به گزارش ایسنا، سانچی با 30 خدمه ایرانی و 2 خدمه بنگلادشی فرسنگها دور از وطن سوخت، اما داغش را برای همیشه بر تن این مملکت جاودانه کرد، آن روزها یک ایران در آب سوخت و در آتش غرق شد تا شاید سیمرغ در میان گدازههایی سرکش دوباره پا بگیرد.
حال از همه سانچی فقط یک یاد مانده و خانوادههایی که نمیدانند برای ذرهای آرامش خاطر به کدام آرامستان بروند، خانواده زنده یاد افسریکم محمد کاووسی تکاب، زنده یاد ملوان بهرام پوریانی و زندهیاد سرملوان عبدالغنی ثامری سه شهید البرزی نفتکش سانچی هم در بین این خانوادهها هستند.
به پدرم غبطه میخورم
ملوان علی پوریانی، پسر زندهیاد بهرام پوریانی در مورد این حادثه غمانگیز گفت: بنده خودم ملوان هستم و واقعا نمیتوانم بگویم در این حادثه چه به این 32 نفر گذشته است.
پوریانی افزود: دریانوردی کار بسیار دشواری است، نه دسترسی به تلفن هست و نه اینترنت، فقط یک تلفن ماهوارهای وجود دارد که ارتباط گرفتن با آن هم بسیار سخت و پر هزینه است.
وی ادامه داد: همه این مشقتهای ارتباط گرفتن و سفرهای دور و دراز باعث دلنگرانی مداوم خانوادهها است، دلنگرانیهایی از جنس همین سانچی که ای کاش رخ نداده بود.
پوریانی ادامه داد: در هر حال این اتفاقی است که رخ داده و با تمام ناراحتی که دارم به پدرم غبطه میخورم، این عزیزان ایران را داغدار کردند، همه ما روزی از این دنیا میرویم اما سرنشینان کشتی سانچی عزیز و با عزت رفتند.
وی در خصوص اینکه آخرین بار چه صحبتی با پدر داشته است، گفت: پدرم اواخر آبان مرا به فرودگاه رساند تا پس از پرواز و رسیدن به ساحل عازم سفر دریایی شوم، چند روز بعد برایم صوت فرستاد که حال همه خوب است، این آخری باری بود که صدایش را شنیدم بعد خودش نیز 18 آذرماه برای سفر با سانچی عازم شده بود.
وی در ادامه از مشقتهای دریانوردان گفت و خاطرنشان کرد: کارکنان دریانورد خیلی مظلوم هستند، با تمام دشواریهایی که دارند اما از بسیاری امتیازات و مزایا محرومند و صدایشان هم به جایی نمیرسد.
پوریانی افزود: در هر حال امیدواریم به جای این افسوسها بیشتر از کارکنان زحمتکش نفتکش و کشتیرانی حمایت بشود.
وی گلایههایی هم از نحوه پوشش خبری حادثه سانچی داشت.
پوریانی در این خصوص گفت: توقع ما این است که وقتی اتفاقی مثل سانچی رخ میدهد رسانهها با مردم صداقت داشته باشند و شفافسازی کنند، در این حادثه خبرهای ضد و نقیض و البته کذب زیادی مخابره شد، اول گفتند که حال سرنشینان خوب است اما بعد مشخص شد که ظاهرا در همان انفجارهای اولیه سرنشینان به شهادت رسیدهاند.
وی ادامه داد: در هر حال بنده در شهادت پدرم کسی را مقصر نمیدانم، این اتفاقی است که رخ داده، پدر هم دلش با این دنیا نبود، همیشه قبل از سفر از همه حلالیت میطلبید همیشه هم میگفت دوست ندارم مراسم کفن و داشته باشم و نمیخواهم زحمت پس از رفتنم بر دوش کسی بیفتد.
اگر پیکر محمد بازنگردد تا آخر عمر چشم انتظار میمانیم
زندهیاد افسریکم محمد کاووسی تکاب، یکی دیگر از جان باختگان البرزی کشتی سانچی است، برادر همسرش در بهت ناباوری به ایسنا گفت: ما جز خوبی از محمد چیزی ندیدیم اما رفتنش خیلی زود بود.
وی ادامه داد: رفتنش را هیچ وقت باور نخواهیم کرد، با رفتنش داغی سخت بر دل ما گذاشت که هیچ وقت نمیتوان فراموش کرد.
وی از بچه 6 ساله زندهیاد تکاب گفت و خاطرنشان کرد: واقعا نمیدانیم جوابش را چه بدهیم، با حرف نمیتوان همسر و فرزند محمد را آرام کرد فقط از خدا میخواهیم دلشان را آرام کند.
وی افزود: فقط خداوند کمک کند تا پیکر این عزیزان برگردد و خانوادهها آرام شوند وگرنه همه تا آخر عمر چشم انتظار خواهیم ماند.
برادر زندهیاد تکاب نیز گفت: رفتن محمد تکهای از وجودم را برده است، از مسئولان خواهش میکنیم این موضوع را پیگیری کنند تا بدانیم چه مشکلی پیش آمده است، فقط منتظریم جواب این سوال را از مسئولان بگیریم.
گزارش از: وحید صالحی، خبرنگار ایسنا، منطقه البرز
انتهای پیام