به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا، طبق طبقهبندی رفتارهای ناهنجار (DSM)، بیمار مبتلا به "پدوفیلی" هوسها و خیالپردازیهای جنسی شدید و مکرر نسبت به کودکان نابالغ دارد؛ ممکن است بیمار بر اثر این احساسات دست به عمل زده باشد و یا اینکه این کششها برای او موجب پریشانی یا مشقت در ارتباط با دیگران شده باشد.
پاسخ به این سوال که چرا پدوفیلها کودکان را مود تجاوز قرار میدهند، متعدد است؛ برخی از افراد ماهیت تجاوز را از رفتار والدین خود میآموزند؛ آنها ابتدا تکرر اعمال متجاوزانه به حقوق یکدیگر را در محیط خانواده میآموزند و به این ترتیب تجاوز برایشان امری عادی محسوب میشود.
افرادی که در چنین خانوادههایی تربیت میشوند، در واقع متجاوز بودن را انتخاب میکنند، آزار به دیگران را روندی طبیعی در نظر میگیرند؛ در این حالت آگاهی آنها در مورد قبح این عمل به پایینترین حد خود میرسد. تواناییهای همدلی ذاتی افراد متجاوز با دیگران به دلیل کسری حس همدردی، آسیبهای مغزی و یا به خاطر تجربیات کودکی، هرگز به درستی شکل نمیگیرد؛ این افراد نمیتوانند به افراد دیگر به چشم انسان عادی نگاه کنند، بلکه تصمیم میگیرند تا با آنها به عنوان اشیاء رفتار کنند. متجاوزان طعمههای خود را تنها به عنوان ابزاری برای لذت تصور میکنند، گویی که قربانی یک انسان مستقل نبوده و زندگی بی اهمیتی دارد.
در رابطه با ریشۀ اعمال تجاوز، دکتر "کریستین هموند" چندین علت را به شرح ذیل مطرح کردده است.
دچار اختلال هستند:
تعداد محدودی از افراد اجتماع دچار اختلال شخصیت "ضد اجتماعی "هستند؛ افراد دچار این اختلال از زجر و آسیب به دیگران لذت میبرند. آنها به "تجاوز" به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقصد نهایی یعنی لذت از آسیب به دیگران بهره میبرند.
خودشان قربانی تجاوز بودهاند:
برخی از متجاوزان تجربه تلخ قربانی بودن خود را طی اقدامی ناخود آگاه روی افراد دیگر تکرار میکنند تا به نوعی، حس تلخ روانی ناشی از قربانی بودن خود را حل کنند.
مشاهده رفتارهای متجاوزانه در رسانههای جمعی:
با پیشرفت تکنولوژی، جوانان بیشتر با صحنههای تجاوز مواجه هستند. بعضی از فیلمها، آهنگها، برنامههای تلویزیونی و ویدئوها با عادی جلوه دادن و یا حتی تفریحی نشان دادن این اعمال، میزان زشتی این رفتارهای هنجار شکن را به حداقل میرسانند.
دچار خشم غیر کنترل شده هستند:
خشم کنترل نشده اغلب باعث بروز رفتارهای متجاوزانه میشود. منبع این خشمهای فروکش نیافته متفاوت است اما معمولا به یک رویداد آسیبزا مرتبط است. هنگامی که یک فرد در شرایطی قرار میگیرد که خشم بلاتکلیفی را تجربه میکند، شخص قدرت کنترل کارامد خشم خود را از دست میدهد و آن را به صورت تجاوز بروز میدهد.
اعتیاد
یک معتاد همواره دیگران را مسئول بروز رفتارهای مخرب ناشی از اعتیاد میداند و به همین علت دائم به دنبال سرزنش دیگران است. قربانی اعتیاد به طور ناخودآگاه همواره به دنبال خالی کردن عقدۀ روحی خود است به همین علت تجاوز را به عنوان یکی از راههای انتقام از دیگران پیدا میکند.
درک درستی از مرزهای شخصیتی ندارند
افراد متجاوز، حریم شخصی افراد را درک نمیکنند. آنها در واقع سایر افراد را به عنوان متعلقۀ خود میدانند و بنابر این مرزو حدودی برای خود و آنها قائل نمیشوند. به همین خاطر برای قربانی تصمیم به تجاوز میگیرد.
فقدان حس همدردی:
تجاوز زمانی آسانتر میشود که هیچ همدردی با قربانی وجود نداشته باشد. برخی از ضربات روحی، اختلالات شخصیتی و آسیبهای محیطی میتواند باعث ناتوانی در ابراز همدلی شود.
متجاوزان دچار اختلال شخصیت هستند:
فقط به این دلیل که فرد دارای اختلال شخصیت است، لزوما متجاوز نخواهد بود. هرچند، فقدان ادراک دقیق از واقعیت تا میزان بالایی به رفتار متجاوزانه کمک میکند. اگر فرد متجاوز درک درستی از اعمال متجاوزانهاش نداشته باشد به انجام آن استمرار خواهد ورزید.
درماندگی:
زمانی که یک شخص به اصطلاح به ته خط میرسد در واقع نوعی فروپاشی ذهنی را تجربه میکند که معمولا بروز آن به صورت رفتارهای مخرب از جمله تجاوز بروز میکند؛ تجاوز نوعی سلاح دفاعی برای این دسته از افراد به شمار میآید. زمانی که فرد متناوبا سرکوب بشود، وی به حالت انتقام جویی از تجاوز به عنوان مکانیزم دفاعی استفاده میکند.
راه درمان یک شخص پدوفیل چیست؟
حال با وجود اینکه بیماری پدوفیلی بیشتر با منشا روانی شناخته میشود اما تاثیر داروهای شیمیایی بر این بیماری گمانها را مبنی بر تاثیر ژنها در بروز پدوفیلی پر رنگ کرده است. بعضی شواهد موجود نشان میدهد که پدیوفیلی ناشی از سیم کشی (مدارهای عصبی( غیر عادی در مغز است. شواهد حاکی از آن است که در مناطقی از مغز افراد پدوفیل که مسئول کنترل غرایز طبیعی یا رفتار انسانی است، "سیم کشی غیر عادی" وجود دارد. اگرچه یادگیری پس از تولد اتفاق میافتد، انسانها در تشخیص و پاسخ به محرکهای خاص از قبل سیم کشی شدهاند. به نظر میرسد محرکهایی که معمولا پاسخهای طبیعی و محافظتی را در اکثر بزرگسالان منجر میشوند، در افراد پدوفیل به پاسخهای جنسی ختم میشود.
بر اساس گزارش مقالهای تحت عنوان "Pedophilia" در مجله " psychologytoday" منتشر شده است، استفاده از داروهای شیمیایی در کنار روشهای روانشناسی میتواند در درمان این بیماری موثر واقع شود. داروهایی نظیر آندروژن شامل مدروکسی پروژسترون استات و لوپرولید استات (لوپرون) ها برای کاهش میل جنسی به کار برده میشود. مهارکنندههای بازجذب سروتونین نیز برای درمان اختلالهای جنسی تکانشی و یا کاهش اثرات جانبی کاهش دهندههای میل جنسی تجویز میشود. داروهایی با دوز بالا نظیر سرترالین (Zoloft)، فلوکستین (Prozac)، فلووکسامین (Luvox)، سیتالوپرام (Celexa) و پاروکستین (Paxil) که معمولا برای افسردگی تجویز میشود برای این بیماران نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
تحقیقات نشان میدهد که مدلهای شناختی-رفتاری در کنار استفاده از داروهای شیمیایی برای درمان به اختلال پدیوفیلم موثر است. این مدلها شامل شرطیسازی آزارنده (یعنی ارتباط دادن وقاحت تجاوز با رخدادی تلخ)، همدردی با قربانی (نشان دادن ویدئوهایی از نتیجه تجاوز بر قربانی)، آموزش اعتماد به نفس (مهارتهای اجتماعی و مدیریت زمان)، پیشگیری از بازگشت مجدد بیماری (شناسایی پیشآگهیها برای بروز رفتار و چگونگی جلوگیری از بین بردن آنها)، نظارت (همکاری خانواده برای نظارت بر رفتارهای بیمار) و نهایتا مراقبت دائمی است.
اگر حقیقت را بگوییم، تغییر گرایشات افراد پدوفیل کار بسیار دشواری است. پیشرفت روشهای درمان پدوفیلی در گرو همکاری شخص بیمار است؛ شخص مبتلا به پدوفیل باید ابتدا خود قبول داشته باشد که بیمار است و خواهان آغاز درمان باشد. در کنار درمان این افراد برای پاکسازی جامعه، والدین نیز باید در این رابطه آگاهی داشته باشند و با تیز هوشی مانع از قربانی شدن فرزندانشان شوند. در ادامه چند راهکار برای تشخیص شخص پدوفیل ارائه میکنیم.
اغلب مرد و متاهل هستند
برخورد بسیار دوستانهای با کودکان دارند و همواره در اطراف کودک شما دیده می شوند؛ آن ها تظاهر می کنند که عاشق کودک شما هستند اما در واقع در حال کشیدن نقشههای شوم هستند.
بسیار کم با افراد بزرگسال معاشرت میکنند و اغلب منزوی هستند چرا که نمیخواهند خصلت پلیدشان فاش شود.
معمولا به دنبال استخدام و یا شرکت در برنامههای داوطلبانه برای کودکان هستند. برای مثال در نقش یک معلم، مربی ورزش ظاهر میشوند تا ارتباط نزدیکی را با کودکان برقرار کنند.
تمایل زیادی به عکس گرفتن مکرر از کودکان دارند؛ افرادی که چپ و راست از کودک شما در هر حالت و با لباسهای متفاوت عکس میگیرند، افراد نرمالی نخواهند بود.
معمولا از آشنایان کودک هستند؛ حدود 30 درصد از قربانیان تجاوز توسط اقوام و 60 درصد توسط افرادی که کودک آنها را می شناخته و تنها 10 درصد توسط طعمه افراد غریبه شدهاند.
در مورد کودکان زیاد صحبت میکنند. آنها به هر بهانهای حتی شده آشنا شدن برای ازدواج با مادر مطلقه کودک جلو میآیند، اما در واقع کودک مد نظر آنهاست.
در آخر اینکه شما به عنوان والدین باید کوچکترین رفتارهای مشکوک کودک خود را جدی بگیرید و سعی در ریشه یابی آن داشته باشید. به یاد داشته باشید حس اعتماد و همدلی را بین خود و کودکتان افزایش دهید چرا که در صورت عدم دریافت حس اعتماد از شما به دیگران اعتماد خواهند کرد و حریم خصوصی شان را با دیگران و از جمله متجاوزان شریک خواهند شد.
گزارش از: الهه سیف الدین، خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان
انتهای پیام