این شاعر در گفت وگو با ایسنا، میراحمد سیدفخری نژاد متخلص و مشهور به شیون فومنی را یکی نام های نادر و درخشان در آسمان شعر و ادب ایران زمین دانست و اظهار کرد: اگر شناسنامه شعر فارسی چند برگ مهم داشته باشد، بیتردید یکی از برگ های بسیار مهم آن همان صفحه ای است که شرح ماوقع حوادث ادبی پس از نیما را در خود جا داده است.
او افزود: سهم هر یک از نقش آفرینان این عرصه شلوغ و موثر در شکلگیری هیئت و هویت شعر پسانیمایی تنها در صورتی روشن خواهد شد که بتوان او و شعرش را علاوه بر جایگاه انفرادی در جایگاه کنشهای جمعی با دیگر شاعران نیز باز شناخت. در فرایند این شناخت، باید توان و اندوخته شاعر، هوشمندی، روزآمدی و قدرت تعامل و انعطافپذیری نسبت به خواستها و درخواست مردم و جوامع ادبی روز را به دقت در آیینه آثار شاعر سنجید.
شفیعی با اشاره به سمت گیری های قالبی – زبانی شعر شیون فومنی در حوزه صورت و سمت گیری های اجتماعی – بومی شعر او در حوزه محتوا، یادآور شد: شکلگیری سیاقهای گسترده ادبی در شعر فارسی کمابیش با هم قرابتی شکلی و حتی بطنی و متنی دارند؛ به گونهای که میتوان مشابهتهای فراوانی میان سرگذشت شعر در دورانی که هریک از سیاقهای کلاسیک (خراسانی، عراقی، هندی) و یا پساکلاسیک (نیمایی و آزاد) از سر گذراندهاند، یافت.
او بروز نیازهای نو، بیرمقی سیاقهای پیشین، خلق آثار موفق با شاخصههای تازه و دیگرگونه و سرانجام طلوع چهرهای مقدر و کمنقص در ازدحام تجربیات و جرقههای کوچک را از جمله شاخصهای مشترک شکلگیری سیاقهای ادبی نوین دانست و گفت: «پیرامون» کلمهای است که فراگیری لازم برای دربرگیری همه عناصر طبیعی و فراطبیعی را دارد و به این ترتیب است که یکی از اشتراکات شیون و شعرش با شاعران هندیسرا قابل فهم است.
این شاعر اضافه کرد: اگر در شعرهای شیون استفاده از رنگهای پرتضاد سبز و زرد و قرمز به فراوانی یافت میشود و مناظر دلکشی را پدید میآورد، همین پرده از خیالسازی در شعر شاعران هندیسرا به کثرت و انبوهی فراچشم ماست که به نظر میآید این اشتراک در هر دو ریشه در تاثر از طبیعت دارد.
وی با بیان اینکه از منظر اعتراضآمیزی شعر نیز میتوان فراوان ابیات و اشعاری از شیون را به شهادت گرفت بیان کرد: شعرهای معترض او پنجرهای گشوده به زمزمههای مردمی شده است.
شفیعی عشق را ممدوح مشترک شاعران دانست و تصریح کرد: ابراز این مدح اگر چه گاه به حکم شرع و گاه به حکم جهل به دشواری و تنگنا میافتد، اما همین زنهار و انکارها آتش عشق را تندتر میکند و راه نفوذ و سلطه بر جان مردم را هموارتر میسازد. اگر خدا، عشق و مرگ را سه مضمون محبوب شاعران بدانیم از این میان عشق شورانگیزتر و سربلندتر از مضامین دیگر توانسته اضلاع سه گانه شعر، شاعر و مخاطب را قوام داده و فراگیر و محکم کند لذا در شعرهای عاشقانه شیون نیز همصداییهای دلنشینی با عاشقانههای هندی به گوش میرسد.
او با بیان اینکه از میان سیاقهای شعر فارسی هر یک به شیوه ای تلاش داشته اند که شعر را با مذاق مخاطبان سازگار آورده و راهی را بروند که سرانجام شعر را به زبان آرزوها و افق خواستههای مردم برساند، اظهار کرد: از میان این سیاقها سبک هندی و شعر پس از نیما به جهت حضور محسوسات و جزیی نگریهای شاعرانه به نظر میآید بیشتر در کنار مردم و آمال و آلامشان قرار گرفته است لذا شیون فومنی که شاعری در مفصل این دو سیاق است، به شکل مضاعفی توانسته با توفیقی چشمگیر شاعر زمان و مردم خویش باشد. شاید فراگیری آثارش به ویژه شعرهای بومی – گیلکی اش چنان است که نتوان شاعری دیگر را از این منظر در کنار او نشاند.
وی ادامه داد: شعری که از دل و زبان شاعر توانسته باشد به مزارع برنج و باغات چای و عرصههای طوفانی خزر راه پیدا کند و خلوت و جلوت شالیکاران و ماهیگیران و چایکاران را به زمزمههایی مدام پر کند، بیتردید از بطن و متن شاعری چیرهدست و صمیمی و مردمی برآمده است و خشم و شوق و اعتراض و جشن سرزمینش را یکجا میتوان در آیینه شعرهای شیون دید.
شفیعی شیون را شاعری توانا در قالبهای کلاسیک دانست و متذکر شد: باید بلافاصله او را شاعری نوآور و مبدع در شعر روزآمد و مدرن امروز دانست. در واقع شیون خود نیمایی در عرصه شعر گیلکی امروز است.
این شاعرخاطرنشان کرد: نمیتوان تصویر کاملی از شیون و شعر او داشت مگر اینکه توفیق یافت هرچه بیشتر و بیشتر شعر او به ویژه شعر گیلکی اش را خواند.
انتهای پیام