به گزارش ایسنا، نشست تخصصی فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» با موضوعیت طلاق عاطفی با حضور پوران درخشنده، کارگردان فیلم، بهرام رفیعیفر، سرپرست دفتر آموزش و ارتقاء سلامت وزارت بهداشت، حامد محمدی کنگرانی، عضو کمیته رسانه انجمن روانپزشکان ایران و حمیدرضا نمازی، عضو گروه اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران 4 شهریور ماه در آخرین روز از جشنواره فیلم سلامت در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
پوران درخشنده، کارگردان این فیلم سینمایی با بیان اینکه فیلمساز در درون جامعه خود نسبت به دنیای پیرامون بیتفاوت نیست، گفت: اتفاقات ناخوشآیندی که در اطراف ما رخ میدهد ما را تکان میدهد و آدمها گاهی سرگذشتشان را برای ما میفرستند و گاهی شفاهاً تعریف میکنند و بعد تحقیقات میدانی ما برای ساخت یک فیلم آغاز میشود.
درخشنده با اشاره به اینکه، زمانیکه افراد دچار طلاق عاطفی میشوند، فکر میکنند همسرشان به شخص دیگری علاقهمند است و یا اینکه او را دوست ندارد، بیان کرد: زمانی که طلاق عاطفی رخ میدهد، زندگی از دست رفته است. زیرا که وقتی پدر و مادر عشقی به هم نداشته باشند، فرزندان هم الگویی برایشان وجود ندارد. اینها همه دلایلی شد تا من «زیر سقف دودی» را بسازم و با تحقیقات و مصاحبههای زیادی که انجام دادم شخصیتها با کمک گرفتن از روانشناسان و روانپزشکان شکل گرفت.
کارگردان فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» در ادامه گفت: وقتی فیلمنامه نوشته میشود بحث بین افراد برای انتخاب نقش پیش میآید. هر کدام از بازیگران به سراغ شخصیتهای واقعی میروند که کاراکترشان به آن نزدیک است. ما در این فیلم بدون هیچ قضاوتی آدمهایی را ترسیم کردیم تا بگوییم همه این افراد در جایگاههای خاص خودشان حق داشتهاند. طناز طباطبایی که در این فیلم نقش زن دوم بهرام را بازی میکرد به دلیل آنکه سنش بالا رفته و مجرد مانده بود، با وجود آنکه درآمد بالا و خوبی داشت، از ترس تنهایی و آینده به سراغ بهرام رفته بود و حتی بچهای که الگویی از محبت کردن نداشت، نمیتوانست در رابطهای که خودش ایجاد کرده است، موفق باشد و واقعا این خودخواهی را از کجا آورده بود؟! این فیلم فقط یک آیینه است که نشان میدهد چقدر آدمها شبیه هر یک از این شخصیتها هستند.
درخشنده با بیان اینکه باید هم کار فرهنگی انجام شود و هم اینکه باید خانوادهها آموزش ببینند، اظهار کرد: خانوادهای که میخواهد وارد زندگی مشترک شود باید بتواند به یک نقطهای نگاه کند که زندگیاش بر پایه آن شکل میگیرد مثل بالندگی فرزندان و رشد و شکوفاییشان؛ و اینجاست که ما باید به فرزندان خود آموزش لازم را بدهیم.
وی ادامه داد: در آموزش و پرورش ما هیچکدام از این نکات گفته نمیشود و به تخته و گچ محدود شدهاند. بچهها باید با پدر و مادر صحبت و درد و دل کنند. ما باید الگوی جامعه باشیم و وقتی من میخواهم فیلمی را بسازم چرا سد راه ما میشوند؟ پس این آموزشها از کجا باید بیاید؟ من خیلی چیزها را نمیتوانستم بگویم و خط قرمز بود و برای آنکه حرفی را بزنم باید مدام آن را میپوشاندم. ما با پاک کردن صورتمساله مشکل را حل نمیکنیم. پیشگیری ارزانتر از هر راه دیگری است و ما را زودتر به سرمنزل مقصود میرساند.
کنگرانی در این نشست با تعریفی که از طلاق عاطفی ارائه کرد، گفت: طلاق عاطفی طلاقی است که انجام نشده است و افراد هنوز زیر یک سقف زندگی میکنند. وقتی راجع به یک زن و مرد صحبت میکنیم چهار پایه مهم است که از جمله آن میتوان به عاطفه و محبت، تفکر، نیاز جسمانی و اقتصادی اشاره کرد که در این فیلم اول از همه پایه تفکر، محبت و نیاز جسمانی حذف شد و فقط رابطه اقتصادی بین آنان وجود داشت.
او ادامه داد: ساختن چنین فیلمی در کنار فیلمهای کمدی، ریسک بزرگی بود که خانم درخشنده در این فیلم انجام داد و میدانیم که در طلاق عاطفی مقصر همه هستند و نمیتوان تنها یک نفر را مقصر اصلی دانست.
نمازی با بیان اینکه ما در خودمراقبتی بر یک اصل اجتماعی و اخلاقی قرار داریم، گفت: اگر من با خودم دعوا دارم با دیگران هم همینگونه برخورد میکنم. این در سطوح بالاتر هم وجود دارد. مثلاً خانوادهای که اعضای آن با هم دعوا دارند نمیتوانند به خواستگاری بروند یا حتی خواستگار برای او بیاید.
رفیعیفر نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه درخشنده نکاتی را بیان کرده است که ما در جامعه در مورد آنها گفتوگو نمیکنیم، گفت: پوران درخشنده با ساخت این فیلم پیشنهاد میکند که برای حل مشکلات به مشاور مراجعه کنیم و از او کمک بگیریم. تمام آرزوهای یک پدر و مادر داشتن زندگی خوب برای فرزندان است، ولی در خانوادههایی که طلاق عاطفی رخ داده است فرزند هیچکدام از اینها را بلد نیست. خشونت برنده و بازنده ندارد و هر دو قربانی خشونت هستند. باید در جامعه این شرمندگی که ما نیاز به کمک داریم و برای آن به مشاوره میرویم، از بین برود.
کنگرانی نیز با بیان اینکه شخصیت طناز طباطبایی در این فیلم مظلومترین شخصیت داستان بود، گفت: این شخصیت معلوم نبود که دنبال چیست و حتما باید معنای زندگی را در یک مرد فربه پیدا میکرد. اگر بخواهیم به یک نتیجه خاص در این فیلم اشاره کنیم، آن این است که درخشنده به حرف زدن و گفتوگو کردن اصرار داشت.
رفیعیفر در ادامهی این نشست گفت: جامعه به گفتوگو، عشق و محبت نیاز دارد و ما با هر تریبونی که در اختیار داریم باید بتوانیم که اینها را بازگو کنیم و برای ساختن یک جامعه باید اصحاب رسانه و دستاندرکاران آن به هم کمک کنند تا این قایق نجات را به منزلگاه مقصود برسانیم.
کنگرانی با تاکید بر اینکه به اعتقاد من چیزی به اسم تحول وجود ندارد، گفت: به مرور زمان چیزهایی روی هم انباشته میشوند تا یک اتفاق به وقوع بپیوندد و فرهاد اصلانی که آدمی تنها و افسرده بود وقتی خانه را خالی دید آخرین امیدش را از دست داد و به سمت زندگی قبلی خود برگشت.
در پایان، درخشنده با بیان اینکه بهرام شخصیتی تنها بود، اظهار کرد: وقتی همسرش و خودش در یک موقعیت خیلی بد زندگی چندینسالهشان را رها کردند، این اولین بار بود که آنموقع از شب خانه را ترک کرده بود و وقتی به خانه طناز طباطبایی رفت و او در خانه نبود، شروع به قضاوت کردن درباره زن کرد و بعد با پیام پسرش مواجه شد و در پایان داستان، بهرام زمانی به حلقه زندگی برمیگردد که دیگر دیر شده و زمان گذشته است.
انتهای پیام