نفتکش مثل یک بمب شناور است

هر دو پسرم دوست دارند کاپیتان شوند اما من وصیت می‌کنم که تا چهار نسل بعد از من به دریا نروند. در شرایط کنونی سختی‌ها و مشکلات همچنان دریانوردان را تهدید می‌کند؛ نمونه‌اش را هم در آتش‌سوزی کشتی سانچی و به شهادت رسیدن ٣٢ نفر از همکارانم دیدیم.

به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت:‌ «دیگر نه سانچی وجود دارد، نه خدمه‌اش. آتش و انفجار آنها را در همان سرزمین آبی‌شان مدفون کرد و حالا تنها نام و نشان‌شان باقی خواهد ماند اما دریا هنوز هم بی‌انتها و عمیق است، طوفان و انفجار و آتش و حادثه هنوز هم می‌توانند جان دریانوردان را تهدید کنند و هنوز هم دریادلانی هستند که دل و جان‌شان را می‌سپارند به دریا. دریانوردانی که کمتر از آنها شنیده‌ایم، کمتر با کارشان آشنایی داشته‌ایم و فکر نمی‌کردیم آن سمت دریاها مردان و زنانی از جان‌ گذشته، چرخه اقتصاد خشکی را می‌چرخانند. اما حالا حادثه نفتکش ایرانی توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است و خیلی‌ها یادشان افتاده که اگر کاپیتان‌ها، افسران، متخصصان و خدمه کشتی‌های نفتکش، دل به دریا نزنند، ارزش یک لیتر نفت برابر با صفر است. در تمام سال‌هایی که تا به امروز موضوع نفتکش‌ها و پرسنلش سر تیتر خبرها نشده بود، خیلی‌ها رفتند تا با دریا و خطراتش بجنگند، دریایی‌هایی که حق و حقوق‌شان آن‌ طور که باید و شاید پرداخت نشد و کسی به انگیزه‌های‌شان بها نداد. «حمید حسن‌پور»، افسر اول سابق نفتکش‌ها بود که ١٥‌سال با نفتکش، اقیانوس آرام و اطلس و خلیج عدن و عرب را درنوردید اما سر آخر سختی‌ها و کمبودهای کار باعث شد خشکی را به دریا ترجیح دهد. او این روزها داغدار شهادت همکارانش در کشتی سانچی است و با این اندوه بزرگ خاطرات و مخاطرات نفتکش‌ها را با ما مرور کرد.

آقای حسن‌پور چند‌ سال دارید و کجا متولد شده‌اید؟

٤٦‌سال دارم و در جزیره خارک به دنیا آمدم.

چرا رشته دریانوردی را انتخاب کردید؟

خودم بچه جزیره هستم. جایی که تمام اطرافش آب است و از کودکی دریا را می‌بینی، می‌شناسی و دوستش داری. پدرم هم در لنج‌های دریایی کار می‌کرد. بنابراین با دریانوردی و مشاغل دریایی آشنا بودم و علاقه داشتم. بعد از اتمام جنگ تحمیلی و درست همان زمانی که می‌خواستم به دانشگاه بروم، دانشگاه آزاد علوم دریایی خارک تاسیس شد. آن زمان می‌گفتند این رشته آینده و امنیت شغلی دارد و چون این موضوع برای من مهم بود، رشته دریانوردی را انتخاب کردم و ‌سال ٧٥ هم فارغ‌التحصیل شدم.

چه زمانی به‌ عنوان یک نیروی متخصص پا به روی عرشه نفتکش گذاشتید؟

١٨ ماه دانشجوی کارآموز بودم و‌ سال ٧٧ به‌عنوان افسر نفتکش کارم را به‌ طور رسمی شروع کردم. اما‌ سال ٩١ به علت سختی کار و عدم توجهی که به شغل دریانوردی شده بود، درخواست انتقالی دادم. گفتم من دیگر نمی‌توانم به دریا بروم و در جوابم گفتند ما در خشکی جا نداریم! بعد که اصرار کردم، گفتند مشکل‌تان را بگویید و من گفتم این شغل را با عشق و علاقه انتخاب کردم اما به ما و سختی کارمان توجه نمی‌شود و بر خلاف تصورم حالا بعد از ١٥‌سال آینده‌ای برای این شغل نمی‌بینم. نهایتا هم بدون این‌ که به دنبال رفع مشکلات امثال من باشند و انگیزه‌ای ایجاد کنند، به‌ سرعت با انتقالی‌ام موافقت شد! در حالی‌ که من به‌ عنوان یک افسر باسابقه نفتکش، سرمایه شرکت بودم.

کاپیتان‌ها، افسران و متخصصان دیگری هم از مشکلات و کمبودها ناراضی بودند؟

بله، همان سال‌ها چندین نفر از همکارانم که نیروهای متخصصی هم در دریانوردی بودند، به دلیل سختی‌ها و نبود انگیزه کاری یا درخواست انتقالی دادند یا از شرکت رفتند. اگر تحقیق کنید، متوجه می‌شوید از ‌سال ٩٠ نیروهای‌های خبره با پست‌های کلیدی این شرکت‌ ملی نفتکش، ریزش داشته است.

چه مشکلاتی شما را ناامید کرد تا کاری که با عشق انتخابش کردید را ترک کنید؟

یکی از سختی‌های همیشگی کار ما دوری از خانواده بود. در طول سفرهای طولانی ما حتی نمی‌توانستیم با خانواده‌مان در ارتباط باشیم. در واقع روی کشتی تلفن و اینترنت نداشتیم تا حداقل در ماموریت‌های سخت کاری دلتنگ خانواده‌مان نباشیم! یکی دیگر از کمبودها و مشکلات در این کار عدم‌ هماهنگی‌های شرکت با پرسنل در مواقع اضطراری بود، یعنی زمانی که لازم داشتیم و باید در ماموریت‌ها به ما کمک فکری و لجستیک می‌دادند اما این کمک داده نمی‌شد. از طرفی هر چند در باور عمومی این‌ گونه جا افتاده است که دریانوردان پول پارو می‌کنند، اما به هیچ‌ وجه این‌طور نیست. کما این‌ که کاپیتان، افسران و نیروهای متخصص نفتکش‌ها خیلی کمتر از افسران دریایی هندی و پاکستانی حقوق دریافت می‌کنند. با این‌ که آنها همان کار ما را حتی با علاقه و دلسوزی کمتری انجام می‌دادند، اما چند برابر ایرانی‌ها حقوق می‌گیرند.

دریانوردی آن هم با نفتکش چه مخاطراتی دارد؟

از هر لحاظ که فکر کنید دریانوردی ریسک بالایی دارد، مخصوصا کار کردن روی کشتی‌های تانکر که حامل بارهای خطرناک شیمیایی، نفت‌خام و فرآورده‌های نفتی هستند. یعنی از همان لحظه که پایت را از اسکله روی عرشه می‌گذاری تا رسیدن به مقصد هر لحظه خطر وجود دارد. نفتکش مثل یک بمب شناور است و خطرات طوفان دریا، آتش‌سوزی، طبیعت بار، گازهای سمی و خطاهای انسانی همواره نفتکش‌ها و کشتی‌ها را تهدید می‌کند.

آقای حسن‌پور از مشکلات و مخاطرات کارتان گفتید. موضوعی که این روزها به دلیل آتش‌گرفتن نفتکش سانچی، توجه افکار عمومی را به شدت به موضوع دریانوردی با نفتکش‌ها جلب کرده است. با توجه به تجربه‌ای که در این حرفه دارید، فکر می‌کنید چرا نفتکش به آن عظمت با یک تصادف آتش گرفت؟

این نفتکش حرفه‌ای‌ترین و متخصص‌ترین نیروها را با خود داشت؛ ضمن این‌ که خود این نفتکش هم یکی از استانداردترین و ایمن‌ترین نفتکش‌های ایران بود. با این حال تا جعبه سیاه (VDR) در کمیته سوانح دریانوردی و با حضور نماینده‌ها باز نشود، نمی‌توان در این‌ باره اظهار نظر کرد. این نماینده‌ها متشکل از صاحبان کشتی یا کشوری است که کشتی تحت پرچم آن بوده، نمایندگان بیمه از کشورهایی که خدمه‌شان در این حادثه بوده‌اند و چند نماینده حقوقی دیگر. بنابراین تا زمانی که رکوردهای آخر بررسی نشوند، علت حادثه مشخص نیست. با همه اینها ممکن است وضع آب‌وهوایی، دید ناکافی، طوفانی‌بودن منطقه و طبیعت بار، این فاجعه را رقم زده باشد.

این روزها مردم نسبت به هر حادثه‌ای در شبکه‌های اجتماعی واکنش نشان می‌دهند. یکی از بحث‌هایی که در رابطه با آتش‌گرفتن نفتکش سانچی بین کاربران فضای مجازی مطرح می‌شود، موضوع استهلاک یا استاندارد‌ نبودن این نفتکش بود...

این استدلال به هیچ عنوان درست نیست. سانچی یکی از به‌روز‌ترین و جوان‌ترین مدل‌های نفتکش بود. از طرف دیگر، اگر این نفتکش استاندارد‌های روز دنیا را نداشت، کشورهای دیگر اجازه نمی‌دادند در اسکله‌های‌شان تردد کند. پس نتیجه می‌گیرم استاندارد نفتکش بسیار بالا بوده و به هیچ‌وجه مستهلک نبود.

وقتی حادثه‌ای برای کشتی به وجود می‌آید، خدمه و نیروهای کشتی چه کاری باید انجام دهند؟

همه چیز بستگی به شرایط، زمان و مکان وقوع حادثه دارد، اما شکی در این نیست که بهترین و امن‌ترین مکان در چنین حوادثی داخل خود کشتی است. هر چند همه کشتی‌های تانکر و نفتکش یک یا دو قایق نجات و ٦ life raft  (یک نوع قایق نجات بادی) دارند. با این حال، این تجهیزات نیازمند فرصت داشتن برای استفاده است. مثلا در حادثه کشتی سانچی که در یک تا دو دقیقه انفجار و آتش‌سوزی رخ داد، خدمه کشتی فرصت پیدا نکردند از این تجهیزات استفاده کنند. از سوی دیگر، در چنین حوادثی این امکان هم وجود دارد که اگر خدمه نتوانستند از قایق‌های نجات استفاده‌ کنند، می‌توانند در قسمت‌های پایین کشتی پناه بگیرند، به‌ خصوص که در برخی زمان‌ها و مکان‌ها هوا و آب بسیار سرد است و هیچ‌کس نباید خودش را به داخل آب بیندازد. البته اگر کاپیتان تشخیص دهد کشتی در حال غرق شدن است، آن موقع تصمیم می‌گیرد خدمه از قایق‌های نجات استفاده کنند.

در شرایط حادثه و بحران، کاپیتان کشتی نقش کلیدی در هدایت و نجات خدمه دارد. کاپیتان در زمان حادثه چطور تصمیم می‌گیرد؟

حوادث با هم فرق دارند. بعضی از حادثه‌ها فرصت واکنش نشان دادن به کاپیتان و خدمه را می‌دهند و برخی هم به سرعت درهم‌می‌پیچند. با این حال در ایده‌آل‌ترین حالت که فرصت هدایت خدمه کشتی فراهم باشد، تنها هدف و اولویت کاپیتان نجات جان پرسنل کشتی و در آخرین مرحله نجات جان خودش است.

در طول دوران خدمت، حادثه آتش‌سوزی نفتکش را تجربه کرده‌اید؟

بله. آتش‌سوزی رخ داده است، اما نه به صورت گسترده. یک‌ بار در یکی از اتاق‌های نفتکش، تلویزیون اتصال کرده بود و آتش گرفت. آژیر سنسورهای حریق در داخل کابین به صدا درآمد و چون ابعاد این آتش‌سوزی زیاد نبود، بلافاصله آتش را خاموش کردیم. اما به‌ هر حال همین آتش هم اگر در همان ثانیه‌های نخست مهار نمی‌شد، می‌توانست کشتی که حامل مواد اشتعال‌زا بود را دچار آتش‌سوزی گسترده‌تری کند.

دریاها و آب‌ها و اقیانوس‌ها چقدر با هم تفاوت دارند؟

من آب‌های آسیای شرقی، مدیترانه، اقیانوس اطلس و آرام، دریای بالتیک، خلیج عدن، دریای سرخ و اقیانوس هند را رفتم. هر کدام از این مناطق در فصل‌های مختلف خطرات خاص خودشان را دارند. مثلا در تابستان اقیانوس هند و خلیج عرب نزدیک بنگلادش بادهای موسمی دارد. در فصل زمستان هم بادهای موسمی دریای چین آغاز می‌شود که همین بادها یکی از دلایل شعله‌ور‌تر شدن آتش در نفتکش سانچی شد. بنابراین هر دریا و اقیانوسی خطرات خودش را دارد و بیشتر این خطرات هم به زمان و فصل‌ سال بستگی دارد.

خطر دزدان دریایی برای نفتکش‌ها هم وجود دارد؟

بله. خطر دزدان دریایی، نفتکش‌ها را هم تهدید می‌کند، مخصوصا در خلیج عدن، باب‌المندب در اطراف یمن و سومالی، آب‌های نزدیک بنگلادش و سواحل پاکستان و هند.

خود شما در سفرهایی که به این دریاها و اقیانوس‌ها داشتید، با دزدان دریایی روبه‌رو شده‌اید؟

در دوران کاری‌ام نفتکش را از امارات بار زدیم تا به بندر یمن ببریم. اتفاقا در آن سفر همسر و دو پسرم هم با ما همراه شده بودند. در حین حرکت در باب‌المندب دزدان دریایی قصد حمله به نفتکش را داشتند اما ناوگان نظامی آن منطقه با تیراندازی به سمت کشتی دزدان دریایی آنها را فراری داد.

کار خدمه کشتی‌ها و نفت‌کش‌ها از این حیث که در برابر دزدان دریایی ابزار دفاعی مانند تفنگ در اختیار ندارد، شبیه به محیط‌بانانی است که با دست خالی باید در برابر شکارچیان از طبیعت دفاع کنند. ابزار دفاعی و پیشگیرانه نفت‌کش‌ها برای دفاع در برابر تهدیدات انسانی در دریاها و اقیانوس‌ها چیست؟

بله، درست است ما هیچ چیزی نداریم، اما معمولا نفتکش‌ها و کشتی‌ها قبل از این‌ که وارد مناطقی که ریسک حمله دزدان دریایی در آن زیاد است، شوند یک‌ سری تمهیدات را به کار می‌گیرند. مثلا تمام طول کشتی را تا ارتفاع یک متر سیم خاردار می‌کشند یا یک‌سری عروسک‌های پوشالی درست می‌کنند و لباس کار شبیه خدمه کشتی را تن‌شان می‌کنند و دورتادور کشتی می‌گذارند تا وانمود کنند کشتی نگهبانی می‌شود. از طرف دیگر، همیشه شیلنگ‌های آتش‌نشانی تحت فشار آب در داخل نفتکش آماده هستند تا اگر قایقی قصد نزدیک شدن به کشتی را داشت، با فشار آبپاش قایق را دور کنند.

به‌ طور معمول تعداد خدمه هر نفتکش چند نفر است و هر کدام چه نقش‌هایی دارند؟

پرسنل کشتی معمولا بین ٣٠ تا ٣٢ نفر است که البته این تعداد بستگی به تکنولوژی کشتی و نفتکش دارد. مثلا نفتکش‌های قدیمی تا ٤٠ نفر هم پرسنل داشت. نقش نیروهای نفتکش هم با یکدیگر متفاوت است و در سه قسمت عرشه، موتورخانه و کترینگ خدمت می‌کنند. کاپیتان، افسر اول و سه افسر هم به‌عنوان کشیک نیروهای عرشه هستند.

قطعا سفرهای هر نفتکش بستگی به بعد مسافتی و مقصد دارد. به‌ طور میانگین هر سفر چند روز طول می‌کشد؟

مثلا از بندر خارک تا آب‌های سوئد نزدیک گوتنبرگ تقریبا ٣٢روز طول می‌کشد یا تا سمت کره‌جنوبی بین ١٩ تا ٢٠ روز که البته باز هم شرایط آب‌وهوایی در این محاسبه دخیل است.

دریانوردان بعد از این سفرهای طولانی مرخصی هم دارند؟

به‌ازای هر ماه دریا ١٧ونیم روز مرخصی دارند.

دغدغه‌های یک دریانورد چیست؟

هیچ‌وقت امید برگشت وجود ندارد، منظورم این است که وقتی خانه‌ات را ترک می‌کنی، باید وصیت کنی و به دریا بروی. به نظر من کار کردن روی دریا و اقیانوس یک نوع مبارزه است، درست مثل میدان جنگ. وسط آب‌های بی‌انتها باید دست و پا بزنی برای رسیدن به نقطه پایان و در هر رفت و برگشت، هر بار حرکت کشتی از اسکله تا اسکله‌ای دیگر، بیم و امید وجود دارد. دریانوردی با همه خطرات و ریسک‌ها و دوری و دلتنگی و فشار کاری‌اش شبیه یک میدان رزم است که هربار به امید پیروزی به آن پا می‌گذاری.

گفتید دو پسر دارید. آنها علاقه‌ای به دریانوردی دارند؟

بله. اتفاقا هر دو آنها دوست دارند کاپیتان شوند اما من وصیت می‌کنم که تا چهار نسل بعد از من به دریا نروند. در شرایط کنونی سختی‌ها و مشکلات همچنان دریانوردان را تهدید می‌کند؛ نمونه‌اش را هم در آتش‌سوزی کشتی سانچی و به شهادت رسیدن ٣٢ نفر از همکارانم دیدیم.

نگاه یک افسر اول نفتکش بعد از ١٥‌سال کار کردن روی دریا چقدر با نگاه امروزش به این شغل فرق کرده است؟

من سال‌های نخست کاری‌ام آرزوهای زیادی داشتم. من بعد از فارغ‌التحصیلی وارد دریانوردی با نفتکش‌ها شدم و ١٥‌سال هم کار کردم. حس می‌کنم با این کار بزرگ شدم و همه این سال‌ها را یک عمر حساب می‌کنم. یعنی اگر عشق و علاقه به دریا و کارم نداشتم، این همه‌ سال با همه سختی‌ها و کمبودها روی دریا و نفتکش دوام نمی‌آوردم. بنابراین همیشه به این کار علاقه داشتم، هنوز هم دارم ولی به برهه‌ای رسیدم که دیدم با این شرایط نمی‌توانم ادامه دهم.

با همه سختی‌ها، بیم‌ها و امیدها، خطرات و حادثه تلخی که برای نفتکش سانچی اتفاق افتاده است، تعریف‌‌تان از دریانوردی چیست؟

ماجراجویی، عشق و علاقه به دریا و خدمت در ازای دوری از زندگی و خانواده.

آقای حسن‌پور در حادثه آتش‌سوزی نفتکش سانچی همه همکاران شما به شهادت رسیدند. از این خدمه کسی بود که شما از نزدیک او را بشناسید؟

آقای مجید نقیان،‌ چیف‌آفیسر کشتی سانچی یکی از بهترین و متخصص‌ترین همکارانم بود. با او دو سفر دریایی رفته بودم. او انسانی پاک، زحمتکش و خبره بود. ضمن این‌ که من در دانشگاه خارک دروس تخصصی علوم دریایی را تدریس می‌کنم؛ سعید دهقانی، پوریا عیدی‌پور و سجاد عبداللهی از دانشجوهای من بودند و نخستین دوره کارآموزی‌شان را در کشتی سانچی می‌گذراندند که در این حادثه به شهادت رسیدند.

و جمله‌ای برای همکاران‌تان...

در این کویر اقیانوس مرا ببخش که با چند قطره اشک نتوانستم عطشت را خاموش کنم؛ ‌ای فرزند سرزمین مهجور من، تو آرش‌وار مرزهای سرزمینم را تا کویر اقیانوس تداوم بخشیدی و من در حسرت دیدن جای پایت هر روز به اسکله خواهم رفت. این‌جا همه دلتنگ‌تان هستیم.»

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۶ دی ۱۳۹۶ / ۱۴:۱۳
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 96102614094
  • خبرنگار :