یادداشت هوشنگ اعلم ـ روزنامه‌نگار

لایحه نظام رسانه‌ای؛ غوغاسالاری یا گفت‌وگو؟!

هوشنگ اعلم ـ روزنامه‌نگار قدیمی ـ یادداشتی درباره‌ پیش‌نویس قانون سازمان نظام رسانه‌ای نوشت و موضع خود را در قبال این قانون بیان کرد.

دولت این روزها در تلاش برای رسیدن به اجماع نسبی روزنامه‌نگاران برای تصویب لایحه سازمان نظام رسانه‌ای است؛ تلاشی که با توئیت امروز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دعوت از پیشکسوتان رسانه برای تکمیل لایحه سازمان نظام رسانه‌ای، رنگ جدی‌تری هم به خود گرفته است.

پیش‌نویس این قانون سه سال است که نوشته شده و البته با نقدهایی از سوی کارشناسان رسانه هم مواجه است.

در یادداشت امروز هوشنگ اعلم که اختصاصی برای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ارسال شده، آمده است:

«گوشی را که برداشتم، در پی سلامی شتابزده گفت:

خبرداری بالاخره تسلیم شدند!

گفتم کی، کجا؟

گفت وزیر ارشاد اعلام کرد.

گفتم: داعش/ چه ربطی به وزیر ارشاد دارد.

گفت: داعش کیه؟، لایحه نظام رسانه‌ای را پس گرفتند، آچمز و حرکت بعدی مات.

خنده‌ام گرفت: دوست روزنامه‌نگارم چنان حرف می‌زد که احساس کردم دشمنی را شکست داده است و البته که این دوست و دوستان دیگری در همه‌ی این سال‌ها پیوسته در پی مبارز طلبیدند و این‌که بهانه‌ای پیدا کنند تا مراتب مبارز بودن و آزادی‌خواهی خود را به ظهور و ثبوت برسانند و حالا لایحه نظام رسانه‌ای!

گفتم: به نظر من آن‌ها بردند.

با تعجب گفت: کی، ارشاد.

گفتم درست فهمیدی. چون با پس گرفتن به قول تو لایحه برای بررسی مجدد حسن نیتشان را نشان دادند و این‌که راه برای گفتگو و بررسی مجدد لایحه باز است حکم غیر قابل تغییر نیست در حالی که ما به تنها چیزی که فکر کردیم پاره کردن و دور ریختن لایحه بود تا احتمالا جشن پیروزی هم بگیریم. حالا به نظر تو کدام رفتار منطقی‌تر است رفتار ما یا آن‌ها که به هر شکل حسن نیت نشان دادند. در حالی که ما همچنان بر طبل انکار کوبیدیم بی‌ارائه هیچ راه حلی.

بی‌خداحافظی مکالمه را قطع کرد و شاید رابطه دوستی را.

موارد بسیاری از این دست در طول این سال‌ها پیش آمده و در همه‌ی موارد هم واکنش بسیاری از دوستان روزنامه‌نگار، مرا به تعجب واداشته. واکنشی از جنس واکنش‌های دهه ۴۰ و ۵۰ توسط چریک‌های کافه‌نشین که به کم‌تر از مبارزه مسلحانه رضایت نمی‌دادند و با شعار می‌خواستند دنیا را تغییر دهند بی‌آنکه زحمتی برای اندیشیدن به خود بدهند و حالا بعد از نیم قرن هنوز همان حال و هوا را می‌شود احساس کرد.

واقعیت این است که در عرصه رسانه هیچ‌ نظم و قاعده قانونی دست کم تا آن‌جا که به آبروی اهل رسانه مربوط می‌شود وجود ندارد و یک نمونه‌اش وجود چند هزار نفر به اسم خبرنگار است که از قضا کارت خبرنگاری هم در جیبشان هست بی‌آنکه صلاحیت و تخصص این کار را داشته باشند و یک بار که طرح بیمه خبرنگاران قرار بود اجرا شود کسانی کارت خبرنگاری رو کردند که راننده تاکسی بودند یا لبنیاتی داشتند و مدیرمسؤول فلان رسانه که از آن‌ها ماست می‌خرید یک کارت خبرنگاری هم برایشان صادر کرده بود. آزادی است دیگر! و البته موارد بسیار دیگری هم هست و یکی هم حضور برخی از خبرنگار نماها در جلسات رسمی که با طرح پرسش‌های آبروبَر خودی نشان می‌دهند.

البته طرح این مسایل به این معنا نیست که من با همه‌ی بندهای این لایحه موافق باشم و نخواهم که آزادانه‌تر قلم بزنم و مثل بسیاری از دوستان مخالف لایحه معتقدم که برخی از مواد آن باید اصلاح یا حتی حذف شود اما چگونه، با مخالفت و جنجال یا گفتگو و این همان فرصتی است که عقلای ارشاد فراهم کردند وگرنه از این طرف همه مخالفان لایحه یکسره رأی به حذف کامل آن دادند بی‌آنکه بگویند: برای نظام‌مند کردن فعالیت‌های رسانه‌ای چه باید کرد و در یک کلام. بسیاری از ما که با کلام و کلمه سروکار داریم، نشان دادیم که برخلاف همه‌ی ادعاها چندان اهل گفتگو نیستیم غوغاسالاری را اصل می‌دانیم و حالا که از آن طرف باب گفتگو را باز کردند باید بپذیریم که ما همچنان یک قدم عقب ماندیم.»

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۴ آبان ۱۳۹۶ / ۱۲:۴۹
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 96081408307
  • خبرنگار : 71548