به گزارش ایسنا، فریدون اصفهانیان در واکنش به مصاحبه محمد فنایی با ایسنا، بیانیهای را منتشر کرده که متن آن به این شرح است:
آقای محمد فنایی پیشکسوت محترم داوری فوتبال ایران در مصاحبه اخیر خود نکاتی قابل تامل را مطرح کردند که البته باید پاسخگوی بعضی ادعاهای مطرح شده باشند؛ اما محض روشن شدن اذهان عمومی، ضروری است چند مورد مطرح شود:
۱- ایشان مدعی شدند هیچ کس به من و آقای فغانی کمکی نکرد. در سال ۱۹۹۲ میلادی در سالنی که تیم ملی فوتسال در زمان مربیگری آقای محمد مایلی کهن بازی داشت، آقای حسن نوربخش شاهد بودند که مذاکرهای بین آقای رضا غیاثی و آقای پیتر ولاپان برای آقای محمد فنایی صورت گرفت. آن زمان تازه لیست کمک داوران بینالمللی از لیست داوران بینالمللی جدا شده بود که قرار شد آقای فنایی به عنوان کمک داور به المپیک بارسلون بروند که این چنین هم شد. برای حضور ایشان در جام جهانی هم مذاکرهای سنگین با آقای فاروق بوزو رئیس وقت کمیته داوران AFC در هتل استقلال تهران انجام شد که آقای ناصر نوآموز و رضا غیاثی یک طرف آن بودند و در نتیجه، آقای فنایی به جام جهانی ۹۴ رفت. آقای فغانی هم با نظر مساعد آقای تاج (در زمانی که رییس کمیته داوران فدراسیون بودند) نفر اول لیست الیت شدند که همان زمان دامنه اعتراض بعضی دوستان به این تصمیم به برنامه ۹۰ هم کشیده شد که چرا آقای سعید مظفریزاده نباید نفر اول باشد. حتی وقتی آقای فغانی تقاضای هدست کردند، برای ایشان خریداری شد تا با مشکل کمتری در میادین بینالمللی قضاوت کنند. ما قبول داریم که هم آقای فنایی و هم آقای فغانی و همه عناصر موفق این فوتبال، برای رسیدن به قله افتخارات فردی، زحمات بسیاری کشیدهاند؛ اما بیانصافی است اگر این موفقیتها را کاملا فردی و بدون اتکا به حمایتهای مدیران مختلف فدراسیون در دهههای اخیر بدانیم.
۲- گفته شده یک عدهای سر کار میآیند که میخورند و نمیگذارند به داوری چیزی برسد. این البته ادعایی حقوقی است که باید مدارک کافی برای اثبات این ادعا وجود داشته باشد؛ اما لازم است گفته شود حرف از کدام پول است؟ زمانی که آقای تاج رییس کمیته داوران شد، این کمیته با حق دستمزد پایین آن روزها، ۴ میلیارد به داوران بدهکار بود؛ اما حالا چه؟ در ۵ سال اخیر افزایش دستمزد را در بخشهای مختلف داوری داشتهایم و برای بالا بردن انگیزه داوران درخواست افزایش مجدد دادهایم. دوستان گمان میکنند که پول اسپانسر باید به دستمزد داوران اختصاص پیدا کند در حالی که این گونه نیست و موظفیم این پول را برای آموزش داوران هزینه کنیم. ضمن آنکه اگر قرار بود این پول هزینه دستمزد شود هم پاسخگوی نیازها و هزینهها نبود. در بخش آخر این مورد باید اشاره شود که اگر از ابتدای فصل به این سو پولی پرداخت نشده فقط به این دلیل بوده که حسابها بسته شده است. در حقیقت نه پولی خورده شده و نه پولی برای خورده شدن موجود است. امیدواریم حرفها به گونهای زده شود که بتوان آن را اثبات کرد.
۳- سوال شده چرا داوران بینالمللی به کلاس کیش دعوت نشدند؟ این در حقیقت احترام به درخواست خودشان بود. چون در سفرهای مختلف هستند و زمانی برای استراحت ندارند. ما هم با آن موافقت کردیم و ۱۵ داور جوان را جایگزین کردیم. به نظر نمی رسد این تصمیم نادرست بوده باشد.
۴- گفته شده داوران جوان به سختی به میدان راه پیدا میکنند. این ادعا را به راحتی میتوان رد کرد. نگاهی به فهرست داوران فعال لیگ بیندازید تا مشخص شود تغییر نسل، صورت گرفته یا خیر.
۵- اینکه ادعا کنیم قدمهای رو به جلو در داوری ایران برداشته نشده، بیمهری است. اگر زمانی یک داور چهارم یا یک کمک داور در جامهای جهانیداشتهایم، حالا تیم داوری ایران در جام جهانی میدرخشد و فینال المپیک را قضاوت میکند. حالا داوری ایران آنقدر موفق عمل میکند که فدراسیون فوتبال اندونزی برای قضاوت لیگ خود از کمیته داوران ایران کمک میگیرد تا تیمهای مختلف داوری ایران بازیهای آن کشور را قضاوت کنند. ادعاهایی که برای ناکامی جریان داوری ایران وجود دارد، از جنس ادعاهایی است که اخیرا برای کلاس کیش مطرح شده که غذای داوران در کیش، تخم مرغ آبپز و سیبزمینی بود و واقعا عجیب به نظر میرسد و مشخص نیست چرا و با چه هدفی چنین شایعههایی ساخته میشود!
۶- در این مصاحبه، اشارهای هم به آقای حسن کامرانیفر شد. فیفا آییننامهای دارد که در آن همه وظایف کمیته و دپارتمان داوران به صورت مشخص آمده است. وظیفه دپارتمان داوری است که با کمیته داوران کاملا هماهنگ عمل کند و این هماهنگی اصلا دیده نشد. همان طور که آقای کولینا در کمیته داوران فیفا همه اختیارات را در دست گرفته، کمیته داوران فدراسیون فوتبال هم راهی ندید جز اینکه راسا اقدام کند و همه امور را در دست بگیرد.
امیدواریم در سال منتهی به جام جهانی همه اعضای محترم خانواده فوتبال به آرامش فضای فوتبال فکر کنند تا بتوانیم همه در خدمت تیم ملی باشیم و به تیم ملی کمک کنیم.
انتهای پیام