به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، تحلیل نویس مشهور عرب در مقالهای در روزنامه مستقل رأی الیوم نوشت، پس از موفقیتهای میدانی گسترده که با مداخلههای نظامی تعیین کننده روسیه در بحران سوریه حاصل و تقریباً به توقف درگیریها در این کشور ختم و چهار منطقه کاهش تنش ایجاد شد و مذاکرات آستانه به راه افتاد که در آن رهبران گروههای مخالف مسلح با نمایندگان دولت سوریه بر سر میز مذاکره نشستند، آنچه که ما را غافلگیر میکند تحول دیگری است که اهمیت آن از سایر رخدادها کمتر نیست و آن دعوت از بیش از ۳۳ گروه سیاسی و عشایر برای شرکت در کنفرانس گفتوگوی مردمی جامعی در سوچی روسیه در سواحل دریای سیاه در روز ۱۸ نوامبر آتی (۲۷ آبان) است که هدف از برگزاری این نشست تدوین کلیات قانون اساسی جدید سوریه است که این قانون اساسی ویژگیهای سوریه آینده و هویت آن را مشخص میکند و اصول همزیستی و مشارکت اقشار مذهبی و نژادی مختلف را تحکیم میبخشد و شرایط را برای ایجاد نظام سیاسی جدیدی هموار میکند که دست به اصلاحات قابل انتظار زند.
سه کشور اصلی ایران، ترکیه و سوریه بدون هیچ تردیدی با این اقدام موافقت و از آن استقبال کردند و این امر بدین معناست که تمامی طرفهای کارآمد و تاثیرگذار در بحران سوریه با نقشه راه روسیه موافقت کردهاند و نه تنها به دنبال موفقیت آمیز بودن آن هستند، بلکه میخواهند هرگونه موانع ممکن را از سر راه این نقشه راه بردارند.
این نشست که تمامی طایفهها، مذاهب، نژادها و ادیان بدون هیچ استثنایی در آن حضور مییابند و سه هفته دیگر و پس از پایان هفتمین دوره کنفرانس آستانه برگزار میشود، تاکیدی بر این دارد که تعیین تکلیف اوضاع نظامی در میدان نبرد در سوریه صورت گرفته و در حال حاضر مرحله سیاسی و مرحله آشتی ملی آغاز شده است که این امور نقطه عطف اساسی برای مرحله ثبات و آغاز روند بازسازی در سوریه هستند.
کنفرانسهای ژنو که آمریکا هدایت آنها را برعهده داشت، رسما به پایان رسید و صفحه آنها بسته شده است و کنفرانس سوچی جایگزینی برای کنفرانسهای ژنو است و تمامی جایگزینهای روسیه توانستند روی خرابههای شکست طرحهای آمریکایی مورد حمایت کشورهای عربی به موفقیت دست یابند.
دولت سوریه از لحاظ استراتژیک جنگ را برده است و بشار اسد، رئیسجمهور سوریه با اطمینان هرچه تمامتر در رأس قدرت تکیه زده است و دیگر هیچ کس جسارت آن را ندارد که از او بخواهد که کنار رود و ارتش سوریه که رهبری پایداری را در حدود هفت سال برعهده داشته، چتر حمایتی برای این دولت و رهبری و مردم سوریه است.
تمامی رخدادهایی که قویاً خود را در عالم واقع تحمیل میکنند، اگر هوشیاری و ذکاوت ولادیمیر پوتین و شتاب وی برای کمک به همپیمانانش نبود و او برای از دست دادن بسیاری از فرماندهان و سربازان خود در میدانهای نبرد در سوریه جانفشانی نمیکرد و اگر او این ائتلافهای سیاسی و نظامی قوی و کارآمد را تشکیل نمیداد، این رخدادها حاصل نمیشد. پوتین عملاً ثابت کرده است که تا چه حد طرحهای او دستکم تا به این لحظه دقیق و درست بودهاند.
ولادیمیر پوتین رهبر کنونی خاورمیانه جدید شده است که این خاورمیانه جدید را روی خرابههای طرحهای ایالات متحده آمریکا و نفوذ آن بنا میکند که بیش از ۴۰ سال ادامه پیدا کرده بود.
صف مسؤولانی که در آینده برای عادی سازی روابط با دمشق از کشورهای مختلف به سوریه میآیند طولانیتر و مهمتر و پویاتر خواهد شد. آرامش و امنیت و ثبات نسبی در سوریه برقرار خواهد شد و دولت به اولویتهای دیگری خواهد پرداخت که آنها را به خاطر درگیریها کنار گذاشته بود که برجستهترین آنها بازسازی ساختارهای دولت سوریه، توجه به شهروندان و نیازهای اساسی آنها، عدالت اجتماعی و مشارکت دادن در نظام حاکم بر اساس اصول دموکراتیک است که پیشبینی میشود این تحولات در سوریه رخ دهد.
ما زمانی که گفتیم سوریه گامهای سریعی را برای بهبود اوضاع کشور و بازگشت به زندگی طبیعی بر میدارد به هیچ وجه مبالغه نکردیم، اما این گفته ما ناشی از طالع بینی نبود بلکه به این دلیل بود که ما تاریخ را میخوانیم و از درسهای آن عبرت میگیریم و جدای از منافع صحبت میکنیم.
مردم سوریه حق دارند که نفس راحتی بکشند و ریختن خون فرزندان آنها پایان یابد و مردم از خوبیها برخوردار شوند و ما مطمئن هستیم که سوریه جدید با کمک این مردم و تواناییهای خارق العادهشان زیباتر خواهد بود و زمان رخدادها را مشخص میکند.
انتهای پیام