محمد دلاوری در گفتوگو با ایسنا به رفتار مسوولان در زمان انتقاد از آنها اشاره و بیان کرد: به نظرم نظام مسوولیت در ایران به نحوی سازماندهی شده که هیچکس خود را به طور مشخص مسوول هیچ اتفاقی در کشور نمیداند یعنی با گذر زمان خود مسوولان هم به منتقد تبدیل شدهاند. شما با هر کدام از مسوولان حرف بزنید متوجه میشوید که بزرگترین منتقد حوزه مسوولیت خودشان هستند. به همین دلیل از نقد استقبال میکنند و حاضرند ۱۰ برابر آنچه رسانه انتقاد میکند، نقد کنند. بنابراین برای اینکه خود را سیبل و مسوول قرار ندهند، وارد گود پاسخگویی نمیشوند و میگویند وضعیت بد است و خود ما هم منتقد هستیم.
مجری برنامه «تهران ۲۰» با اشاره به انتقاداتی که رسانهها مطرح میکنند، اظهار کرد: عموم انتقاداتی که در رسانهها مطرح میشود، بسیار کلی است و ما معمولا فضاهای کلی را نقد میکنیم. ما در انتقادها حرف کلی میزنیم و معین و تخصصی انتقاد نمیکنیم. زمانی که رسانهها پیشینه انتقاد خود را تجزیه و تحلیل نکرده باشند، باعث میشوند که به فرد خاصی برنخورد؛ برای مثال شما درباره اینکه وضعیت اقتصادی کشور خوب نیست، تحلیلی مینویسید، حال باید بدانید هدف این تحلیل کیست؟ قرار است از چه فردی سوال بپرسیم؟ این تحلیل چه تغییری ایجاد خواهد کرد؟ ما باید بدانیم که وضعیت اقتصادی کشور مفهومی است که میشود از پنجاه سال گذشته تا به امروز آن را تحلیل کرد و گروهها و عوامل مختلفی مانند وضعیت کلی کشور، سیاست خارجی، نظام سیاسی، سیاست داخلی میتوانند در آن دخیل و موثر باشند. زمانی که کلی انتقاد میکنیم فردی خود را موضوع انتقاد نمیداند تا پاسخگو باشد.
دلاوری درباره برخی انتقادهای مشخصی که رسانهها مطرح میکنند، بیان کرد: برای مثال رسانه میگوید چرا بنیاد مستضعفان به طور مشخص درباره پلاسکو ضعیف عمل کرد و این بنیاد به طور غریزی فهمیده که اگر جواب سوالات را بدهد باعث کش دادن انتقادات میشود. پس بهتر است به جای اینکه پاسخ بدهد در لاک دفاعی خود فرو برود. به نظر آنها یکی یا دو روز رسانهها حرف میزنند و بعد خسته میشوند؛ این مساله اشکال کار رسانههاست.
این خبرنگار تلویزیون با انتقاد از عملکرد رسانهها ادامه داد: ما رسانههایی تکتیراندازیم؛ به این معنی که انتقاد میکنیم و بعد از مدت کوتاهی آن را فراموش میکنیم. سپس تابع امواج جدیدی که به ویژه از حوزه فضای مجازی میآید، میشویم و مساله قبلی را فراموش میکنیم؛ برای مثال در حال حاضر اخباری درباره مدیریت بحران زلزله منتشر میشود، اما یک هفته بعد به پایان میرسد. مسوول به طور غریزی این مساله را فهمیده که کافی است چند روز تحمل کند تا این موج رسانهها تمام شود بنابراین دیگر لازم نیست پاسخ دهد و برای خود درگیری ایجاد کند.
این مجری تلویزیون با اشاره به تحول پذیری مسوولان و رسانهها بیان کرد: ما نمیتوانیم مسوولان را تغییر دهیم، به دلیل اینکه آنها دارای مفهوم مشخص و ساختارمند نیستند. همچنین بر رأس قدرت ننشستهاند که به نصایح ما گوش کنند. اما رسانهها میتوانند خود را تغییر دهند به این معنی که اگر قرار باشد از مسوولی پاسخ بگیرند باید به نحوه انتقاد و نوع سازماندهی انتقادشان توجه کنند و بدانند چگونه بوده است. بهترین کار این است که انتقادها مطالعه شده و مبتنی بر تحقیقات عمیق و دقیق و فهم اصولی باشد، نه علاقهمندیهای سیاسی. همچنین رسانهها برای انتقادها و مواجهههای خود باید یک برنامه زمانبندی معین داشته باشند؛ به این معنی که مشخص کنند برای رسیدن به نقطه مورد نظر باید به چه شیوهای پیش بروند. رسانه باید یک کمپین انتقادی تعریف کند که در طول زمان زنده بماند نه اینکه بعد از یک غرولند، خاموش شود. همچنین فردی که قرار است انتقاد را سامان دهد باید قواعد سیاست در کشور را بلد باشد یعنی بداند چه زمانی و برای رسیدن به چه مقصودی انتقاد میکند وگرنه انتقادهایش کلی و بیمایه خواهد بود و کسی هم به او پاسخی نمیدهد و بعد از مدتی فراموش میشود.
او اضافه کرد: به هر حال ما باید بپذیریم که با گروهی از مسوولان در دولتهای مختلف روبهرو هستیم که رویینتن شدهاند و ما باید برای عبور از این رویینتنی برنامهریزی کنیم.
محمد دلاوری در پایان با اشاره به محدودیت رسانهها گفت: طبعیتا رسانههای رسمی خطوط قرمز دارند و این خطوط قرمز را گاهی خود ما تنگ میکنیم، به شکلی که خودمان هم نمیتوانیم در آن فضا نفس بکشیم؛ البته خطوط قرمز به شدت به سازمان و ساختار انتقاد بستگی دارد. اگر ما انتقاد خود را درست طراحی کرده باشیم قبل از اینکه خطری ما را تهدید کند میتوانیم انتقاد خود را مطرح کنیم. همچنین این خطوط قرمز به مدیران رسانه وابسته است یعنی مدیران پیش از اینکه در این موقعیت شغلی قرار بگیرند باید باور داشته باشند که زندگی پر مخاطرهای خواهند داشت و مدام از سوی گروههای مختلف ذی نفوذ و قدرت مورد فشار قرار خواهند گرفت. اگر مدیران رسانه این مساله را باور کنند، بیواهمه وارد انتقاد کردن میشوند اما بسیاری اوقات میبینیم که مدیر یک رسانه هنوز نپذیرفته که زندگیاش با مدیر اداره قند و شکر متفاوت است. همچنین مدیر رسانه یک روزنامهنگار است و علاوه بر اینکه باید قواعد حاکمیتی و فرادستی را بلد باشد تا وارد مذاکره شود، همچنین باید به میزانی هم برش و برندگی داشته باشد تا در نهایت بتواند یک نقد خوب را مطرح کند.
انتهای پیام