به گزارش ایسنا، داود سلیمانی نماینده مجلس ششم در نشست «تحکیم وحدت؛ از ظهور تا افول» که به همت انجمن اندیشه و قلم، با اشاره به پیشینه حضورش در دفتر تحکیم وحدت گفت: باید قاعدتا شرایط آن روز که دفتر تشکیل شد را درک کرد که شرایط انقلابی است و سالهای چندانی از اشغال لانه نگذشته است و بعد از آن هم جنگ است که فضای بسیار سنگین سیاسی و عاطفی حاکم است و شاید ایجاب میکرد بچهها با رویکرد انقلابی و ایدئولوژیک عمل کنند.
وی افزود: در آن شرایط دفتر تحکیم چند ویژگی داشت. تا قبل از انقلاب فرهنگی تشکلهای متعدد و متکثری در دانشگاه و بیرونش داشتیم؛ از گروههای چپ مارکسیستی بودند تا گروههای اسلامی که در دانشگاه هم فعال بودند و از سویی درگیری ها هم در جریان بود. ما هم بچههایمان در جبهه میجنگیدند و هم در پشت جبهه به جای آنکه آرامش باشد، جنگ بود. اینکه میگویم جنگ بود جدی است. شهید رجب بیگی را روی موتور ترور کردند. مهدی جلوه را که یکی از دوستان خوب من بود را سوار موتور در پیچ شمیران از موتور به زمین زدند و با تیغ موکت بری گردنش را بریدند.
وی یادآور شد: درآن زمان در دانشگاه تهران ۹ تا ۱۱ گروه دانشجویی بود که شورای دانشجویی را تشکیل میدادند و یکی از آنها انجمن اسلامی بود و یکی هم سازمان دانشجویی بود که متعلق به سازمان مجاهدین خلق بود و بقیه گروه ها هم چپ بودند. در آن شرایط، چند ویژگی دفتر تحکیم وحدت داشت که اولا به شدت ایدئولوژیک بود، دومین ویژگی این بود که علاوه بر ایدئولوژیک بودن، خط امامی بود و تسخیر سفارت هم با همین عنوان انجام شد. دفتر تحکیم وحدت خطهای دیگر را بر نمی تابید و فقط خط امام را قبول داشت و به شدت از آن دفاع میکرد. سومین ویژگی هم عدالتگرا بودنش بود که در پوسترهای تبلیغاتی ما جنگ فقر و غنا را هم میبینید که همه از دیدگاه امام می آمد. ویژگی بعدی هم ضدامریکایی بودن بود و مرزبندی ما با راست مثل طبرزدی و احمدی نژاد که طیف راست تحکیم پیش از ما بودند و مثلا احمدی نژاد یکی از مخالفان تسخیر لانه بود و میگفت بروید و سفارت شوروی را بگیرید.
عضو سابق دفتر تحکیم وحدت ادامه داد: ویژگی دیگر غیرمنعطف بودن و جزمگرا بودن بود و ما کسی غیر از تحکیم را به رسمیت نمیشناختیم. البته فضا را هم باید دید که در آن زمان بچه ها از خیلی از گروهها ضربه خورده بودند و واقعا اثری روحی در آنها داشت که بایستند و نگذارند گروههای دیگر بیایند که تا سال ۶۸ این تعدد وجود نداشت. اما از آن زمان طبرزدی و... اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان و فارغ التحصیلان سراسر کشور را به وجود می آورند. آن زمان است که کم کم تشکلها بوجود میآیند و آنان هم کاملا غیردموکراتیک بودند. هرچند ما هم چندان دموکراتیک نبودیم اما ما از پایین انتخاب میشدیم ولی گزینش داشتیم و مثل شورای نگهبان کار تایید صلاحیت انجام میشد.
در بخش دیگری از این نشست سلیمانی با تاکید بر اینکه «اگر استراتژی تحکیم در دوره ای عدالت طلبی، صدور انقلاب و تقویت جنبشهای آزادیبخش بود، معنیش این نیست که اگر این استراتژی عوض میشود، خط امام هم فراموش میشود»، گفت: رفته رفته زمانی که از دگم یک برداشت از دین خارج شدیم که خود امام هم این را ایجاد کرد، شرایط عوض شد. خود امام آنجایی که در زمان انتخابات آیت الله محفوظی به عنوان نماینده آیت الله منتظری در برابر بچههای ما جبهه گرفت که شما چرا باید دنبال لیست بروید و بهتر است معیارها را به مردم بدهید و حاج احمد آقا هم این موضوع را به گوش امام رساند، امام هم گفتند بروید لیست دهید و بعد در سخنرانی مشهوری گفتنند عده ای در گذشته میخواستند ۵۰۰ نفر مجتهد را محدود کنند و اجازه دخالت آنان در سیاست را ندهند و امروز عده ای میخواهند اجازه دخالت ۵۰۰ هزار دانشجو در سیاست را ندهند. از آن زمان بود که ما در برابر جامعه روحانیت لیست دادیم و این را خود امام برای ما ایجاد کرد.
وی افزود: درباره قرائتهای مختلف از دین هم امام(ره) یک اسلام ناب محمدی و یک اسلام امریکایی را مطرح کرد که منجر به یک تکثر در قرائت از دین، خط امام، اسلام و آموزه های انقلاب شد. الان آقای خاتمی که ما به عنوان رهبر جریان اصلاحات قبولش داریم هرچند نقدهایی را هم وارد میدانیم، هیچگاه نگفت که من خط امامی نیستم همواره هم میگوید خط امام که اگر بخواهیم ولایت فقیه را در قرائت خط امامی قرار دهیم یک قرائت کاملا دموکراتیک از آن به دست می آید. این نوع تکثرگرایی که وارد جامعه میشود و اسلام رحمانی و غیررحمانی را مطرح میکند که عدهای این تقسیمبندی را قبول ندارند از سوی آقای خاتمی مطرح شده است. ما نباید ظهور اصلاحات را شکست خط امام تلقی کنیم بلکه باید گفت نوعی قرائت از اسلام از خط امام و آموزههای انقلاب ایجاد شده است و اگر زمانی انجمن اسلامی به دلیل فقد احزاب، بدیل آنان میشوند اینگونه نیست که بعد از آن احزاب، بدیل انجمنها شوند.
وی تاکید کرد: ما در ساختار حقوقی و حقیقی تحزب در کشور مشکل اساسی داریم، کمیسیون ماده ۱۰ احزاب یک چیز نیم بند است و با این قانون نمیشود حزب داشت. حالا در دوره ای یک فضایی پیش آمد که احزاب شکل بگیرند اما این موضوع جا را برای انجمنها تنگ نکرد، اتفاقا از پتانسیل انجمنها میشد به خوبی استفاده کرد و بخش عمدهای از بچههایی که عضو حزب بودند هم سابقه تحکیمی داشتند. شما اگر به هیئت ۱۰۰ نفره موسس جبهه مشارکت نگاه کنید می بینید که بخش اعظم آنان تحکیمی هستند. به اعتقاد من درست است که فشار بیرونی روی انجمنها زیاد است، تشکبلهای موازی، انجمنسازی و برخی با نقش پنهان برای فروپاشی تحکیم عمل میکنند و همه اینها تاثیر دارد اما خود ما هم هستیم و طیف بندیهای علامه، شیراز، گیلان و... به وجود می آید که اینها دیگر درونی است. یکبار یکی از بچه ها به من گفت ما اسلام را قبول نداریم اما در انجمن اسلامی فعالیت میکنیم، این را باید یک علت فروپاشی درونی بدانیم.
عضو سابق دفتر تحکیم وحدت یادآور شد: یک روز از آقای خاتمی که در شرایط برگزاری یا عدم برگزاری انتخابات بودند، خواستم که به دیدارشان بروم. ایشان وقت داد که ۹ صبح تا ۱۰ جلسه بگذاریم. ما رفتیم و جلسه تا ساعت ۱۲ طول کشید. ایشان در آن جلسه درددل میکرد و نامه انجمن اسلامی امیرکبیر را به من نشان داد و گفت آرم انجمن اسلامی را دارد اما زیرش را بخوان. خواندم دیدم کاملا لائیک است. پس باید افول و فروپاشی را فرآیندی دید. اینها یکباره اتفاق نمی افتد. ضمن اینکه عوامل درونی و بیرونی را باهم داشته است.
عضو جبهه مشارکت در زمان فعالیت، گفت: اصلاحات زمانی که جلو می آید، قرائت از اسلام، امام و آموزه های انقلاب متکثر می شود. و این را من به عنوان یک گسست نمی بینم. در جریان انتخابات سال ۶۲ لیستی ارائه می شود، همان موقع فراکسیون های طیف راست در تحکیم شکل میگیرد. یک طیف ثمره هاشمی، محصولی، طبرزدی و شهاب الدین صدر هستند و یک تیپ میانه است مثل سید عباس نبوی و یک تیپ هم هستند که اساسا تیپ چپ هستند و ضدسرمایه داری که بچه مسلمانند از جمله کسانی چون اصغرزاده و عبدی و شمس وهابی که در عین حال که همه می گویند خط امام. اما چرا شما آن را تکثر نمیدانید.
وی افزود: تحکیم وقتی گفت عبور از خاتمی فقط یک شعار نبود. این یک تئوری و تفکر پشتش است. همان موقع به دوستان میگفتم راهی که دارید میروید به بیراهه است. ما جز استراتژی اصلاحات راهی نداشتیم. ما جز رفرم راهی نداشتیم اما اینکه فکر کنیم همیشه اصلاحات باید یک راه را برود این اشتباه است.
انتهای پیام