زهیر متکی در گفت و گو با ایسنا درباره گزارش نهایی مجلس در مورد آتشسوزی ساختمان پلاسکو اظهار کرد: کلیت این گزارش معقول است. سازمانهایی که در این حادثه دلخراش مقصر بودند و به نوعی میتوانستند در مرحله پیشگیری، پاسخ و مدیریت صحنه نقش جدی ایفا کنند و همینطور قصورهایی که انجام شده در این گزارش مد نظر قرار گرفته است. بخشی از این قصور به اشکالات ساختاری که در مواجهه با بحران در کشور وجود دارد بر میگردد که در گزارش هم به آنها اشاره شده است.
ساختار مدیریت بحران در کشور کارآمد نیست
عضو هیات علمی گروه سوانح و بازسازی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی اضافه کرد: یکی از مهمترین مسائل مربوط به ساختار مدیریت بحران است. این ساختار در کشور ما کارآمد نیست و به نوعی به یک نهاد عالی نظارتی و مشاورهای تبدیل شده است. نقش این سازمان در کشور ما قابل قیاس با ساختارهایی مانند آژانس مقابله با بحران در آمریکا و یا واکنش سریع در ژاپن نیست.
این عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه عنوان کرد: این ساختار باید اصلاح شود. نیاز داریم ارگانی با تمامی اختیارات قانونی ایجاد شود. ارگانی که اگر در مواردی تشخیص داد سطح خطرپذیری برای بخش یا قسمتی از سکونتگاههای شهری و روستایی بسیار بالا است؛ مصوباتش برای نیروی انتظامی، شهرداریها و استانداریها لازم الاجرا شود.
وی افزود: شرایط باید به گونهای باشد که به عنوان مثال اگر سازمان مدیریت بحران اعلان ضریب بالای ریسک و خطرپذیری را برای ساختمان پلاسکو میدهد، دیگر نیروی انتظامی نباید منتظر تایید این مسئله از استانداری و فرمانداری باشد. بلافاصله باید محدوده بسته شود و تا زمانی که خود سازمان مدیریت بحران اعلام نکند وضعیت خطر برطرف شده است، مطلقا اجازه دسترسی مردم و سایرین به ساختمان داده نشود.
متکی با اشاره به تجربه مدیریت در زمان حادثه پلاسکو گفت: در این حادثه شاهد بودیم وقتی آتش در مقطعی مهار شده بود، خیلیها فکر کردند دیگر خطر رفع شده و افراد زیادی به داخل ساختمان مراجعه کردند و نیروی انتظامی هم نتوانست جلوی آنها را بگیرد. البته شاید حساسیتی وجود نداشت و آنها هم فکر می کردند که کار تمام شده است. در حالی که در چنین شرایطی کارشناسان مدیریت بحران دائما باید به ارزیابی میزان خطر و خطرپذیری بپردازند و تنها در صورت تأیید آنها است که باید اجازه ورود داده شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه گزارش مجلس به صورت شفاف نقش ارگانهایی که در این حادثه دخیل بودند را مشخص کرده است، عنوان کرد: من در خاطر ندارم تا کنون نقش ارگانهایی که در حادثه دلخراش اینچنینی نقش داشتهاند به صورت شفاف بیان شده باشد. فکر میکنم برای اولین بار است که چنین اتفاقی رخ داده است. به هر حال باید مشخص کنیم شهرداری، وزارت تعاون و کار، کارفرما و... در چه حوزههایی مقصر بودند و میتوانستند از این رخداد جلوگیری کنند.
متکی با اشاره به تجربه حادثه پلاسکو عنوان کرد: این مسئله باید برای ما به یک درسی تبدیل شود تا به وضعیت صد و یا دویست ساختمانی که با ضریب آسیبپذیری بالا در تهران وجود دارند، رسیدگی شود. متاسفانه تعداد زیادی از این ساختمانها کاربری تجاری یا تولیدی دارند و حتی آن ساختمانهایی که کاربری مسکونی دارند هم در نقاطی قرار دارند که متخصصان لرزهشناسی اذعان دارند این ساختمانها در معرض زلزله هستند. این در حالی است که خیلی از آنها ممکن است ضرورتهای مقابله با بحران را از لحاظ مختلف از جمله اطفای حریق، تخلیه اضطراری، آشنایی ساکنان با این شرایط و ... نداشته باشند.
وی با اشاره به تجربههای کشورهای دیگر گفت: در بسیاری از کشورها موضوع بخشی از جلسههای ساکنان برجهای بلند مربوط به آشنا کردن ساکنان با فرآیند تخلیه اضطراری است. حتی در بسیاری از این ساختمانها با اینکه پلههای اضطراری وجود دارد، برای اینکه در زمان حادثه ساختمان زودتر تخلیه شود از امکانات دیگری مانند طناب و پلههای باز شو هم استفاده میشود.
استاد گروه سوانح و بازسازی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به عدم توجه به شرایط اضطرار اظهار کرد: معمولا احساس میکنیم که چنین مسئلهای برای ما جدی نیست. آموزش باید در حوزه بحران بسیار جدی گرفته شود. مانند اتفاقی که در پروازها رخ میدهد و فارغ از اینکه یک نفر برای چندمین بار است که سوار هواپیما میشود، هنگام هر پرواز آموزشهای لازم به او داده میشود.
مکان ساختمان مدیریت بحران؛ طنزی تلخ!
متکی با اشاره به وضعیت ایمنی ساختمان سازمان پیشگری و مدیریت بحران گفت: جایی که سازمان مدیریت بحران در آن قرار دارد یکی از مناطق خطرناک است. ساختمان این سازمان در کوچه هشت متری با برجهای 18-17 طبقه قرار دارد. خدایی نکرده اگر اتفاقی رخ دهد خودِ دوستان سازمان مدیریت بحران هم نمیتوانند تخلیه شوند و این طنز تلخی است.
وی افزود: متوجه نیستیم که بحران در بسیاری از کلانشهرهای ما جدی است و این مسئله در موضوع تراکم و اختصاص کاربریهای شهر هم اثر دارد اما جای آن در نظام شهرداری، استانداری و سازمان مدیریت بحران خالی است.
متکی در مورد پیشنهادهایی که در گزارش مجلس ارائه شده است نیز گفت: با بحثی که در مورد قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان مطرح شده و بر اساس آن مسئولیت نظارت عالیه اجرای مقررات شهر سازی و ساختمان به عهده وزارت مسکن و شهرسازی است؛ موافق هستم اما در بخشی که از کارشناسان آموزشدیده صحبت میشود مشکل وجود دارد.
نظام مهندسی، متخصصان سوانح و بازسازی را به رسمیت نمیشناسد
متکی در این رابطه گفت: در کشور ما پژوهشگاههای زیادی در زمینه مطالعه سوانح و بازسازی بعد از سوانح، فعالیت میکنند و در زمینههای مرتبط مختلف فارغالتحصیلان زیادی داریم که در رشتههای مرتبط در حوزه سوانح آموزش میبینند، با سامانه مدیریت سانحه و رخداد بحرانی آشنا میشوند و در زمینه روشهای ارزیابی خطر و آسیبپذیری ساختمان و حتی در زمینه مقاومسازی آن آموزش میبینند؛ ولی نظام مهندسی ما هنوز این افراد به رسمیت نشناخته است.
وی اضافه کرد: گام اول این است که نظام مهندسی متخصصان حوزه بازسازی و سانحه را به رسمیت بشناسد و نیاز داریم که این مسئله را به لحاظ قانونی معتبر کنیم. این افراد حتما باید در فرایند تایید نظام مهندسی درگیر شوند. به نظرم این نکتهای است که در بحث HSE و مسائل مرتبط به سانحه باید در نظر گرفته شود.
در بخشی از گزارش مجلس، به نقش سازمان برنامه و بودجه در حوادث اشاره شده و برخی از ورودیهای این سازمان را غیرضرور و مانعی در امر مدیریت بحران دانسته است. استاد گروه سوانح و بازسازی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی در مورد موضوعات مطرح شده در مورد این سازمان در گزارش مجلس گفت: موضوعی که در مورد سازمان برنامه و بودجه گفته شده هم درست است. اگر چه من این مسئله را صرفا، مشکل مالی نمیبینم و به نظرم یک مشکل ساختاری و تخصصی است که نیاز است برای رفع آن از کارشناسان مرتبط استفاده شود.
ضرورت توجه به اقتضائات قانونی برای ورود جدی سازمان مدیریت بحران به حوادث
وی همچنین گفت: اینکه از نظر قانونی به سازمان مدیریت بحران اختیارات لازم برای ورود جدی به حوادث داده شود، از اقتضائاتی است که باید ساز و کار قانونی آن فراهم شود.
متکی همچنین در مورد جایگاه ایمنی و بحران در مدیریت جدید شهر تهران عنوان کرد: شهردار جدید تهران بر شهر انسانی تاکید زیادی دارد و فکر میکنم که این نگاه درست است و باید در این حوزه به صورت جدی وارد شد؛ البته شهردار قبل هم روی این مسئله تاکید داشت و در بخشهایی کامیاب و در بخشهایی ناکام بود.
نگاه ما به تهران ترانزیت محور و درآمد محور است
وی اضافه کرد: هنوز نگاه ما به تهران نگاه ترانزیت محور و درآمد محور است. گویا نگاه ما این است که از دل ساخت و ساز درآمدهای شهر تأمین شود. در حالی که در بسیاری از شهرهای دنیا نگهداری ساختمان است که باید درآمد داشته باشد. به عنوان مثال اگر فردی در شمال تهران بتواند پروانه ساختمانی را تهیه کند برای همیشه از مواهب این تراکم بهرهمند میشود. این در حالی است در جایی مانند توکیو اگر قرار باشد به یک ساختمان بلندمرتبه اجازه تراکم بدهند؛ در قبال آن امتیازهایی هم از اعضای ساختمان گرفته میشود. به عنوان مثال برای آنها مالیاتهای بلند مدت وضع میشود و یا اینکه آنها باید بخشی از فعالیت در مدیریت شهری را قبول کنند. همچنین افراد ساختمان متعهد میشوند که طبقه اول ساختمان را در اختیار مردم شهر قرار دهند و از آن به عنوان فضایی با کارکرد عمومی استفاده شود. با این شیوهها حتی در جایی که ناچار به فروش تراکم هستند به نوعی عمل می کنند که مواهب آن به صورت بلند مدت به جیب یک نفر یا یک مجموعه نرود.
به مقیاسهای انسانی در شهر توجه کنیم
متکی با بیان اینکه باید به مقیاس انسانی شهر توجه کنیم، اظهار کرد: وقتی به این مسئله توجه کنیم، خود به خود در زمان بحران کریدورهای شهری به کمک ما میآیند؛ اما اگر ساخت و ساز به صورت بیرویه در منطقهای انجام شود و تغییر کاربریها صورت بگیرد در زمان بحران دچار مشکل میشویم. به عنوان مثال نمیشود اجازه تغییر کاربری باغ بزرگی در تجریش به مجتمع تجاری را داد و دلخوش بود که در بخش دیگری چند پارک ساخته میشود. اساسا این یک موازنه غلطی است.
نمیشود فضای سبز مرکز شهر را از بین برد و در چیتگر فضای سبز ایجاد کرد
استاد گروه سوانح و بازسازی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی در مورد شیوه محاسبه فضای سبز شهری نیز گفت: متاسفانه بخشی از مدیران ما بر اساس معیارهای کمی قضاوت میکنند در حالی که یکی از فاکتورهای مهم فضای سبز قدمت و مکان آن است. نمیتوان فضای سبزی را در مرکز شهر از بین برد و گفت که مثلا در محدوده چیتگر فضای سبز ایجاد میکنیم.
توسعه تهران، تابآور نیست
متکی همچنین در مورد تابآوری تهران نیز گفت: ما در تهران اصلا توسعه تابآور و پایدار را شاهد نیستیم و یکی از جاهایی که توسعه ناپایدار و ناتابآور خود را نشان میدهد در زمان بحران است.
وی در همین رابطه ادامه داد: به عنوان مثال یکی از قابلیتهای مترو جابهجایی و امکان استفاده در بحران است. در حال حاضر تا چه اندازه شبکه متروی ما با فاکتورهای مدیریت بحران خوانایی دارد؟ مسیرها، تعداد خروجیها، گرهها و اتصالپذیری نقاط مترو تا چه اندازه مهم است؟ اینها فاکتورهای مهمی است که باید به آن توجه کرد.
متکی اضافه کرد: در تهران اتوبانهای خوبی احداث شده ولی عمدتا به پهنههایی برای قرار گرفتن فعالیتهای تجاری تبدیل شدهاند و به نوعی با این کارها، نقض غرض میکنیم. شریان درجه یک شهری درست میکنیم تا ترافیک را روان کنیم ولی در گره آن اتصالات شریانی، مجتمع تجاری عظیم میسازیم و به این هم فکر نمیکنیم که این مجتمع تجاری در سلسله مراتبی باید به شریانها متصل شود. اتوبان ستاری یکی از این نمونهها است و در آینده نزدیک نیز این اتفاق در اتوبان خرازی رخ خواهد داد.
افزود: مدیریت جدید شهرداری در برنامهریزی شهر تهران باید به این نکات دقت کند. ضمن اینکه در احداث هر نوع فضایی در شهر، مدیریت ایمنی انسانی نیز باید در نظر گرفته شود.
سازمان مدیریت بحران باید جدیتر وارد بدنه شهری شود
استاد گروه سوانح و بازسازی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به لزوم توجه به کارکرد سازمان پیشگیری و مدیریت بحران تهران عنوان کرد: به نظرم درست است که سازمان پیشگیری و مدیریت بحران در تهران داریم و تا کنون هم مثمر ثمر بوده است، ولی این سازمان نیاز دارد که جدیتر در بدنه اجرایی شهرداری وارد شود. نه اینکه به عنوان سازمانی فعالیت کند که تنها کار مشاورهای انجام میدهد و یا احیانا محل برگزاری سمینار، کنفرانس و چاپ کتاب و گزارشها باشد.
انتهای پیام