به گزارش ایسنا، یکی از فیلمهای مستند یازدهمین جشنواره فیلم «حقیقت»؛ نمایش «وَه آنتیوک شاپور» یعنی «انتاکیه شاپور بهتر است» بود، فیلمی که با حضور در سالن نمایشاش در «چارسو» به راحتی علاقمندان به فضاهای تاریخی را میشد شناخت.
کسانی که از ابتدای فیلم با گذشتهی «جندیشاپور» زندگی ۸۹ دقیقه را پشت سر گذاشتند و کسانی که از چند دقیقه اول فیلم تا دستکم نیم ساعت قبل از پایان آن، ترجیح میدادند سالن سینما را ترک کنند تا اینکه شهری بدون هیچ تصویرِ امروزی از «جندیشاپور» ببینند.
سودابه مجاوری، کارگردان، تدوینگر، پژوهشگر و تهیهکنندهی این مستند که به دلیل علاقهی شخصیاش سراغ این سوژه رفته را شاید امروز بتوان یکی از پژوهشگران تاریخ جندیشاپور دانست، محوطهای تاریخی که ناماش در فهرست موقت یونسکو نیز قرار گرفته و از مهمترین شهرهای دوره ساسانی است که توسط "شاهپور یکم" احداث شده است.
این کارگردان سینما در گفتوگو با ایسنا از علاقهاش به تاریخ ایران و سختیهایی که در طول شش سال گذشته برای ساخت این فیلم مستند با آن مواجه بوده، صحبت کرد.
دل مشغولی نسبت به تاریخ و فرهنگ در فیلم مستند
او علت ساخت این فیلم مستند را دلمشغولیاش نسبت به تاریخ و فرهنگ ایران و غفلت عمیق در شناخت "گندیشاپور" به عنوان نخستین شهردانشگاهی جهان میداند و ادامه میدهد: در ساختار این فیلم تاریخی ایجاد فضایی چند بُعدی برایم اهمیت داشت که روایتهای گوناگون را در ساختارهای پیچیده به امروز متصل کند.
وی با بیان این که ادعای موفقیت در اجرای این شیوه را ندارد، میگوید: این راهی دشوار است که هنوز از آن بسیار دورم. اما هر فیلم تمرینی است تا به این ساختار نزدیک شوم. به عنوان مثال در این فیلم که بنیان آن پژوهشی بود و سوژه شهری از بین رفته، سعی کردم با ایجاد پاساژهای شاعرانه که نگاهی نقادانه به امروز همه ما داشته باشد، مفاهیمی مانند ویرانی، فراموشی، بی خاطرهگی، تکرار اشتباهات اجتماعی و تاریخی، حیات و عمر رو به نابودی یک شهر مانند زمان کوتاه و تند گذر هستی و عمر انسانی و بی ثمری تجارب دیرین در پیشبرد دشواریهای امروزی را نشان دهم.
به اعتقاد او یافتن راهی برای مطرح کردن این مفاهیم فلسفی و هستیشناسانه در فیلم «وَه انتیوک شاپور» که تاریخ علم را در «گندی شاپور» دنبال میکند، بسیاردشوار و تقریبا غیرممکن بنظر میرسید.
چرا «وهآنتیوک شاپور»، چرا «جندی شاپور» نه؟
مجاوری در توضیح علت نامگذاری این فیلم با نام «وَه آنتیوک شاپور» و اینکه چرا نام فیلم را «جندی شاپور» نگذاشته، با بیان اینکه «جند» معرب «گند» پهلوی به معنای سپاه یا لشکر است، میگوید: همانطور که در فیلم نیز توضیح داده میشود، برخلاف نظر برخی پژوهشگران، واژهی «جند» بعد از اسلام و نه از دورهی شاپور دوم رایج شد. «جند شاپور» یعنی «سپاهیانِ مالبگیر شهر شاپور»، (شاید احتمالا شهر در آن دوران شاپور خوانده میشده) یعنی شهر نه تنها خراج میداده، بلکه، مخارج سپاهیان تازی را نیز به اجبار پرداخت میکرده است، این مفهوم نام "جندی شاپور" در زبان تازی در اوایل قرون هجری است.
او با بیان اینکه این نام در فارسی به «گند» پهلوی بازگشته و به «گندی شاپور» تبدیل شده است، ادامه میدهد: با این وجود، این نمیتوانست نام اصلی شهر باشد. نام پهلوی شهر در آغاز ساخت بر اساس اسناد دست اول کتیبه زرتشت «وَه آنتیوک شاپور» است، به معنای «انتاکیه شاپور بهتر است»، نام شهرهای نوبنیاد و شاهی ساسانی غالبا مانند این نمونه طولانی بود.
این مستندساز همچنین دربارهی وجود اسم شهر «انتاکیه» (انتیوک) در میانهی نام «وه انتیوک شاپور» میگوید: این شهر به افتخار فتح "انتاکیه" پایتخت شرقی امپراطوری روم توسط شاپور اول و برای اسکان اسرا ساخته شد، بنابراین نام شهر حاوی نوعی تبلیغات سیاسی نیز هست یعنی انتاکیهی ایرانِ فاتح، بهتر از انتاکیهی روم مغلوب است.
شش سال برای ساخت یک مستند زیاد نیست؟
کارگردان این فیلم تاریخی مستند در توضیح علت مدت زمان طولانی ساخته این فیلم نیز توضیح میدهد: ساخت فیلم از سال ۹۰ کلید خورد اما متاسفانه با بحران اقتصادی رو به تزاید مواجه شد و امکان پیشرفت نداشت، اگر چه تصویربرداری مطلقا متوقف نشد. لوکیشنهای اصلی در بیش از ۴۰ شهر قرار داشتند، در آن شرایط منطقا امکان تصویربرداری وجود نداشت، بنابراین تصویربرداری از لوکیشنهای تهران در دستور کار قرار گرفت و موزهها، مراکز طب سنتی، بیمارستان، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی در این فاصله تصویربرداری شدند. تا اینکه بعد از انتصاب مدیرکل سیمای خوزستان آقای رحیمی، سرانجام توقف پروژه به پایان رسید و با حمایت همه جانبه وی، ساخت فیلم دوباره به جریان افتاد و به سرعت فیلم بلند و هفت قسمت سریال آن به پایان رسید.
به گفتهی مجاوری؛ پس از رونمایی فیلم بلند، پخش هفت قسمت سریال که موضوعاتی بسیار گستردهتر و بعضا متفاوت از فیلم بلند در باب ناگفتههای تاریخ و فرهنگ گندی شاپور دارد، نیز روی آنتن سیما میرود.
وی که تدوینِ «وه انتیوک شاپور» را نیز بر عهده داشته، این توقف در کار را عاملی خوب برای پیشرفت در کارش میداند و میافزاید: اگر چه هیچ فیلمسازی نمیخواهد فیلمش در میانهی راه متوقف شود، اما من آن را یک توفیق بزرگ ارزیابی کردم، چون امکان تعمیق همه جانبه پژوهش را در اختیارم گذاشت، اگر این توقف سه ساله نبود به هیچ عنوان نمیتوانستم از پس پژوهشی به این گستردگی برآیم.
نبود تصویر و منابع پژوهشی دو خلاء از گندی شاپور
این کارگردان در توضیح پژوهشها و منابع مطالعه شده برای رسیدن به ساخت چنین فیلمی، نیز اظهار میکند: از آغاز آشکار بود که دو خلاء بزرگ، از بنیان، ساخت فیلم را ناممکن میکند؛ یکی نبود موارد تصویری از شهر گندی شاپور(که امروز چیزی جز کشتزار نیست) و ویرانی دیگر شهرهای ساسانی در خوزستان و دوم نبود منابع پژوهشی با بنیانهای علمی، این کار را دشوار میکرد. اما گروه پژوهش و مترجمان گوناگون ترجمههایی گسترده در متون نوین انگلیسی انجام دادند و با مطالعه فایل کامل مرحوم دکتر "عنایت الله رضا" در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و همهی فایلهای کتاب دکتر تکمیل همایون به ترجمه متون روسی و ارمنی نیز پرداختیم.
او ادامه میدهد: همهی کتابها، مقالات و مباحث نوین مرتبط با علوم گوناگون که در گندی شاپور رواج داشت، تاریخ علم، شهرسازی، پزشکی، تاریخ دوران ساسانی، تاریخ چهار قرن اولیه اسلامی در ایران و جهان اسلام، جمعآوری و بررسی شد، مقالات مرتبط از ایرانیکا (دانشنامه ایرانیکا بزرگترین و جامعترین پروژههای ایرانشناسی را در دستور کار دارد) استخراج و ترجمه شد، کتیبههای پهلوی مرتبط با موضوع، متون جغرافیای تاریخی و همهی متون تاریخی اوایل اسلام به دقت بازخوانی شد تا شاید موارد جدیدی از بین تکرارها در متون جدید و کهن به دست آید که دقیقا چنین دست آوردی نیز روی داد، در ادامه با مقایسهی دقیق متنها، پیدا کردن تقدم و تاخر این مباحث تاریخی و مقایسهی آنها با وقایعنامه و شهادتنامههای سریانی، ارمنی و مسیحی که به لحاظ زمانی به وقایع دوران ساسانی شهر نزدیک بودند، پژوهشی عمیق و قابل توجه به دست آمد.
وی با بیان اینکه فیلم «وهانتیوک شاپور» به اعماق تاریخ و عصاره و هستهی وقایع تاریخی راهی پیدا کرد تا دوباره سنگ بناها را بچیند، ادامه میدهد: از این طریق بیش از ۷۰ درصد پژوهش امروزِ فیلم مطلقا بکر است و برای نخستینبار مطرح میشود. برخی ازین موارد در حیطه تاریخ و رویدادهای تاریخی و علمی شهر بود و برخی در شکل و ساختار شهری. برای مثال مواردی دربارهی الگو و پارادایم شهر ساسانی و چگونگی پلان شهر گندیشاپور در بستر این الگوی شهری، رد نظریهی غربیها (و متاسفانه بسیاری از باستان شناسان داخلی) در ساختار شطرنجی شهر و رومی و "هیپودام" بودن آن با مقایسه شهر ساسانی و رومی تحت نظر دکتر محسن حبیبی اطلاعات به دست آمد.
وی در توضیح دیگر موارد نوین پژوهشی فیلم این طور توضیح میدهد: ارایهی اصل و بنیان باورهای دینی ایرانی در ساخت یک "یوتوپیا" به شکل شهر مستطیل شکل در سه لایهی شهری و اثبات خلاف واقع بودن نظریه غربیها مبنی بر رومی بودن شهر مستطیل گندیشاپور، نقش انطاکیه در شکلگیری شهر و ردِ پروپاگاندای روم در گردهبرداری گندی شاپور از انطاکیه، مقایسهی ساختارهای شهر ساسانی با شهر رومی، تحلیل شرایط تاریخی و اجتماعی ـ سیاسی شهر و تحولات علمی منطقه برای گشایش افقهای نوین در یافتن زمان ساخت بیمارستان و دانشگاهها و مدارس علمی شهر، ریشهیابی نامهای گوناگون شهر و در نهایت «استان بودن گندی شاپور» بعنوان بزرگترین دستاورد پژوهشی فیلم که برای نخستین بار بر طبق سندی دست اول و دو سند دست دوم کشف میشد.
مجاوری سپس ادامه میدهد: پژوهش در این زمینه گاهی نیز با تکیه بر تحقیقات میدانی پیش رفت. پژوهشهایی که تا امروز انجام نشده بود و سکانس سازههای آبی را بوجود آورد. سکانسی که بسیاری کانالهای آبرسانی، برخی پلها (مانند پاپیلا) و تعداد زیاد سنگهای آسیابی که تا کنون دیده نشدهاند را با پژوهشی نو به تصویر کشید.
این فیلم سرآغاز کاوشها در «گندی شاپور» بود
در نوشتار پایانی این فیلم؛ آمده است: «با پایان سا خت فیلم، کار حفاری و مطالعات باستانشناسی در این منطقه آغاز شده است»، این مستندساز دربارهی این ادعا میگوید: بعد از گمانهزنی «رابرت مک آدامز» و «جانسن» در ۱۹۶۱ میلادی که تنها در سه نقطه "گندی شاپور" صورت گرفته بود و نیز «تعیین عرصه» توسط آقای "سید محسن حسینی" در سال ۱۳۸۵ شمسی، هیچگونه مطالعه کارشناسانه و مطلقا حفاری در محوطه باستانی گندی شاپورتا سال ۱۳۹۵ صورت نگرفته است.
او با اشاره به گفتوگو با یعقوب ذلقی، مدیر پایگاه گندی شاپور ادامه میدهد: آقای ذلقی نیز با تایید نوشتار پایانی فیلم گفتند؛ «بهتر است باستانشناسان جوان که نظری خلاف دارند هر گونه نقد و نظر را با تکیه بردانش و داشتههای مستند و قابل اثبات ارایه دهند.»
وی از مهمترین اتفاقاتی که ساخت این مستند به همراه داشته را آغاز حفاریها در گندی شاپور میداند و اضافه میکند: قابل کتمان نیست که تلاشهای شش سالهی فیلم با حمایت مدیر پایگاه گندی شاپور و تعدادی از پژوهشگران دلسوز دزفولی منجر به برگزاری کنگرهی بینالمللی جندیشاپور و آغاز حفاری این شهر باستانی برای نخستین بار شد.
فیلمها به خطر یک نواختی تصویری درافتادهاند
مجاوری همچنین ارزیابیاش از یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» را اینطور بیان میکند: فیلمهای هر جشنواره شِمایی از آثار ساخته شده در آن سال است، یعنی آنچه میتواند در یک جمعبندی کلی مسیر و نگاه مستندسازی یک دوره را در سطحی کلان نشان دهد.
او توضیح میدهد: اجازه دهید دیدگاهم را نسبت به روند کلی مستند سازی این یک سال بیان کنم، نه در مورد نمونههای خاص حضور یافته در جشنواره. نخست آنکه موجی از فیلمهای آرشیوی از دوران قاجار مورد توجه قرار گرفته که گاه تا ۷۰ درصد زمان تصویری فیلم را به خود اختصاص میدهد و از آنجا که این فیلمهای آرشیوی حاوی تصاویر محدودی است، فیلمها به خطر یکنواختی تصویری درافتادهاند، آنچه درغیاب نگاه خاص کارگردان بعضا به نمایش صرف آرشیوهای قاجاری بسنده کرده، تصویری خلاقه خلق نمیکند. اگرچه، برخی فیلمها برای گریز ازین خطر به تمهیدی به نام «متن» اندیشیدهاند.
وی ادامه میدهد: یعنی این شیوه با توسلِ صرف به روایت متنی فارغ از بداعتهای بصری، سعی در خلق فضایی متفاوت کرده است که دیگر سینما محسوب نمیشود. اما بیشتر فیلمهای مستند گرایشی تمام به مصاحبه دارند. این فیلمهای مصاحبه محور که گاه از پلان آغازین تا پایان اثر بر مدار مصاحبه پیش رفتهاند، غالبا در فضایی خالی از ساختارسینمایی و بهرهگیری از ابزارهای بیانی آن به گزارشی خبری ـ تلویزیونی تقلیل یافته و از فیلم مستند فاصله میگیرند.
این کارگردان با تاکید بر اینکه این نوع فیلمها غالبا با انتخاب سوژههای جذاب و قابل توجه بار پیشبرد روایی خود را بر دوش سوژه گذاشتهاند، ادامه میدهد: گویی فیلمساز خود غایب میشود و فیلم خالی از نگاه خاص و پیشبرندهی شخص کارگردان فقط به کمک جذابیت خود سوژه پیش میرود. فیلمهای حیاتوحش که هر روز گسترش بیشتری یافته است، نمونههایی بسیار قابل توجه با پژوهشهای دقیق و فیلمبرداریهای حرفهای به سوی تعمیق روایت سوژه و ساختارهای سنجیده میروند.
او نوعی از فیلم مستند با عنوان بیواسطه را از همه عجیبتر میداند و میگوید: گویی در این نوع فیلم، بیواسطگی به معنای غیاب مطلق کارگردان و عدم بهرهوری از تواناییهای ابزارهای بیانی سینمایی، ساختار، مونتاژ و فیلمبرداری است. فیلمهایی که در غیاب خلاقیت معنا پیدا میکند. این دسته فیلم ها که تنها دلمشغول سوژه مقابل دوربیناند حتی در بهترین شکل خود متاسفانه به دلیل نگاه تک بعدی و عدم تحلیلهای خلاقه در تعمیق ایده فیلم، ساختار و مفهوم تک خطی را به تصویر میکشند که از خلق مفاهیم چندگانه ورای سوژهی خود باز میماند.
مجاوری با بیان اینکه خوشبختانه در این جشنواره برخی آثار برجسته سینمای مستند بینالمللی امکان دیدن داشتند، ادامه میدهد: در فیلم «ماکالا»، مفهوم دقیق و کامل و درخشان مستند بیواسطه را دریافتم. کارگردان چندین شبانه روز با سوژه در جادههای خاکی سفر میکند، با پای پیاده و دوربین روی دست، سوژه در سکوت تام و بیتوجه به دوربین، زندگی دشوار خود را دارد. کارگردان با دانش و بهرهگیری بسیار خلاقه از امکانات سینمایی، با کادرهایی تماما سنجیده و خلاق، نورهای طبیعی، تاریکی مطلق دشت در شب، بدون آنکه حتی یکبار دوربین از فوکوس خارج شود سوژه خود را دنبال میکند و در نهایت، جهانی خلق می کند از زندگی انسانی، از جنگ بقا، از تکیه انسان بی پناه امروز به ایمان، آنچه بسیار فراتر از زندگی روزمره ی سوژه فیلم پیش می رود. کارگردان در این فیلم بسیار حرفهای و سینمایی در ژانر مستند بیواسطه نگاهی هستیشناسانه میآفریند که بیننده را تا مدتها وادار به اندیشه ورزی میکند.
به گزارش ایسنا، «وه انتیوک شاپور» به کارگردانی سودابه مجاوری در چهار رشته نامزد دریافت جایزه از جشنواره «سینماحقیقت» شده است؛ بهترین فیلم (تهیهکننده)، بهترین نویسنده گفتار متن، بهترین فیلمبردار؛ حسن اسدی و مهدی موسوی و بهترین پژوهشگر؛سودابه مجاوری نامزد شدهاست.
انتهای پیام