتخاب آثار خاورمیانه براساس سیاستی مشخص بود
وی همچنین بیان کرد: ما در انتخاب آثار بخش بینالملل اصلا به دنبال پر کردن جدول نبودیم بلکه حتی در انتخاب آثاری از کشورهای اطراف هم با برنامهریزی عمل کردیم چرا که سیاست بر این بود که حتما از خاورمیانه نمایشی در جشنواره داشته باشیم تا جشنواره فجر، صدای خاورمیانه باشد. این مسأله از این جهت اهمیت دارد که اگر کشورهای اروپایی به دنبال این باشند تا آثاری از خاورمیانه را ببینند هیچ راه دسترسی و جایی برای تماشای این آثار نیست به همین دلیل از ترکیه، عراق، آذربایجان و گرجستان توانستیم آثاری را به این جشنواره دعوت کنیم تا آنچه مدنظر داشتیم هم عملی شود.
آروند دشت آرای در بخش پایانی صحبتهای خود یادآور شد: تمام آنچه در بخش بینالملل انجام دادیم در مدت زمان کمتر از پنج ماه بوده است در حالی که از الان میتوان برای دو سال دیگر برنامهریزی کرد تا نمایشهایی را برای شرکت در جشنواره فجر دعوت کنیم، اما وقتی مدیریتها استمرار ندارد هیچ وقت امکان چنین شرایطی فراهم نمیشود. با این حال باید از برخی تماشاگران و همکاران خودم نیز گلهمند باشم که هیچ جستوجویی برای یافتن اطلاعات جدید برای نمایشهایی که در جشنواره بود انجام ندادند و فقط غُر زدند. در حالی که معتقدم باید فرهنگ تئاتر دیدن را عوض کنیم و فقط بر حسب اسم یک کشور یا یک بازیگر به تماشای یک اثر نرویم.
انتهای پیام