به گزارش ایسنا، دکتر محمد رضا دهشیری در هفتمین دوره اردوی فرهنگی – آموزشی طریق جاوید در خصوص اصول و ابداعات مفهومی حضرت امام خمینی (ره) در سیاست خارجی و روابط بین الملل خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) سه نوع ادبیات تقابلی، تعاملی و ابداعی را در واژگان انقلاب اسلامی وارد کرد.
وی در خصوص سلسله واژگان تقابلی عنوان کرد: حضرت امام (ره) تلاش کردند یک سلسله دوگانهها را عرضه کنند که میتوان با این تقابلها، مفاهیم را استنباط کرد، به طور مثال مفهوم واژه استکبار در برابر واژه استضعاف از واژگان تقابلی بود که حضرت امام(ره) استفاده میکردند. استکبار یک واژه اخلاقی است یعنی کسانی که کبر و تفاخر پیشه میکنند ولی آن را به قدرتهای بزرگ به عنوان قدرت های مستقل و زیاده خواه اطلاق کردند و همچنین واژه استضعاف که به معنای ضعف و سستی بود و در قرآن به منظور استضعاف فکری استفاده شده است اما حضرت امام(ره) استضعاف را درباره کسانی که مورد ظلم واقع شدند به کار بردند و با قرار دادن دو واژه استکبار و استضعاف در برابر هم به این دو واژه مفهموم جدید بخشیدند.
دانشیار دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه ادامه داد: قرار دادن واژهی شیطان بزرگ در برابر حزب الله و به نوعی قلمداد کردن آمریکا به عنوان شیطان بزرگ از دیگر واژگان تقابلی است، شیطان در مفاهیم قرآنی به ابلیس و در برخی موارد در رابطه با کسانی که پیروی از شیطان میکنند اطلاق میشود، اما واژهی شیطان بزرگ و اطلاق آن به آمریکا و قرار دادن آن در برابر حزب الله و معتقدان ادیان الهی و همه کسانی که به آیین های دینی و الهی خودشان پایبند هستند یک توسعه مفهومی است که امام از آن استفاده کردند .
وی تاکید کرد: قرار دادن خودی در برابر اجنبی بر خلاف آنچه تصور میشود، است. واژه خودی در برابر دیگری یعنی اثبات خودمان و حذف دیگران است اما در ادبیات امام(ره) خودی و غیر خودی برای جمع کردن صفوف متفرق انقلابیون بود که امام(ره) استفاده میکردند که این نشان دهنده نگاه وحدت بخش امام خمینی (ره) بود نه نگاه انحصار گرا.
دهشیری با بیان اینکه حضرت امام میخواستند هویت ایجابی داشته باشیم نه هویت سلبی؛ به این معنا که ما درصدد اثبات خودمان هستیم، اظهار کرد: وقتی در ادبیات سیاسی آمریکا این موضوع بررسی میشود، میبینیم که آمریکا هویت سلبی دارد، یعنی برای اثبات خودش دیگران را نفی میکند در حالیکه در ادبیات حضرت امام (ره) برای اثبات خودمان نیازی نیست دیگران را نفی کنیم زیرا بر مفاهیم خودمان تکیه میکنیم و نفی برای اثبات خودمان نیست، نفی استکبار و سلطه در اندیشه ما هست اما این نفیها برای اثبات خودمان نیست این نفی پس از اثبات خودمان است.
وی تصریح کرد: یکی دیگر از واژگان تقابلی که حضرت امام به آن اشاره کردند اسلام با روحانیت که به نوعی بیانگر اجتهاد و پویایی دین مبین اسلام است در تقابل اسلام بدون روحانیت که به نوعی تلاش برخی برای زدودن اسلام از روحانیت که محضر تفسیر اسلام است، قرار دادن اسلام ناب محمدی در برابر اسلام آمریکایی یکی دیگر از واژگان تقابلی در برابر اندیشه امام بود.
وی با تاکید بر اینکه واژه ی فرهنگ استقلالی در برابر واژه فرهنگ استعماری از واژگان تقابلی بود که حضرت امام آن را مطرح کردند، خاطرنشان کرد: قرار دادن این دو واژه در برابر هم و تاکید بر اینکه فرهنگ استقلالی اساس بر تفکر استقلال خواهانه ملت ها و نفی تفکر انگلی وابسته و خودباخته در برابر قدرتهای بزرگ است و به نوعی میخواستند خودباوری را به ملتها نشان بدهند.
دهشیری در خصوص تقابل دو واژه تمدن اسلامی در برابر تمدن صادراتی، افزود: تمدن اسلامی بر چند ویژگی اخلاق مداری، خودباوری، خرد باوری یا عقلانیت گرایی و علم آموزی استوار است، در غرب نگاه عقلانیت ابزاری است یعنی استفاده از کوتاهترین، کم خطرترین و پر منفعتترین راه برای رسیدن به هدف است اما در تفکر حضرت امام(ره) عقلانیت به این شکل است که ما علاوه بر عقلانیت ابزاری، عقلانیت هنجاری یا اخلاقی داریم به این معنا که برای رسیدن به هدف، درست است که باید کوتاه ترین مسیر و بهترین ابزار را انتخاب کنیم اما آن ابزار باید مشروع و اخلاقی باشد.
وی در خصوص سومین ویژگی عقلانیت که عقلانیت غایی و معرفت شناختی است، عنوان کرد: یعنی برای رسیدن به هدف، دنیای اخروی را در نظر قرار بدهیم و یعنی این اقدامی که من انجام میدهم تا چه حد من را به آن مسیر نهایی که سعادت و فلاح اخروی است میرساند و به مسیر الی الله نزدیک میکند.
وی تاکید کرد: در تفکر امام هر سه نوع عقلانیت وجود داشته است؛ بنابراین تمدن اسلامی را بر محور عقلانیت هنجاری و اخلاقی بیان کردند در مقابل تمدن صادراتی که تلاشش این است که لیبرال دموکراسی غربی یا ارزشهای آمریکایی را به دیگر کشورها صادر کند، این تفکر هدفش صادر کردن شیوه و سبک زندگی غربی به دیگر جوامع است، اما امام (ره) تمدن اسلامی که یک تمدن خود بنیاد است را در برابر تمدن صادراتی قرار میدهد.
وی در ادامه در خصوص واژگان تعاملی که امام( ره) از آنها استفاده میکردند، عنوان کرد: واژگان تعاملی واژگانی است که امام همواره در کنار هم قرار میدادند؛ به طور مثال استقلال و آزادی که در کنار هم هستند و هیچ کدام بدون دیگری مفهوم ندارد؛ علم و تهذیب یعنی انسان عالم باید مهذب باشد؛ تخصص و تعهد و یا دین و سیاست که هر دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند، ذخایر فوق الارضی و تحت الارضی یعنی جوانان که به عنوان سرمایه معنوی انقلاب مطرح هستند و تحت الارضی منظور منابع و معادن و نفت کشور است.
دهشیری درباره واژگان تعاملی ادامه داد: واژه احکام اولیه و احکام ثانویه از دیگر واژگان تعاملی است که احکام اولیه احکامی است که برآمده از شرع مقدس است و احکام ثانویه احکامی است که حکومت اسلامی آنها را از باب عناوین ثانویه اجرا میکند و این دو را مکمل هم قرار دادن در ادبیات حضرت امام شایان توجه است.
وی افزود: موضوع ملی و الهی در ادبیات امام (ره) که ملیت به هیچ وجه در تعارض با اسلامیت نیست و اسلامیت هم در تعارض با وطن دوستی نیست در عین اینکه اسلام حب وطن را از نشانه ای ایمان میداند، در عین حال معتقد است که ما نباید یک نگاه مضیق جغرافیای به کشور خودمان داشته باشیم بلکه ایران باید برای اسلام باشد؛ همچنین در خصوص واژه جسمی و روحی نگاه امام به اینکه انسان دارای دوبال مادی و معنوی است.
وی در خصوص واژگان ابداعی که امام برخیها را مفاهیم جدید بخشیدند، اظهار کرد: به طور مثال امت در ادبیات امام به عنوان مجموعه که احساس تعلق به جامعه بزرگتری دارند از باب برادر اسلامی شایان توجه است؛ یا واژه جبه به معنای پوشاندن که در ادبیات فقهی یعنی اگر کسی کافر بود و بعد مسلمان شد هر چه در گذشته بوده پوشانده میشود اما در ادبیات امام جبه ملاک حال افراد است؛ یعنی اگر کسی در زمان شاهنشاهی اقدامی انجام داده و الان به سمت ما برگشته است چشم پوشی میکنیم.
دانشیار دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه با تاکید بر اینکه امام ادبیاتی که در فقه بود را به عرصه سیاست آوردند، افزود: برخی نامگذاریها مانند مجلس شورای اسلامی در برابر مجلس شورای ملی، مجلس خبرگان در برابر مجلس موسسان قبلی، شورای نگهبان که در عصر مشروطیت به عنوان اصل تراز مطرح بود و امام شورای نگهبان را جایگزین کردند و یا واژه ارتش بیست میلیونی بیانگر بسیج ملاک بازدارنده مردمی قلمداد شود، نشان از ورود ادبیات اسلامی و فقهی به جامعه است.
دهشیری ادامه داد: معرفی مساجد به عنوان سنگر، قلمداد کردن صدا و سیما به عنوان دانشگاه در حالیکه در قدیم صدا و سیما به عنوان ابزار تبلیغ استفاده میشد از دیگر واژگانی بود که امام (ره) آنها را ابداع کردند. امام(ره) گرگ صفتان را برابر با ابر قدرتها قرار داد؛ گرگ هنگام خواب یک چشمش را میبندد برای استراحت و یک چشمش را باز نگه میدارد برای محافظت از خودش که این نشانه بی اعتمادی است و امام این واژه را برای امپریالیسم به کار میبرند که معنای بی اعتمادی متقابل به یکدیگر میدهد که این بیانگر وسعت دید حضرت امام است.
وی ادامه داد: قبل از امام مفسران واژه نفی سبیل در قرآن را اینگونه تفسیر کردند که نگاه تکوینی داشتند یعنی خداوند هیچ راهی را بر کفار قرار نداده است که بر مسلمانان مسلط شوند، یعنی خداوند مانع میشود که کفار بر مسلمانان مسلط شوند، اما امام(ره) این رویکرد را از نگاه تکوینی به تشریعی تغییر دادند و گفتند مسلمان نباید اجازه بدهند که کفار بر آنها غلبه کنند بنابراین امام با این کار جوامع را به حرکت در آوردند.
دهشیری ادامه داد: واژه صدور انقلاب به معنای لشکر کشی، زور آزمایی و یا صادرات سرنیزه و تفنگ به دیگر کشورها نیست؛ بلکه به این معنا است که پیام انقلاب را به دیگر کشورها صادر کنیم تا دیگر کشور ها آگاه شوند، همچنین واژه بسیج را به عنوان هستههای مقاومت در برابر شرق و غرب قلمداد کردند و میفرمایند: اگر در کشوری نوای دلنشین فرهنگ بسیجی حاکم شود چشم طمع جهانخواران از ملت دور خواهد شد .
وی افزود: امام خمینی (ره) به جای واژه اسیر از واژه آزاده استفاده میکردند و همچنین جنگ را نعمتی میدانستند که نشان میدهد ما میتوانیم به خود متکی شویم و دشمنان را بشناسیم، شهادت را مظهر پیروزی و اوج و عروج ملکوتی مردان خدا قلمداد کردند که این واژگان در ادبیات قرآنی بود اما امام این واژگان را در عرصه اجتماع کشیدند که این هنر امام(ره) بود .
دانشیار دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه در خصوص نگاهی که امام به نظام بین الملل و سیاست خارجه داشتند، افزود: امام علاوه بر اصل نفی سبیل به قاعده تالیف قلوب هم تاکید میکرند یعنی الفت بخشیدن به دلها و حمایت از نهضتهای آزادی بخش، اصل سوم دعوت دیگر کشورها بر جوامع به پیروی از آموزههای اسلام ناب است، همچنین اصل تولی و تبری که تولی یعنی دوست داشتن دوستان خدا و در سیاست به معنای دوستی با کشور های اسلامی است و تبری بیزاری از دشمنان خدا که بیزاری از نظام سلطه است .
انتهای پیام