این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره اهمیت و ضرورت ژانرنویسی اظهار کرد: اصطلاح ژانر که کلمهای فرانسوی و به معنای قسم، رده، دسته و نوع است، آثار ادبی را به لحاظ محتوا یا به شکلی رسمی به گروههای مختلف تقسیم میکند. البته در مورد تعداد ژانرهای اصلی، نظرات متفاوتی وجود دارد و نمیتوان با قاطعیت از یک تقسیمبندی مشخص صحبت کرد. ژانرنویسی اهمیت زیادی دارد، زیرا نمیشود ژانرنویسی نباشد. بحث و حرف و حدیث درباره ژانر زیاد بوده است اما کسی تردیدی در وجود ژانر ندارد و بیشتر بر سر تعداد ژانرها بحث است. پرسیدن درباره ضرورت ژانرنویسی مانند این است که بگویی چه ضرورتی برای نوشتن وجود دارد.
او افزود: شما هرچیزی بنویسید در یکی از دستهبندیها قرار میگیرد و چه شما آن را قبول داشته باشید و چه نداشته باشد، ژانرنویسی وجود دارد و حتما لازم است.
میرمعزی درباره جایگاه ژانر در ادبیات داستانی ما گفت: من در ادبیات صاحبنظر نیستم؛ اما به عنوان یک خواننده حرفهای ادبیات داستانی میتوانم در این مورد نظر دهم. به نظرم تا کنون به صورت مشخص از یک ژانر نام نبردهایم، اما حالا آرام آرام از آن نام میبریم، ولی اینگونه نیست که نوشتهها در ژانر نگجند. بهنظرم حتما نوشتهها در ادبیات مکتوبمان در یکی از این ژانرها قرار دارد.
او اضافه کرد: ما در برخی از ژانرها قوی هستیم اما در برخی از ژانرها ممکن است قدرتمند نباشیم. به طور مثال در ژانر پلیسی و علمی - تخیلی نویسندهای نداریم، شاید هم داشته باشیم اما تعداشان نسبت به کسانی که مسائل اجتماعی را دستمایه داستانها و رمانهایشان قرار میدهند، کمتر است.
این مترجم با بیان اینکه تحرکات اجتماعی تأثیر مستقیم در نوشتههای ژانر دارد، اظهار کرد: ایران خیلی با اروپا متفاوت نیست؛ اگر آنها نوبل یا پولیتزر میبرند به معنای این نیست که ادبیات ایران از جریان ادبیات پرت است. ادبیات ما آرام آرام دیده میشود و نوشتههای ما ترجمه میشوند. اگر توجه کمتری به ژانر پلیسی میشود، شاید به این دلیل باشد که پلیسینویسی ذهن بسیار پیچیدهای نیاز دارد؛ مثلا زمانی که مصاحبههای نویسندهای پلیسینویس را میخوانم میبینم از یک اتفاق و جنایت واقعی الهام گرفته است، نویسنده تمام روزنامهها و اخبار جنایت را دنبال کرده، خود پرونده را مطالعه کرده یعنی امکان دسترسی به پرونده را داشته است، با کارآگاهان پرونده حرف زده و بعد با ذهن پیچیده خود آن را نوشته است.
او افزود: در کشور آلمان برای نوشتن در ژانر پلیسی یک جایزه ادبی درنظر گرفتهاند یعنی به آن اهمیت میدهند اما در کشور ما ادبیات پلیسی ادبیات فاخری نیست و زیر سطح کلاس ماست. درحالیکه به نظر من ادبیات عامهپسند نیز ژانر است و مسئله اساسی این است که کتاب خوانده شود.
مهشید میرمعزی درباره اینکه ژانر چه ظرفیتهایی را میتواند در بازار کتاب ایجاد کند نیز اظهار کرد: به نظرم اگر ژانر مشخص باشد به خواننده برای انتخاب نوع کتاب برای مطالعه کمک میکند؛ به فرض ممکن است من علاقهای به ادبیات جنایی نداشته باشم و یا برعکس علاقهمند باشم، وقتی ژانر مشخص باشد تکلیفم با خودم مشخص میشود؛ مثلا میگویم من که ژانر جنایی نمیخواهم یا من که ژانر جنایی میخواهم و به راحتی آن را به دست میگیرم زیرا در کتابفروشی نمیشود کتاب را خواند. در واقع ژانر به روشن شدن تکلیف خواننده کمک میکند.
انتهای پیام